کلمه جو
صفحه اصلی

جیرجیرک

فارسی به انگلیسی

cricket

فارسی به عربی

کریکة

مترادف و متضاد

cricket (اسم)
زنجره، جیرجیرک، یکجور گوی بازی

فرهنگ فارسی

( اسم ) حشره ای از راست. راست بالان که همه چیز خوار است و اکثر بمناسبت زندگی بحالت انزوا بالهایش را از دست داده . این حشره در زیر زمینها و باغها و مزارع فراوان است . الی ورجه .جیک صرار.

فرهنگ معین

(رَ ) (اِ. ) نک جرواسک .

لغت نامه دهخدا

جیرجیرک. [ رَک ْ ] ( اِ مرکب ) قسمی از حشره که آفت رَز ( مو ) میباشد. صراراللیل. سسروک. || سوسک سفید جهنده که شب ها و گاه روزها آواز ممتد و طولانی دهند .

فرهنگ عمید

حشره ای شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی تولید می کند، جزد، چزد، جرواسک.

اصطلاحات

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> جیرجیرک
پر حرف

دانشنامه عمومی

See Taxonomy section
جیرجیرک حشره ای است از تیره راست بالان رده آنسیفرا یا شمشیرک داران (Ensifera) خانواده جیرجیرک ها (‎Gryllidae‏).
راست بالان حشراتی هستند که در حالت استراحت بال ها به صورت جمع نشده و مماس با سطح پشتی بدن قرار می گیرد این فرم بیشتر در حشرات ابتدایی دیده می شود نام راست بالان بدین جهت بر آن ها گذاشته شده است. ملخ ها، سوسری ها، جیرجیرک ها، و آخوندک ها در این راسته قرار دارند.
معمولاً شب فعالند. قطعات دهانی جونده هستند. بال های جلویی باریک و بال های عقبی نازک و تاشده در زیر بال های جلویی هستند. دارای دگردیسی ناقص هستند. اغلب همه چیز خوارند یا زباله خوار می باشند و ۲۵ هزار گونه دارد. گونهٔ نر این حشرات برای جلب نظر ماده ها، با ایجاد اصطکاک بین بال های جلویی یا بال به پاها و … ایجاد صدا می کند.

دانشنامه آزاد فارسی

جیرْجیرَک (cricket)
جیرْجیرَک
حشرات متعلق به خانواده های گوناگون، مخصوصاً خانوادۀ جیرجیرک ها۱، راستۀ راست بالان۲. جیرجیرک ها با ملخ ها خویشاوندند. بدن آن ها کمی پهن است و شاخک های بلندی دارند. نرها با مالیدن بخش های مخصوصی از بال های جلویی شان به یکدیگر صدای جیرجیر در می آورند. ماده ها دارای اندام تخم گذاری۳ سوزن مانند بلندی اند. حدود ۹۰۰ گونه جیرجیرک در جهان شناخته شده است.
GrylidaeOrthopteraovipositor

نقل قول ها

جیرجیرک (کتاب). جیرجیرک رمانی از احمد غلامی
• یاد چیزها، حرف ها و کسانی می افتی که تعجب می کنی آن ها را چگونه فراموش کرده بودی. من در انفرادی دنبال خودم گشتم. هر کس که ساختن زندان انفرادی به کله اش زده، آدم جالبی بوده و خوب می دانسته با آدم ها چطور بازی کند. یعنی درست تر آن است که بگویم می دانسته آدم بهترین دشمنِ خودش است. لازم نیست او را کتک بزنند یا زیر شکنجه لت وپارش کنند. بهترین راه اینست که خودش را با خودش تنها بگذارند تا خودش دخلِ خودش را در بیاورد.

گویش اصفهانی

تکیه ای: ǰirǰirak
طاری: ǰirǰirak
طامه ای: ǰirǰirak
طرقی: ǰirǰirak
کشه ای: ǰirǰirak
نطنزی: ǰirǰirak


واژه نامه بختیاریکا

سوز

پیشنهاد کاربران

( در گویش شهر سیریز ) جکو گویند

جرواسک

Cicada

در گویش بندری چِرِت میگند احتمالا ریشه انگلیسی داره


کلمات دیگر: