کلمه جو
صفحه اصلی

مرتاض


مترادف مرتاض : ریاضت کش، زهدگرا

برابر پارسی : رنج کش

فارسی به انگلیسی

(indian) fakir, yogi


ascetic, fakir, yogi, (indian) fakir

ascetic, fakir, yogi


فارسی به عربی

زاهد , معتدل

مترادف و متضاد

ریاضتکش، زهدگرا


صفت ریاضت‌کش، زهدگرا


ascetic (اسم)
مرتاض، زاهد، راهب، عابد، تارک دنیا

ascetic (صفت)
مرتاض، زاهدانه، ریاضت کش

abstemious (صفت)
پرهیزگار، مرتاض، پرهیزکار، ممسک در خورد و نوش و لذات

فرهنگ فارسی

ریاضت کش، ریاضت کشیده، کسی که برای تهذیب نفس ریاضت بکشد
( اسم ) ۱- کره اسب تابع شونده . ۲- آنکه رایاضت کشد ( برای تهذیب نفس ) . توضیح در عربی قدیم فقط به معنی اول آمده .

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . ] (اِفا. ) ریاضت کش ، ریاضت کشیده .

لغت نامه دهخدا

مرتاض. [ م ُ ] ( ع ص ، اِ ) کره اسب رام. || ریاضت کننده و صاحب ریاضت. ( غیاث اللغات ). ریاضت کشنده. که برای تصفیه و تهذیب نفس ریاضت کشد و تحمل سختی ها کند. || اسب توسنی که به رایضی دهند : تعلیم رایض در دقایق ریاضت بهیه را مرتاض می گرداند. ( سندبادنامه ص 54 ). || رام. مطیع. منقاد : پس صاحب خلوت باید موضعی اختیار کند که همی از محسوسات ظاهر و باطن شاغلی نباشد و قوای حیوانی را مرتاض گرداند. ( اوصاف الاشراف ، از فرهنگ فارسی معین ). || فرهخته. ورزیده. آمخته : به آداب سیف و سنان مرتاض گشته. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 397 ). و غرض نه مجرد شکار باشد بلک تا بر آن معتاد و مرتاض باشند. ( جهانگشای جوینی ). ریاضت شده و ریاضت دیده. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). نعت است از ارتیاض. رجوع به ارتیاض شود.

فرهنگ عمید

۱. کسی که برای تهذیب نفس ریاضت بکشد.
۲. (صفت ) [قدیمی] ریاضت کش.

دانشنامه عمومی

مُرتاض که به زبان سانسکریت به آن سادو می گویند به معنی «انسان مقدس» است، با اینکه بیشتر مرتاض ها یوگی اند اما همهٔ یوگی ها، مرتاض نیستند. مرتاض ها تلاش می کنند به چرخه شکنی (آزادسازی) مرحلهٔ آخر یا چهارم زندگی دست یابند. آن ها این کار را از راه مراقبه ها و عبادت های برهمن انجام می دهند. مرتاض ها معمولاً لباس هایی به رنگ زعفران می پوشند این رنگ لباس نمادی است از چشم پوشی آن ها از دنیا. زنان نیز می توانند مرتاض شوند که در این صورت به آن ها سادوی گفته می شود.
هندو
عبارت سانسکریت سادو (به معنی مرد خوب) و سادوی (به معنی زن خوب) به افرادی گفته می شود که گونه ای از زندگی را انتخاب کرده اند که در طی آن از اجتماع فاصله می گیرند و بر روی تلاش های معنوی خود تمرکز می کنند.
واژهٔ ساد (sādh) به معنی ریشه است و در کل به معنی رسیدن به اهداف شخصی یا رسیدن به چیرگی است.
در جهان ۴ تا ۵ میلیون مرتاض وجود دارد این افراد برای هم کیشانشان به شدت مقدس دانسته می شوند و چنین فرض می شود که تلخی و سختی که آن ها تحمل می کنند کمک می کند تا کارمای آن ها سوخته شود. از این رو آن ها بر این باورند که آن ها به اجتماع سود می رسانند و مورد حمایت (مالی) برخی مردم اند.

فرهنگ فارسی ساره

تپاسبد


پیشنهاد کاربران

یوگی

یوگی، ریاضت کش، زهدگرا

این واژه تازى ( اربى ) ست و برابر پارسى آن اینهاست: گاتیتْرْ Gatitr ( سانسکریت: گْهَتیتْرْ : مرتاض ، تهذیب گر ، ریاضت کش ) تاپاسوین Tapasvin ( سانسکریت : تَپَسْوین : مرتاض ، ریاضت کش ) ، کوشورز Kushvarz ( پارسى: مرتاض، مجاهد، جهد و ریاضت کننده ) گاتیترى Gatitri
: ریاضت، مجاهدت ، جهد کوشورزى Kushvarzi : ریاضت ، جهد

کسی که تمرکز زیادی در حد صددرصد داره و آگاهانه فکر و احساس میکنه میگن مرتاض
کسی که قدرت و استعداد درونش رو شکوفا میکنه میگن مرتاض
کسی که ریاضت روحی ذهنی و جمسی میکشه
کسی که سختی و مشقت مقدسی رو متحمل میشه


کلمات دیگر: