دیکشنری تخصصی

Cartesian coordinate

Cartesian coordinate system

Ceylonite

Collembola

Conodonta

Courtelle

Crookes radiometer

<hr> مخفف : (هواپیما) باری، باربر، (آموزش) نمره ی جیم، نمره ی متوسط، (در شمارگان رومی) نشان عدد صد، (موسیقی) اولین نت در کلید سی ماژور، تار یا کلید پیانو و غیره که این صدا را تولید کند، (داروسازی - مخفف لاتین: cum) با، همراه با، سانتی ـ، (فیزیک) سرعت نور، شمع، (برق) ظرفیت الکتریکی، اندازه ی برقی، (جغرافی) دماغه، سنگ پوز، قیراط، (شیمی) کربن، (بیس بال) گیرنده ی گوی، کاتود، کاتولیک، سانتی گراد، سنت (یک صدم دلار)، سنتاو (واحد پولی برخی کشورهای امریکای لاتین)، (ورزش) سنتر، سانتر، بازیکن وسط، سانتی متر، سانترال، مرکزی، قرن، سده، فصل (کتاب)، کودک، حدود (سال)، (علامت روی شیرآب) سرد، مدرسه ی عالی، دانشکده، دانشگاه، (امریکا) کنگره (مجلس نمایندگان و سنا)، محافظه کار، (ریاضی) ثابت، پایا، فنجان، (فیزیک و مکانیک) سیکل، دور، سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی، هرچیزی درمرتبه سوم

مخفف : (هواپیما) باری، باربر، (آموزش) نمره ی جیم، نمره ی متوسط، (در شمارگان رومی) نشان عدد صد، (موسیقی) اولین نت در کلید سی ماژور، تار یا کلید پیانو و غیره که این صدا را تولید کند، (داروسازی - مخفف لاتین: cum) با، همراه با، سانتی ـ، (فیزیک) سرعت نور، شمع، (برق) ظرفیت الکتریکی، اندازه ی برقی، (جغرافی

c and f

c axis

c band

c band waveguide

c chart

c charts

c core

c covering space

c direction

<hr> الکترونیک : ارائه سى

c display

c e j

c f related distribution patterns

<hr> crystal field theory شیمى : نظریه میدان بلور

crystal field theory شیمى : نظریه میدان بلور

c f t

c factor

c flow

c group

c h ratio or c or c or h

c horizons

c i number

c i ratio

c layer

c m c

c message

c network

c or carbon or carbon

c or horizon or horizon or horizon

c p c

c r e

c r l

c scale sound level in decibels

c scan carrier system for controlled approach of nevel aircraft

c scope

c shape traveller

c shell

c soil

c wave

<hr> مخفف:، کاتود، کاتد، (حقوق) دعوی، (شیمی) کلسیم، کالیفرنیا، امریکای مرکزی، حسابدار کل، عمر، سن، نماینده ی بازرگانی، (جنگ های داخلی امریکا) ارتش جنوبی، بازرس حساب، مخفف: کاتود، کاتد مخفف: کالیفرنیا مخفف: آمریکای مرکزی مخفف: حسابدار کل مخفف: عمر

مخفف:، کاتود، کاتد، (حقوق) دعوی، (شیمی) کلسیم، کالیفرنیا، امریکای مرکزی، حسابدار کل، عمر، سن، نماینده ی بازرگانی، (جنگ های داخلی امریکا) ارتش جنوبی، بازرس حساب، مخفف: کاتود، کاتد مخفف: کالیفرنیا مخفف: آمریکای مرکزی مخفف: حسابدار کل مخفف: عمر

ca or calsium or calsium

ca or spar

ca sal

واژه های حرف "c" - دیکشنری تخصصی