گرانترین شهر دنیا

گرانمایه تر

<hr> مترادف گرانی : ثقل، سنگینی، وزین، غلا، دشواری، سختی صعوبت، گرانبهایی <hr> متضاد گرانی : ارزانی

مترادف گرانی : ثقل، سنگینی، وزین، غلا، دشواری، سختی صعوبت، گرانبهایی متضاد گرانی : ارزانی

گرانی

<hr> مترادف گرایش : انحراف، تمایل، میل، آهنگ، قصد، گروش، رویکرد

مترادف گرایش : انحراف، تمایل، میل، آهنگ، قصد، گروش، رویکرد

گرایش

گرایش غیرعادی به تکرار یک رفتار

گرایش ها

<hr> مترادف گربه : پیشی، سنور

مترادف گربه : پیشی، سنور

گربه

گربه تازی

گربه صحرایی

گربه صحرایی شبیه سمور

گربه عرب

گربه کارتونی

گرجستان

<hr> مترادف گرد : پهلوان، تهمتن، دلیر، رشید، قهرمان، مبارز، یل | حلقه، دایره، دوار، گلوله، مدور | خاک، غبار، پودر، گردش

مترادف گرد : پهلوان، تهمتن، دلیر، رشید، قهرمان، مبارز، یل | حلقه، دایره، دوار، گلوله، مدور | خاک، غبار، پودر، گردش

گرد

گرد اورنده نهج البلاغه

گرد برچیزی نشسته

گرد دهان از جانب بیرون

گرد و غبار شدید

<hr> مترادف گرداب : ورطه، طوفان

مترادف گرداب : ورطه، طوفان

گرداب

گرداب هولناک

گرداب و منجلاب

گردان هوایی

گردانند امور

گرداننده

گرداورنده یا کامل

گرداوری مطلب

گرداوری و نگارش

<hr> مترادف گرداگرد : اطراف، پیرامون، حوالی، حول وحوش، دورتادور

مترادف گرداگرد : اطراف، پیرامون، حوالی، حول وحوش، دورتادور

گرداگرد

گرداگرد خانه

گرداگرد دهان

گرداگرد دهان جانور

گرداگرد لب

گرداگرد لب و دهان

گرداگرد یا اطراف

<hr> مترادف گردش : پرسه، پیک نیک، تفرج، تفریح، سیاحت، گشت، هواخوری، جولان، حرکت، دور، دوران، سیر، تغییر، دگرگونی

مترادف گردش : پرسه، پیک نیک، تفرج، تفریح، سیاحت، گشت، هواخوری، جولان، حرکت، دور، دوران، سیر، تغییر، دگرگونی

گردش

گردش به زبان نی نی کوچولو

گردش دایره مانند

گردش در باغ

گردش دور کعبه

گردش دوران

گردش روزگار

گردش سیاره یه دور محور خورشید

گردش های فلک

گردش و تفرج در کوه

گردش کودکانه

گردش گروهی

<hr> مترادف گردشگاه : پارک، تفرجگاه، تفریحگاه، نزهتگاه

مترادف گردشگاه : پارک، تفرجگاه، تفریحگاه، نزهتگاه

واژه های حرف "گ" - جدول کلمات