مترادف خیزران : چوب، عصا، نی، نی هندی
خیزران
مترادف خیزران : چوب، عصا، نی، نی هندی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
خیزران , خیزران الهند
عربی به فارسی
خيزران , ني هندي , چوب خيزران , عصاي خيزران , ساخته شده از ني
فرهنگ اسم ها
اسم: خیزران (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی، طبیعت) (تلفظ: xeyzarān) (فارسی: خيزران) (انگلیسی: kheyzaran)
معنی: نام مادر امام محمد تقی ( ع )، نوعی نی مغزدار با ساقه ای محکم و بلند، ( اَعلام ) نام مادر امام محمّد تقی ( ع )، گیاهی پایا از خانواده گندمیان، ویژه مناطق گرم و مرطوب، با ساقه های بلند و محکم و برگهای دراز
معنی: نام مادر امام محمد تقی ( ع )، نوعی نی مغزدار با ساقه ای محکم و بلند، ( اَعلام ) نام مادر امام محمّد تقی ( ع )، گیاهی پایا از خانواده گندمیان، ویژه مناطق گرم و مرطوب، با ساقه های بلند و محکم و برگهای دراز
(تلفظ: xeyzarān) (عربی) نوعی نی مغزدار با ساقهای محکم و بلند ؛ (در اعلام) نام مادر امام محمد تقی(ع).
مترادف و متضاد
چوب خیزران، خیزران، نی هندی، عصای خیزران
خیزران، چوب دستی، درخت خون سیاوشان
چوب، عصا، نی، نیهندی
فرهنگ فارسی
بامبو، نی هندی، نی مغزداروخوش رنگ، ساقه بلند
( اسم ) ۱ - قسمی نی مغزدار از تیر. گندمیان جزو دست. غلات صنعتی دارای ساقه های راست و محکم و بلند و خوشرنگ . ارتفاعش به ۲٠ متر میرسد . برگهایش دراز و شبیه ببرگ خرماست . از شاخه های آن عصاو چوبدستی سازند و از برگ و پوست آن ریسمان و فرش بافند . ۲ - شخص دراز و لاغر .
مکانی است بنزدیکی رصافه بغداد
( اسم ) ۱ - قسمی نی مغزدار از تیر. گندمیان جزو دست. غلات صنعتی دارای ساقه های راست و محکم و بلند و خوشرنگ . ارتفاعش به ۲٠ متر میرسد . برگهایش دراز و شبیه ببرگ خرماست . از شاخه های آن عصاو چوبدستی سازند و از برگ و پوست آن ریسمان و فرش بافند . ۲ - شخص دراز و لاغر .
مکانی است بنزدیکی رصافه بغداد
فرهنگ معین
(خَ یا خِ زَ ) (اِ. ) قسمی نی مغزدار که دارای ساقه های راست و محکم و بلند و خوشرنگ است . از شاخه های آن عصا و چوبدست سازندواز برگ وپوست آن ریسمان و فرش بافند.
لغت نامه دهخدا
خیزران . [ خ َ زُ ] (اِخ ) مادر امام محمدتقی امام شیعیان : و رضا علیه السلام او را [ مادر امام محمدتقی را ] خیزران نام نهاده است . (تاریخ قم ص 200).
خیزران . [ خ َ زُ ] (اِخ ) مادر موسی الهادی خلیفه ٔ عباسی است . (یادداشت مؤلف ).
خیزران . [ خ َ زُ ] (اِخ ) مکانی است بنزدیکی رصافه ٔ بغداد. قبر امام ابوحنیفه و محمدبن اسحاق بدانجاست . (از معجم البلدان ).
- دارالخیزران ؛ بنائی است بمکه که خیزران کنیز خلیفه آنرا ساخت . (از ناظم الاطباء).
خیزران . [ خ َ زُ / زَ ] (ع اِ) ریشه های دراز در زمین از درخت هندی و نی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || نوعی از چوب و نی باشد که بخم شدن نشکند و از آن تازیانه سازند. (برهان قاطع). نوعی از نی هندی که بخم شدن نشکند و از آن تازیانه سازند. (ناظم الاطباء). درخت بید که بهندی بینت گویند. (غیاث اللغة). درخت خیزران از گندمیان و صنعتی از دسته ای غلات است که دارای ساقه های نازک و بلند و محکم می باشد. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 296). چوب مورد. چوب آس . بامبو. درختی است ریشه دار که از ریشه آن حصیر و جز آن بافند و از چوب آن عصا و جز آن سازند. (یادداشت مؤلف ) :
درفشی پس پشت سالار روم
نبشته بر او سرخ و پیروزه بوم
همای از بر و خیزرانش قضیب
نبشته بر او بر محب الصلیب .
هندوان را آتش رخشنده روید شاخ رمح
زنگیان را شوشه ٔ زرین برآید خیزران .
گویی درخت باغ عدوی تو بوده است
کاندر زمین شکفته شود شاخ خیزران .
مرغ نهاد آشیان بر سر شاخ چنار
چون سپر خیزران برسر مرد سوار.
می زعفران خور ز دست بتی
که گویی قضیبی است از خیزران .
همه دشت او نوگل و خیزران
کهی بر سرش بیشه ٔ زعفران .
پر از خیزران بود و پر گاومیش .
پیچان و نوان نحیف و زردم
گویی بمثل شاخ خیزرانم .
ز بیم خامه ٔ چون خیزران او شب و روز
چو خیزران بود اندر تن عدو ستخوان .
ای زرین نعل و آهنین سم
وی سوسن گوش و خیزران دم .
شاه چون خورشید و در کف جوزهر
با کمند خیزران آمد برزم .
در ید بیضای ثعبان از کمند خیزران
خصم را ضیق النفس زان خیزران انگیخته .
شد چهره زردش ارغوانی
بالای خمیده خیزرانی .
|| نیزه . || خله ٔ چوب که ملاحان بدان کشتی رانند. || دنباله ٔ کشتی . (منتهی الارب ). ج ، خیازر.
- امثال :
مثل خیزران بر خود پیچد .
درفشی پس پشت سالار روم
نبشته بر او سرخ و پیروزه بوم
همای از بر و خیزرانش قضیب
نبشته بر او بر محب الصلیب .
فردوسی .
هندوان را آتش رخشنده روید شاخ رمح
زنگیان را شوشه ٔ زرین برآید خیزران .
فرخی .
گویی درخت باغ عدوی تو بوده است
کاندر زمین شکفته شود شاخ خیزران .
فرخی .
مرغ نهاد آشیان بر سر شاخ چنار
چون سپر خیزران برسر مرد سوار.
منوچهری .
می زعفران خور ز دست بتی
که گویی قضیبی است از خیزران .
منوچهری .
همه دشت او نوگل و خیزران
کهی بر سرش بیشه ٔ زعفران .
اسدی .
پر از خیزران بود و پر گاومیش .
اسدی .
پیچان و نوان نحیف و زردم
گویی بمثل شاخ خیزرانم .
مسعودسعد.
ز بیم خامه ٔ چون خیزران او شب و روز
چو خیزران بود اندر تن عدو ستخوان .
ازرقی .
ای زرین نعل و آهنین سم
وی سوسن گوش و خیزران دم .
انوری (از شرفنامه ٔ منیری ).
شاه چون خورشید و در کف جوزهر
با کمند خیزران آمد برزم .
خاقانی .
در ید بیضای ثعبان از کمند خیزران
خصم را ضیق النفس زان خیزران انگیخته .
خاقانی .
شد چهره زردش ارغوانی
بالای خمیده خیزرانی .
نظامی .
|| نیزه . || خله ٔ چوب که ملاحان بدان کشتی رانند. || دنباله ٔ کشتی . (منتهی الارب ). ج ، خیازر.
- امثال :
مثل خیزران بر خود پیچد .
خیزران. [ خ َ زُ / زَ ] ( ع اِ ) ریشه های دراز در زمین از درخت هندی و نی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || نوعی از چوب و نی باشد که بخم شدن نشکند و از آن تازیانه سازند. ( برهان قاطع ). نوعی از نی هندی که بخم شدن نشکند و از آن تازیانه سازند. ( ناظم الاطباء ). درخت بید که بهندی بینت گویند. ( غیاث اللغة ). درخت خیزران از گندمیان و صنعتی از دسته ای غلات است که دارای ساقه های نازک و بلند و محکم می باشد. ( از گیاه شناسی گل گلاب ص 296 ). چوب مورد. چوب آس. بامبو. درختی است ریشه دار که از ریشه آن حصیر و جز آن بافند و از چوب آن عصا و جز آن سازند. ( یادداشت مؤلف ) :
درفشی پس پشت سالار روم
نبشته بر او سرخ و پیروزه بوم
همای از بر و خیزرانش قضیب
نبشته بر او بر محب الصلیب.
زنگیان را شوشه زرین برآید خیزران.
کاندر زمین شکفته شود شاخ خیزران.
چون سپر خیزران برسر مرد سوار.
که گویی قضیبی است از خیزران.
کهی بر سرش بیشه زعفران.
گویی بمثل شاخ خیزرانم.
چو خیزران بود اندر تن عدو ستخوان.
وی سوسن گوش و خیزران دم.
با کمند خیزران آمد برزم.
خصم را ضیق النفس زان خیزران انگیخته.
بالای خمیده خیزرانی.
- امثال :
مثل خیزران بر خود پیچد.
خیزران. [ خ َ زُ ] ( اِخ ) مادر امام محمدتقی امام شیعیان : و رضا علیه السلام او را [ مادر امام محمدتقی را ] خیزران نام نهاده است. ( تاریخ قم ص 200 ).
درفشی پس پشت سالار روم
نبشته بر او سرخ و پیروزه بوم
همای از بر و خیزرانش قضیب
نبشته بر او بر محب الصلیب.
فردوسی.
هندوان را آتش رخشنده روید شاخ رمح زنگیان را شوشه زرین برآید خیزران.
فرخی.
گویی درخت باغ عدوی تو بوده است کاندر زمین شکفته شود شاخ خیزران.
فرخی.
مرغ نهاد آشیان بر سر شاخ چنارچون سپر خیزران برسر مرد سوار.
منوچهری.
می زعفران خور ز دست بتی که گویی قضیبی است از خیزران.
منوچهری.
همه دشت او نوگل و خیزران کهی بر سرش بیشه زعفران.
اسدی.
پر از خیزران بود و پر گاومیش.اسدی.
پیچان و نوان نحیف و زردم گویی بمثل شاخ خیزرانم.
مسعودسعد.
ز بیم خامه چون خیزران او شب و روزچو خیزران بود اندر تن عدو ستخوان.
ازرقی.
ای زرین نعل و آهنین سم وی سوسن گوش و خیزران دم.
انوری ( از شرفنامه منیری ).
شاه چون خورشید و در کف جوزهربا کمند خیزران آمد برزم.
خاقانی.
در ید بیضای ثعبان از کمند خیزران خصم را ضیق النفس زان خیزران انگیخته.
خاقانی.
شد چهره زردش ارغوانی بالای خمیده خیزرانی.
نظامی.
|| نیزه. || خله چوب که ملاحان بدان کشتی رانند. || دنباله کشتی. ( منتهی الارب ). ج ، خیازر.- امثال :
مثل خیزران بر خود پیچد.
خیزران. [ خ َ زُ ] ( اِخ ) مادر امام محمدتقی امام شیعیان : و رضا علیه السلام او را [ مادر امام محمدتقی را ] خیزران نام نهاده است. ( تاریخ قم ص 200 ).
فرهنگ عمید
۱. گیاهی پایا از تیرۀ گندمیان ویژگی نواحی گرم و مرطوب با ساقه های راست و بلند و برگ هایی شبیه خرما که از ساقۀ آن عصا، چوب دستی، و نیزه، و از برگ و پوست آن ریسمان و فرش، و از مغز آن تباشیر تهیه می شود، بامبو، نی هندی.
۲. = تباشیر
۲. = تباشیر
دانشنامه عمومی
خـِیزَران (به انگلیسی: Bambuseae) با نام علمی (Bambusa Vulgaris) متنوع ترین تبار از گیاه بامبو است که گیاهی است چندساله از تیره گندمیان. بامبو درخت نیست بلکه علفی غول پیکر است. ساقه های نی در ردیفهای متراکم رشد می کند و می تواند تا ارتفاع ۴۰ متر (۱۳۰ پا) برسد.
از چوب های بامبو در مصارف ساخت سازه های مدرن می توان استفاده کرد. به عنوان مصالح ساختمانی، بامبو به عنوان پوشش بام، سازه سقف و دیوار و عناصر باربر سازه ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد. هر کدام از کشورهایی که در آن ها بامبو رشد می کند دارای نوع خاصی از روش های سنتی استفاده از بامبو هستند.
در مناطق گرمسیری رشد می کند تاکنون بیش از ۱۰۰۰ نوع در ۹۰ گروه متفاوت شناسایی و نام گذاری شده است. وجود چوب های بامبو باعث ترمیم خاک می شود. بامبو به صورت استوانه ای که به وسیله دیافراگمی عرضی در گروه ها تقسیم می شود بامبو با محور اصلی عمودی است.
در چین اکثر جنگلهای کم ارتفاع، قرنها پیش از بین رفتند. با این وجود، هنوز نیزارهایی که بامبو در خود دارند سراشیبی تپه ها را در غرب کشور می پوشانند. بامبو در کوه های استان ساچوان برای آخرین پانداهای باقی مانده که در حیات وحش زندگی می کنند خوراک تأمین می کند. این ناحیه احتمالاً دارای ۱۳۰۰ پاندا است.
از چوب های بامبو در مصارف ساخت سازه های مدرن می توان استفاده کرد. به عنوان مصالح ساختمانی، بامبو به عنوان پوشش بام، سازه سقف و دیوار و عناصر باربر سازه ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد. هر کدام از کشورهایی که در آن ها بامبو رشد می کند دارای نوع خاصی از روش های سنتی استفاده از بامبو هستند.
در مناطق گرمسیری رشد می کند تاکنون بیش از ۱۰۰۰ نوع در ۹۰ گروه متفاوت شناسایی و نام گذاری شده است. وجود چوب های بامبو باعث ترمیم خاک می شود. بامبو به صورت استوانه ای که به وسیله دیافراگمی عرضی در گروه ها تقسیم می شود بامبو با محور اصلی عمودی است.
در چین اکثر جنگلهای کم ارتفاع، قرنها پیش از بین رفتند. با این وجود، هنوز نیزارهایی که بامبو در خود دارند سراشیبی تپه ها را در غرب کشور می پوشانند. بامبو در کوه های استان ساچوان برای آخرین پانداهای باقی مانده که در حیات وحش زندگی می کنند خوراک تأمین می کند. این ناحیه احتمالاً دارای ۱۳۰۰ پاندا است.
wiki: خیزران
دانشنامه آزاد فارسی
خیزَران (bamboo)
خیزَران
گروه بزرگی از گیاهان گندمی عظیم الجثه، متعلق به جنس Bambusa، تیرۀ گندمیان. عمدتاً در نواحی حاره ای و نیمه حاره ای یافت می شوند. ارتفاع بعضی از گونه های آن به ۳۶ متر می رسد. ساقۀ این گیاهان بندبند و توخالی است و در ساخت مبلمان و دیگر وسایل چوبی منزل، خانه، و قایق به کار می رود. شاخههای جوان گیاه خوراکی است و از ساقۀ آن کاغذ می سازند. خیزران قبل از مرگ فقط یک بار گل و بذر می دهد. این گیاه گاه ۱۲۰ سال عمر می کند.
خیزَران
گروه بزرگی از گیاهان گندمی عظیم الجثه، متعلق به جنس Bambusa، تیرۀ گندمیان. عمدتاً در نواحی حاره ای و نیمه حاره ای یافت می شوند. ارتفاع بعضی از گونه های آن به ۳۶ متر می رسد. ساقۀ این گیاهان بندبند و توخالی است و در ساخت مبلمان و دیگر وسایل چوبی منزل، خانه، و قایق به کار می رود. شاخههای جوان گیاه خوراکی است و از ساقۀ آن کاغذ می سازند. خیزران قبل از مرگ فقط یک بار گل و بذر می دهد. این گیاه گاه ۱۲۰ سال عمر می کند.
wikijoo: خیزران
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] خیزران (ابهام زدایی). خیزران ممکن است به یکی از این موارد اشاره داشته باشد:
wikishia: خیزران_(ابهام زدایی)
واژه نامه بختیاریکا
قَیزِرُو
جدول کلمات
بامبو
پیشنهاد کاربران
خـِیزَران یا بامبو که در زبان فارسی نی گفته می شود . گیاهی است چندساله از تیره گندمیان. بامبو درخت نیست بلکه علفی غول پیکر است. ساقه های نی در ردیفهای متراکم رشد می کند و می تواند تا ارتفاع ۴۰ متر ( ۱۳۰ پا ) برسد. [۱]
جنگل های بامبو در چین[ویرایش]
در چین اکثر جنگلهای کم ارتفاع، قرنها پیش از بین رفتند. با این وجود، هنوز نیزار هایی که بامبو در خود دارند سراشیبی تپه ها را در غرب کشور می پوشانند. بامبو در کوههای استان ساچوان برای آخرین پانداهای باقیمانده که در حیات وحش زندگی می کنند خوراک تأمین می کند. این ناحیه احتمالاَ دارای ۱۳۰۰ پاندا است. [۲]
بامبو گیاهی است که در دامنه کوه ها و تپه هایی که دارای رطوبت ۶۵ تا ۹۰ درصد باشد روئیده یا کشت می شود . میزان رطوبت، حرارت موجود در منطقه و نوع خاک تعیین کننده کیفیت و مرغوبیت بامبو بوده و هر چه میزان رطوبت و حرارت بیشتر باشد کیفیت محصول نیز بهتر خواهد بود . گیاه بامبو که تاکنون بیش از ۶۶۲ نوع آن شناخته شده دارای قطر و ضخامت های متفاوت است و در حال حاضر بهترین نوع بامبو در ژاپن، چین و بطور کلی کشورهای شرق آسیا و هند روئیده و کشت می شود و در ایران می توان لیالستان لاهیجان علی آباد ( در فاصله سخت سر و تنکابن ) قاسم آباد در رودسر و تقریباً بیشتر نقاط شمال کشور را در زمره مساعدترین مناطق رویش بامبو بحساب آورد . در این مناطق بیشه های کوچکی وجود دارد که در فصل پائیز و اوایل زمستان یعنی هنگام بریدن و قطع ساقه های بامبو از هر یک بین ۵۰ الی ۲۰۰ شاخه نی بدست می آید. بامبو از چهار قسمت سطح داخلی ( دارای پوشش نرم ) ، دیافراگم ( متصل کننده بخش های ساقه به یکدیگر ) می باشد و پوشش رویه که بسیار سخت و دیرشکن است تشکیل شده و دیافراگم کاملاً فشرده بوده و آب در آن نفوذ نمی کند. بامبو معمولاً به رنگهای مختلفی مانند سبز، مشکی، متمایل به قهوه ای، عنابی، و زرد مایل به کرم دیده می شود
۱ ) خوراک دام و انسان
۲ ) بهره برداری به منظور تهیه کاغذ و اشیاء مختلف چوبی و سایر مصارف صنعتی .
۳ ) کاشت در اطراف باغها و مزارع جهت حفاظت محل .
گیاه بامبو محتوی مقدار فراوانی سلولز است که می تواند برای تهیه کاغذ و همچنین ابریشم مصنوعی مورد استفاده قرار گیرد. در ایران کشت بامبو هنوز رواج چندانی ندارد و صرفنظر از بخشهای کوچکی در شمال کشور که در آنها مقدار محدودی بامبو کشت می شود صنعتگران سایر نقاط از نیزارهایی که در بیشتر شهرهای شمالی و به ویژه منطقه لیالستان لاهیجان وجود دارد، استفاده می کنند. استفاده از بامبو جهت تولید محصولات مختلف تقریباً از زمان کشت چای در ایران، رواج یافت چرا که بامبو برای محفاظت از محل چایکاری بکار گرفته شد و صنعتگران همزمان با بهره برداری چایکاران از مزارع چای به موارد استفاده متعدد آن برای ساخت فرآوردههای گوناگون پی بردند و ساخت محصولات بامبو در گیلان متداول گردید. هم اکنون استاد کاران جوانی که اکثراً نیز برخوردار از مهارت و کارآیی کافی هستند به کار در این رشته اشتغال دارند و مهمترین مرکز تولید محصولات بامبو لبالستان لاهیجان می باشد. از بامبو محصولاتی نظیر شکلات خوری، میوه خوری، لوستر، کلاهک آباژور، جای نان، صندلی و انواع دیگر وسایل مصرفی در اندازههای مختلف تولید می گردد. برای تهیه یک ظرف بامبو ابتدا نئی را که قبلاً در انبار گذشته شده و خشک شده است با اره نجاری و به قطعات ۸۰ الی ۱۰۰ سانتی متری در میآورند و لبه این نوارها را با وسیلهای که در اصطلاح محلی «ماشین» نامیده می شود به عرض مساوی در میآورند و پس از زنده کردن آماده بافت مینمایند . کار بافت معمولاً بر روی میزی که روی آن چند دایره به اندازه کف و ته ظرفی که میخواهند ببافند قرار دارد انجام می شود . صنعتگران ابتدا دایره کف ظروف را تهیه و سپس بدنه آنرا می بافند . گاهی نیز برای وصل کردن برخی از قطعات به یکدیگر از مفتولهای سیمی بسیار نازک استفاده کرده و با انبردست معمولی آنها را به هم میپیچانند و در انتهای کار، تمامی اطراف نی را که معمولاً بزرگ و کوچک است با قیچی مخصوص که به شکل قیچی باغبانی است، برش می دهند تا نیها یک اندازه شود و محصول شکل یکنواختی پیدا کند . یک محصول از نوع مرغوب باید دارای ویژگیهای زیر باشد :
رنگ آن طلایی متمایل به سفید باشد .
قابل ذکر است که بامبوئی که رنگ آن سبز باشد نشان دهنده خشک نبودن آن بوده و احتمالاً سیاه می شود .
شبکه هایی که بعد از بافت ایجاد می شود باید منظم و یک اندازه باشد .
مفتولی که برای وصل کردن بعضی از قسمتهای بامبو از آن استفاده می شود باید بسیار ظریف بوده و دقت کافی در پیچاندن آن بکار رود .
از آنجا که برخی از ظروف بامبو رنگی هستند مسلماً در انتخاب نوع رنگ و نحوه بکار گرفتن آن باید دقت کافی بعمل آید .
گیاه خیزران ( بامبو ) Bamboo، جنسی از گیاهان خانواده گندمیانGraminees است که شامل چندین گونه مختلف می باشد . بعضی از گونه های این گیاه را در مناطق معتدل سرد می توان کاشت ولی برخی دیگر را زمستانها در گلخانه سرد باید نگهداری کرد . ریشه اش ساقه های زیر زمینی ( ریزوم ) و ساقه های هوائی آن بند بند می باشد که چندین متر بلند می شود . برگهایش باریک و نوک تیز است . بامبو را می توان در نارنجستان کاشت یا آنکه در صندوقهای بزرگ چوبی کاشته زمستان آنها را در گلخانه سرد یا نارنجستان برده بمحض اینکه هوا مساعد شد آنها را بیرون آورده در نقاط مناسب چمن زار بکارند . بوته بامبو که در نواحی گرمسیر تا ۴۰ متر قد می کشد در آن مناطق جنگلهای عظیمی را تشکیل می دهد . پس از چند سال که بامبو گل داده و میوه کرد، بوته اش خشکیده و بوته های جدیدی از پاجوشهای ریشه بجای آن می روید . جوانه تازه، مغز و میوه های رسیده این گیاه خوراکی است و از چوب آن برای عصا و انواع صندلی و میز باغی استفاده می کنند.
روش تکثیر : برای زیاد کردن بامبو، بهار ریشه های زیادی را گرفته جای دیگر می کارند .
جنگل های بامبو در چین[ویرایش]
در چین اکثر جنگلهای کم ارتفاع، قرنها پیش از بین رفتند. با این وجود، هنوز نیزار هایی که بامبو در خود دارند سراشیبی تپه ها را در غرب کشور می پوشانند. بامبو در کوههای استان ساچوان برای آخرین پانداهای باقیمانده که در حیات وحش زندگی می کنند خوراک تأمین می کند. این ناحیه احتمالاَ دارای ۱۳۰۰ پاندا است. [۲]
بامبو گیاهی است که در دامنه کوه ها و تپه هایی که دارای رطوبت ۶۵ تا ۹۰ درصد باشد روئیده یا کشت می شود . میزان رطوبت، حرارت موجود در منطقه و نوع خاک تعیین کننده کیفیت و مرغوبیت بامبو بوده و هر چه میزان رطوبت و حرارت بیشتر باشد کیفیت محصول نیز بهتر خواهد بود . گیاه بامبو که تاکنون بیش از ۶۶۲ نوع آن شناخته شده دارای قطر و ضخامت های متفاوت است و در حال حاضر بهترین نوع بامبو در ژاپن، چین و بطور کلی کشورهای شرق آسیا و هند روئیده و کشت می شود و در ایران می توان لیالستان لاهیجان علی آباد ( در فاصله سخت سر و تنکابن ) قاسم آباد در رودسر و تقریباً بیشتر نقاط شمال کشور را در زمره مساعدترین مناطق رویش بامبو بحساب آورد . در این مناطق بیشه های کوچکی وجود دارد که در فصل پائیز و اوایل زمستان یعنی هنگام بریدن و قطع ساقه های بامبو از هر یک بین ۵۰ الی ۲۰۰ شاخه نی بدست می آید. بامبو از چهار قسمت سطح داخلی ( دارای پوشش نرم ) ، دیافراگم ( متصل کننده بخش های ساقه به یکدیگر ) می باشد و پوشش رویه که بسیار سخت و دیرشکن است تشکیل شده و دیافراگم کاملاً فشرده بوده و آب در آن نفوذ نمی کند. بامبو معمولاً به رنگهای مختلفی مانند سبز، مشکی، متمایل به قهوه ای، عنابی، و زرد مایل به کرم دیده می شود
۱ ) خوراک دام و انسان
۲ ) بهره برداری به منظور تهیه کاغذ و اشیاء مختلف چوبی و سایر مصارف صنعتی .
۳ ) کاشت در اطراف باغها و مزارع جهت حفاظت محل .
گیاه بامبو محتوی مقدار فراوانی سلولز است که می تواند برای تهیه کاغذ و همچنین ابریشم مصنوعی مورد استفاده قرار گیرد. در ایران کشت بامبو هنوز رواج چندانی ندارد و صرفنظر از بخشهای کوچکی در شمال کشور که در آنها مقدار محدودی بامبو کشت می شود صنعتگران سایر نقاط از نیزارهایی که در بیشتر شهرهای شمالی و به ویژه منطقه لیالستان لاهیجان وجود دارد، استفاده می کنند. استفاده از بامبو جهت تولید محصولات مختلف تقریباً از زمان کشت چای در ایران، رواج یافت چرا که بامبو برای محفاظت از محل چایکاری بکار گرفته شد و صنعتگران همزمان با بهره برداری چایکاران از مزارع چای به موارد استفاده متعدد آن برای ساخت فرآوردههای گوناگون پی بردند و ساخت محصولات بامبو در گیلان متداول گردید. هم اکنون استاد کاران جوانی که اکثراً نیز برخوردار از مهارت و کارآیی کافی هستند به کار در این رشته اشتغال دارند و مهمترین مرکز تولید محصولات بامبو لبالستان لاهیجان می باشد. از بامبو محصولاتی نظیر شکلات خوری، میوه خوری، لوستر، کلاهک آباژور، جای نان، صندلی و انواع دیگر وسایل مصرفی در اندازههای مختلف تولید می گردد. برای تهیه یک ظرف بامبو ابتدا نئی را که قبلاً در انبار گذشته شده و خشک شده است با اره نجاری و به قطعات ۸۰ الی ۱۰۰ سانتی متری در میآورند و لبه این نوارها را با وسیلهای که در اصطلاح محلی «ماشین» نامیده می شود به عرض مساوی در میآورند و پس از زنده کردن آماده بافت مینمایند . کار بافت معمولاً بر روی میزی که روی آن چند دایره به اندازه کف و ته ظرفی که میخواهند ببافند قرار دارد انجام می شود . صنعتگران ابتدا دایره کف ظروف را تهیه و سپس بدنه آنرا می بافند . گاهی نیز برای وصل کردن برخی از قطعات به یکدیگر از مفتولهای سیمی بسیار نازک استفاده کرده و با انبردست معمولی آنها را به هم میپیچانند و در انتهای کار، تمامی اطراف نی را که معمولاً بزرگ و کوچک است با قیچی مخصوص که به شکل قیچی باغبانی است، برش می دهند تا نیها یک اندازه شود و محصول شکل یکنواختی پیدا کند . یک محصول از نوع مرغوب باید دارای ویژگیهای زیر باشد :
رنگ آن طلایی متمایل به سفید باشد .
قابل ذکر است که بامبوئی که رنگ آن سبز باشد نشان دهنده خشک نبودن آن بوده و احتمالاً سیاه می شود .
شبکه هایی که بعد از بافت ایجاد می شود باید منظم و یک اندازه باشد .
مفتولی که برای وصل کردن بعضی از قسمتهای بامبو از آن استفاده می شود باید بسیار ظریف بوده و دقت کافی در پیچاندن آن بکار رود .
از آنجا که برخی از ظروف بامبو رنگی هستند مسلماً در انتخاب نوع رنگ و نحوه بکار گرفتن آن باید دقت کافی بعمل آید .
گیاه خیزران ( بامبو ) Bamboo، جنسی از گیاهان خانواده گندمیانGraminees است که شامل چندین گونه مختلف می باشد . بعضی از گونه های این گیاه را در مناطق معتدل سرد می توان کاشت ولی برخی دیگر را زمستانها در گلخانه سرد باید نگهداری کرد . ریشه اش ساقه های زیر زمینی ( ریزوم ) و ساقه های هوائی آن بند بند می باشد که چندین متر بلند می شود . برگهایش باریک و نوک تیز است . بامبو را می توان در نارنجستان کاشت یا آنکه در صندوقهای بزرگ چوبی کاشته زمستان آنها را در گلخانه سرد یا نارنجستان برده بمحض اینکه هوا مساعد شد آنها را بیرون آورده در نقاط مناسب چمن زار بکارند . بوته بامبو که در نواحی گرمسیر تا ۴۰ متر قد می کشد در آن مناطق جنگلهای عظیمی را تشکیل می دهد . پس از چند سال که بامبو گل داده و میوه کرد، بوته اش خشکیده و بوته های جدیدی از پاجوشهای ریشه بجای آن می روید . جوانه تازه، مغز و میوه های رسیده این گیاه خوراکی است و از چوب آن برای عصا و انواع صندلی و میز باغی استفاده می کنند.
روش تکثیر : برای زیاد کردن بامبو، بهار ریشه های زیادی را گرفته جای دیگر می کارند .
خیزران : خیزران kheyzaran عربی گیاهی پایا از خانواده گندمیان، ویژه مناطق گرم و مرطوب، با ساقه های بلند و محکم و برگهای دراز، نام مادر امام محمد تقی ( ع )
بامیو
خیزران : این کلمه تحریف نی زاران است در بعضی مناطق ایران به کلمه نی ( خِی ) می گفته اند وبعضی مواقع به آن قامه ، خامه در زبان ترکی به آن قمیش میگویند که با کلمه قامه ارتباط ریشه ای داشته باشد.
پس از آنکه بازماندگان اهل بیت امام حسین علیه السلام را به مجلس یزید وارد کردند و سر حسین را در مقابل او نهادند، یزید با چوب خیزران به لب و دندان حسین علیه السلام زد.
ابوبرزه اسلمی به او گفت: وای بر تو یزید! چوب به دندان حسین، فرزند فاطمه علیه السلام، می زنی؟ شهادت می دهم رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که دندان های او و برادرش، حسن، را می بوسید و می فرمود:شما دو نفر آقای جوانان اهل بهشت هستید و خدا بکشد و لعنت کند قاتلین شما را و برای آنان جهنم را آماده کند که جایگاه بدی است.
ابوبرزه اسلمی به او گفت: وای بر تو یزید! چوب به دندان حسین، فرزند فاطمه علیه السلام، می زنی؟ شهادت می دهم رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که دندان های او و برادرش، حسن، را می بوسید و می فرمود:شما دو نفر آقای جوانان اهل بهشت هستید و خدا بکشد و لعنت کند قاتلین شما را و برای آنان جهنم را آماده کند که جایگاه بدی است.
کلمات دیگر: