صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "خ" - مترادف و متضاد
خارج از احساس عادی
خارج از اخلاق
خارج از بورس فروخته شده
خارج از جاده وشارع اصلی
خارج از جهان مادی
خارج از حد عادی
خارج از حدود
خارج از حرفه یا فن خاصی
خارج از حصار شهر
خارج از خط
خارج از دسترس
خارج از رسم
خارج از سلک روحانیت
خارج از صحنه نمایش
خارج از صلاحیت قضایی
خارج از قلمرو چیزی
خارج از مرحله اگاهی
خارج از مرکز
خارج از معلومات شخصی
خارج از منزل
خارج از منطق
خارج از نزاکت
خارج از کشور
خارج ازدواجی
خارج الملکتی
خارج دنیایی
خارج سلولی
خارج شدن
خارج شو
خارج قسمت
خارج مملکتی
خارج نشده
خارج کردن
خارج کردن مدفوع
خارج کننده
خارجه
خارجی
خارخار
خارخسک
خاردار
خاردار کردن
خارداری
خارراه
خارزار
خارستان تیغستان
خارش
خارش دار
خارش سخت
بیشتر