صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ق" - مترادف و متضاد
قابل براورد کردن
قابل برگشت
قابل بسط
قابل بهم پیوستن یا ضمیمه کردن
قابل تاسف
قابل تایید
قابل تبخیر
قابل تبدیل
قابل تبدیل به مایع
قابل تبدیل به پودر
قابل تبدیل به پول نقد
قابل تبلیغ
قابل تجانس
قابل تجزیه و تحلیل
قابل تحرک
قابل تحریک
قابل تحریک در مقابل التماس
قابل تحریک و برانگیختنی
قابل تحسین
قابل تحقق
قابل تحقیر
قابل تحقیق
قابل تحلیل در بدن
قابل تحمل
قابل تحمیل
قابل تحول و تغییر
قابل تخم گذاری
قابل ترجمه
قابل ترجیح
قابل ترویج
قابل تسعیر
قابل تسکین
قابل تشخیص
قابل تشویق
قابل تصدیق
قابل تصدیق و تایید
قابل تصرف
قابل تصریف
قابل تصور
قابل تطبیق
قابل تعبیر
قابل تعقیب
قابل تعقیب قانونی
قابل تعلیم
قابل تعمق و تفکر
قابل تعمیم
قابل تعویض
قابل تعیین
بیشتر