صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "چ" - فارسی به عربی
چای دان
چایمان
چتایی
چتر
چتر استعمال کردن
چتر افتابی
چتر زلف
چتری بریدن
چتری بریدن (گیسو)
چخماق
چخماق تفنگ
چرا
چراغ
چراغ بادی
چراغ جلو ماشین
چراغ خانه
چراغ خوراک پزی
چراغ خوراکپزی یاگرم کن
چراغ دریایی
چراغ راهنما
چراغ عقب اتومبیل
چراغ قوه
چراغ نلون
چراغ نورافکن
چراغ یا نشان دریایی
چراغ یانشان دریایی
چراغانی
چراغانی کردن
چراندن
چرانیدن
چراگاه
چرب
چرب زبان
چرب زبانی
چرب زبانی کردن
چرب و نرم کردن
چرب ونرم کردن
چرب کردن
چرب کردن (گوشت کباب)
چرب کننده
چربی
چربی اوردن
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی
چربی خوک
چربی دار
چربی دار کردن
چربی زدن
چربی مانند
بیشتر