کلمه جو
صفحه اصلی

تندیس


مترادف تندیس : پیکر، پیکره، تصویر، تندیسه، قالب، کالبد، مجسمه، نگار

متضاد تندیس : تابلونقاشی

فارسی به انگلیسی

image


figure, image, sculpture, statue


image, figure, sculpture, statue

فارسی به عربی

ایقونة , تمثال

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: tandis) مجسمه ؛ (در قدیم) بت ، تصویر برجسته ، تمثال ؛ (به مجاز) زیبا روی .


اسم: تندیس (دختر) (فارسی) (تلفظ: tandis) (فارسی: تَنديس) (انگلیسی: tandis)
معنی: مجسمه، تصویر، به مجاز زیباروی، ( در قدیم ) بت، تصویر برجسته، تمثال، ( به مجاز ) زیباروی

مترادف و متضاد

پیکر، پیکره، تصویر، تندیسه، قالب، کالبد، مجسمه، نگار ≠ تابلونقاشی


statue (اسم)
پیکر، مجسمه، تمثال، هیکل، تندیس، پیکره

icon (اسم)
پیکر، تصویر، تمثال، شمایل، تندیس

فرهنگ فارسی

تن مانند، پیکر، تمثال، تصویر، کالبد، مجسمه
( اسم ) ۱ - صورت تصویر تمثال . ۲- مجسمه. ۳ - پیکر جثه . ۴ - کالبد قالب .

فرهنگ معین

(تَ ) (اِمر. ) ۱ - صورت ، تصویر. ۲ - مجسمه .

لغت نامه دهخدا

تندیس. [ ت َ ] ( اِ مرکب ) بمعنی تن مانند است ، چه دیس بمعنی مانند باشد و بمعنی صورت و تمثال و پیکر و کالبد و قالب و جثه نیز آمده است اعم از انسان و حیوانات دیگر. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). بمعنی تندس. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج ).از: تن + دیس ، جزو دوم از مصدر «دئس » اوستایی بمعنی نمودن و نشان دادن ، یعنی تن نما، و این جزو بصورت پسوند در فرخاردیس و طاقدیس هم دیده میشود. ( حاشیه برهان چ معین ) :
نگارند تندیس او گر بکوه
ز سنگ وقارش شود کُه ستوه.
دقیقی.
دو تندیس از زر برانگیخته
ز هرصورتی قالبی ریخته.
نظامی.
رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 261، ذیل شبدیز وتندس و تندسه و تندیسه شود.

فرهنگ عمید

۱. مجسمه.
۲. پیکر، کالبد.
۳. تمثال، تصویر: نگارند تندیس او گر به کوه / ز سنگ وقارش شود کُه ستوه (دقیقی: ۱۱۴ ).

دانشنامه عمومی

پیکره.


تندیس یا مجسمه پیکره ای است که اغلب به هدف یادآوری یا به نمایش گذاشتن وجود یک انسان، شیء، حیوان یا واقعه ساخته می شود. به کسی که تندیس می سازد پیکرتراش می گویند که با حجم سازی تفاوت دارد.تندیسی از یک موجود باستانی در تخت جمشید
مجسمه های بسیاری برای بزرگ داشت وقایع تاریخی ساخته شده اند. از آن جمله می توان به مجسمهٔ نبرد هیروشیما اشاره کرد. مجسمه ها ممکن است به یادبود بزرگان تاریخ ساخته شوند، همچون مجسمهٔ مهاتما گاندی، و بسیاری مجسمه ها نیز به عنوان هنری عمومی به نمایش گذاشته می شوند. معدودی مجسمه ها خود به مظهری از تاریخ بدل می شوند، مانند مجسمهٔ آزادی در ایالات متحدهٔ آمریکا.همچنین، در ایران، سالانه بسیاری از جشنواره ها یا دوسالانه ها برپا می شود که به عنوان قدردانی و یادبود به برگزیدگان هدیه داده می شود؛ مانند جشنواره های: فیلم فجر، تندیس سیمرغ بلورین، جشنواره بین المللی فیلم جوان و نوجوان، دوسالانه مجسمه سازی، دوسالانه نگارگری، جشنواره بین المللی موسیقی فجر، تندیس چنگ زرین، جشنواره فیلم رشد، جشنواره بین المللی تئاتر رضوی، جشنواره بین المللی تولیدات رادیویی، جشنواره تلویزیونی جام جم، دوسالانه مجسمه های شهری، ….
مجسمه ها می توانند از مواد مختلفی چون چوب، گچ، جیپس، فایبرگلاس، فلزاتی همچون طلا، نقره و برنز، انواع سنگ ها مانند سنگ مرمر و … ساخته شوند و بسته به موارد استفاده در اندازه های مختلفی دارند:
مجسمه های کوچک را تندیسک (statuette) نیز خوانده اند. مجسمه هایی که تنها سر و شانه را به تصویر می کشند نیم تنه (bust) نامیده می شوند؛ و به مجسمه هایی که در آن ها تنها شکل سر تصویر شده باشد، سردیس گفته می شود.

واژه نامه بختیاریکا

بَرد بُت

پیشنهاد کاربران

تندیس به معنی مجسمه ارزشمند یا مجسمه هستش من اسمم تندیس😏😏😎😎

مجسمه، پیکره

تندیس یعنی نمونه هر چیز زیبا

در تعلیم وتر بیت تندیس رافضیلت اخلاقی ازنظر شهیداستاد مطهری - در یکی از کتاب ها خوانده ام.


کلمات دیگر: