تهمورث که آن را
طهمورث یا تهمورس نیز نوشته اند. از شخصیت های اساطیری ایرانی است. وی از پادشاهان پیشدادی و در
شاهنامه پسر هوشنگ است. تهمورث وزیری داشت زیرک بنام شهراسپ (سحرسپ) که رهنمای تهمورث در کشورداری بود. تهمورث با توجه و اجرای نصایح او، هم پادشاهی دادگستر گشت و هم توانست همه دیوان دوران خویش به دام انداخته اسیر نماید. دیوان خط (نوشتن و خواندن) را به تهمورث آموختند بنابراین ممکن است سواد خواندن و نوشتن در ایران از زمان تهمورث مرسوم شده باشد.
شاهنامه
پیشدادیان
صورت اوستایی نام طهمورث تخمواوروپَ (یعنی اروَپهٔ نیرومند) است؛ که آوانویسی پهلوی آن تخمورو می شود. جز اول این نام همان است که در فارسی تهم شده است و در ترکیباتی چون تهمتن دیده می شود. معنی جزء دوم دقیق معلوم نیست و برخی تغییر تهمورپ به طهموث را به دلیل اشتباه در نسخه برداری دانسته اند. در اوستا طهمورث مزین به صفت «زیناوند» (مسلح) است. مطابق اوستا وی بر هفت کشور فرمانروایی داشت و سی سال بر اهریمن سوار بود. در رام یشت بندهای ۱۱ تا ۱۳ ذکر او رفته است. در این بندها طهمورث از ایزد اندروای طلب پیروزی بر دیوان و مردمان دروند و همهٔ جادوان و پریان و درآوردن اهریمن به پیکر اسبی و سواری بر او را می کند و ایزد اندروای وی را کامیابی می بخشد. همچنین در زامیاد یشت، بندهای ۲۸ و ۲۹، و یشت ۳۲، بند ۲، ذکر طهمورث رفته است.
نسب تهمورث در متن های پهلوی با نسب طهمورث در شاهنامه متفاوت است. برای نمونه در بندهشن بزرگ میان طهمورث و هوشنگ دو تن فاصله است: طهمورث پسر ویونگهان پسر انگهت پسر هوشنگ.
روایت سواری بر اهریمن در متون پهلوی به تفصیل بیشتری آمده است. خلاصهٔ داستان این است که طهمورث سی سال از اهریمن سواری می گرفت. تا این که اهریمن همسر تهمورث را به وعده فریفت و از او این اطلاع را کسب کرد که در سراشیبی البرز کوه بر طهمورث که سوار بر اهریمن است ترس مستولی می شود. اهریمن در مقابل این خدمت زن به وی دو چیز بداد: یکی دشتان بد و دیگری کرم ابریشم. پس اهریمن طهمورت را در آنجا زمین زد و بلعید. بعدها
جمشید طهمورث را از شکم اهریمن بیرون کشیده و در استودان دفن کرد.