کلمه جو
صفحه اصلی

پرواز


مترادف پرواز : پاریدن، پار، پرش، پریدن، طیران، مطار، سیر، عروج ، نزول

فارسی به انگلیسی

flight, levitation

flight


فارسی به عربی

جناح , ذبابة , طائرة , طیران

فرهنگ اسم ها

اسم: پرواز (دختر) (فارسی) (تلفظ: parvāz) (فارسی: پرواز) (انگلیسی: parvaz)
معنی: بال زدن و پریدن پرندگان در هوا، ( به مجاز ) هر نوع حرکت و جابجایی

(تلفظ: parvāz) بال زدن و پریدن پرندگان در هوا ؛ (به مجاز) هر نوع حرکت و جابجایی.


مترادف و متضاد

plane (اسم)
هواپیما، سطح، پرواز، صفحه، سطح تراز، جهش شبیه پرواز

flight (اسم)
گریز، پرواز، سلسله، مهاجرت، عزیمت، یک رشته پلکان

fly (اسم)
پرواز، اونگان، پرش، مگس، حشره پردار

blast off (اسم)
پرواز

flying (اسم)
پرواز، مسافرت هوایی

پاریدن، پار، پرش، پریدن، طیران، مطار


سیر، عروج


۱. پاریدن، پار، پرش، پریدن، طیران، مطار
۲. سیر، عروج ≠
۳. نزول


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- بالا رفتن بهوا با بال پرش طیران. ۲- چرخ زدن مرغ در هوا . ۳- چوبهای کوتاه که نزدیک یکدیگر بالای تیر خانه بچینند و روی آنرا حصیر اندازند و خاک و گل ریزند . ۴- سیر از جانب ناسوت بشریت بجانب لاهوت حقیقت . یا به پرواز بر شدن . یا به پرواز رسیدن .

فرهنگ معین

(پَ ) ( اِ. ) ۱ - پرش ، پریدن . ۲ - تخته های باریکی که روی سقف کنار هم می چینند و حصیر یا پوشال را روی آن می اندازند.

لغت نامه دهخدا

پرواز. [ پ َرْ ] ( اِ مص ) بررفتن بهوا با بال چنانکه مرغان. رشیدی گوید: پریدن لیکن پریدن معنی حقیقی او نیست چنانکه مشهور شده بلکه معنی حقیقی او پرگشادن است که پرباز نیز گویند اما چون پریدن را پرگشادن لازم است به مجاز معنی پریدن ازو اراده کنند. - انتهی. طیران. پرش :
ندید ازبرش جای پرواز باز
نه زیرش پی شیر و پای گراز.
فردوسی.
تا همی از گهر آموزد آهوبره تک
همچنان کز گهر آموزد شاهین پرواز.
فرخی.
ابله آن گرگی که او نخجیر با شیر افکند
احمق آن صعوه که او پرواز با عنقا کند.
منوچهری.
سپس دین درون شو ای خرگوش
که بپرواز برشده ست عقاب.
ناصرخسرو.
بخانه مهین در همیشه است پرّان
پس یکدگر دو مخالف کبوتر...
بسا خانه ها کو به پرواز ایشان
شدآباد و بس نیز شد زیر و از بر.
ناصرخسرو.
از طاعت خفته ای و بر بازی
چون باز به ابر بر بپروازی.
ناصرخسرو.
فروفکندی از یک خدنگ کرکس پر
چهار کرکس نمرود را گه پرواز.
سوزنی.
ز ناتمامی خصم تو چون شترمرغ است
نه زور بار کشیدن نه قوت پرواز.
ظهیر.
که مرغی را چه ذوق از سرو و شمشاد
که پروازش بود در دست صیاد.
وحشی.
|| چرخ زدن مرغ در هوا. || ( اِ ) نشیمن. نشیمن گاه. نشستگاه ِ مرغان. آرامگاه و نشینه باز. میقعه. بتواز. پتواز. پدواز. ( صحاح الفرس ). کلمه پرواز را ندارد و معنی پدواز را به پرواز میدهد و قطعه آغاجی را هم شاهد برای پرواز می آورد صاحب برهان پدواز و پرواز را بمعنی نشستگاه مرغان آرد. در فرهنگ اسدی در کلمه نشیمن آمده است : نشیمن ، پروازجای و مقام گاه بود. و صاحب فرهنگ جهانگیری گوید: «( معنی ) دویم نثار را گویند، و آن زری باشد که به روی زمین پادشاهان پاشند :
هزار پیر و ولی بیش باشد اندر وی
که کعبه بر سر ایشان همی کندپرواز.
سعدی ».
و این شاهد برای این دعوی رسا نیست چه پرواز بمعنی عادی آن در این جا مناسب تر است. و هم صاحب فرهنگ جهانگیری آرد: ( معنی ) «سیم پرتو و نور باشد :
چراغی که پرواز بینش از اوست
فروغ همه آفرینش از اوست.
نظامی ».
و در این معنی نیز جای تأمل است. فرهنگ شعوری در لغت پروازی گوید: فراویز که سجاف جامه و جز آن باشد :

پرواز. [ پ َرْ ] (اِ مص ) بررفتن بهوا با بال چنانکه مرغان . رشیدی گوید: پریدن لیکن پریدن معنی حقیقی او نیست چنانکه مشهور شده بلکه معنی حقیقی او پرگشادن است که پرباز نیز گویند اما چون پریدن را پرگشادن لازم است به مجاز معنی پریدن ازو اراده کنند. - انتهی . طیران . پرش :
ندید ازبرش جای پرواز باز
نه زیرش پی شیر و پای گراز.

فردوسی .


تا همی از گهر آموزد آهوبره تک
همچنان کز گهر آموزد شاهین پرواز.

فرخی .


ابله آن گرگی که او نخجیر با شیر افکند
احمق آن صعوه که او پرواز با عنقا کند.

منوچهری .


سپس دین درون شو ای خرگوش
که بپرواز برشده ست عقاب .

ناصرخسرو.


بخانه ٔ مهین در همیشه است پرّان
پس یکدگر دو مخالف کبوتر...
بسا خانه ها کو به پرواز ایشان
شدآباد و بس نیز شد زیر و از بر.

ناصرخسرو.


از طاعت خفته ای و بر بازی
چون باز به ابر بر بپروازی .

ناصرخسرو.


فروفکندی از یک خدنگ کرکس پر
چهار کرکس نمرود را گه پرواز.

سوزنی .


ز ناتمامی خصم تو چون شترمرغ است
نه زور بار کشیدن نه قوت پرواز.

ظهیر.


که مرغی را چه ذوق از سرو و شمشاد
که پروازش بود در دست صیاد.

وحشی .


|| چرخ زدن مرغ در هوا. || (اِ) نشیمن . نشیمن گاه . نشستگاه ِ مرغان . آرامگاه و نشینه ٔ باز. میقعه . بتواز. پتواز. پدواز. (صحاح الفرس ). کلمه ٔ پرواز را ندارد و معنی پدواز را به پرواز میدهد و قطعه ٔ آغاجی را هم شاهد برای پرواز می آورد صاحب برهان پدواز و پرواز را بمعنی نشستگاه مرغان آرد. در فرهنگ اسدی در کلمه ٔ نشیمن آمده است : نشیمن ، پروازجای و مقام گاه بود. و صاحب فرهنگ جهانگیری گوید: «(معنی ) دویم نثار را گویند، و آن زری باشد که به روی زمین پادشاهان پاشند :
هزار پیر و ولی بیش باشد اندر وی
که کعبه بر سر ایشان همی کندپرواز.

سعدی ».


و این شاهد برای این دعوی رسا نیست چه پرواز بمعنی عادی آن در این جا مناسب تر است . و هم صاحب فرهنگ جهانگیری آرد: (معنی ) «سیم پرتو و نور باشد :
چراغی که پرواز بینش از اوست
فروغ همه آفرینش از اوست .

نظامی ».


و در این معنی نیز جای تأمل است . فرهنگ شعوری در لغت پروازی گوید: فراویز که سجاف جامه و جز آن باشد :
ای شها خلعت قبای ترا
گشته پرواز اطلس گردون .
|| چوبهائی را گویند که هر یک به مقدار سه وجب طول بجهت پوشیدن خانه بر بالای چوبهای بزرگ نزدیک بهم بچینند و بوریا بروی آن پوشند و خاک بروی بوریا ریزند. (برهان ). || خانه ٔ تابستانی که سرد باشد در آن جانوران چارپایه نگاهداشته پرورش مینمایند تا فربه شوند و مجازاً بمعنی فربه آید. (از رشیدی و بهارعجم و سراج بنقل از غیاث اللغات ). ظاهراً این معانی برای پروار است و در غیاث اللغات بخطا در معنی پرواز آمده است . || نزد محققین سیر بود از جانب ناسوت بشریت بجانب لاهوت حقیقت . (برهان ).

فرهنگ عمید

۱. پَر گشودن و پریدن پرندگان.
۲. پرش.
۳. پریدن و حرکت کردن در هوا.
۴. [مجاز] مسافرت کردن با هواپیما.
۵. (اسم ) [قدیمی] تخته های نازک و باریک به درازی نیم متر که در پوشش خانه بر روی تیرهای سقف، نزدیک به هم می چینند و روی آن ها پوشال یا حصیر می اندازند.
* پرواز کردن: (مصدر لازم )
۱. پریدن.
۲. حرکت کردن پرنده یا هواپیما در آسمان.
۳. مسافرت کردن با هواپیما.

۱. پَر گشودن و پریدن پرندگان.
۲. پرش.
۳. پریدن و حرکت کردن در هوا.
۴. [مجاز] مسافرت کردن با هواپیما.
۵. (اسم) [قدیمی] تخته‌های نازک و باریک به درازی نیم متر که در پوشش خانه بر روی تیرهای سقف، نزدیک به هم می‌چینند و روی آن‌ها پوشال یا حصیر می‌اندازند.
⟨ پرواز کردن: (مصدر لازم)
۱. پریدن.
۲. حرکت کردن پرنده یا هواپیما در آسمان.
۳. مسافرت کردن با هواپیما.


دانشنامه عمومی

پرواز توانائی جابه جا شدن در هوا یا فضا است.
هوافضا
شاتل فضایی
تراجان ووجا
انسان به طور طبیعی توانائی پرواز ندارد ولی با وسائل پرنده مانند هواپیما و موشک می تواند پرواز کند.
سه دسته از جانوران می توانند به طور طبیعی پرواز کنند: بعضی از حشرات، بعضی از پرندگان و خفاش ها. برخی از پستانداران کوچک (مانند سنجاب های کوچک) و چند نوع قورباغه نیز می توانند در پرش های خود با استفاده از غشائی که بین دست و پایشان وجود دارد در هوا سُر بخورند. هریک از این جانوران توانائی پرواز را در فرایند تکامل طبیعی به شیوه ای متفاوت به دست آورده اند. پرواز پرنده با پرواز حشره از نظر اصول فیزیکی فرق دارد.
هواپیماها در پرواز از نظر فیزیکی تابع قانون های مکانیک پرواز هستند.

دانشنامه آزاد فارسی

پَرواز (flight)
روش جابه جایی انسان و کالا با هواپیما. در ۱۷۸۳، انسان برای اولین بار با بالون پرواز کرد و در ۱۸۵۲، پرواز موتوری با کشتی هوایی را به انجام رساند. تاریخچۀ پرواز نظامی و غیرنظامی با هواپیما آغاز می شود. نخستین هواپیماها و گلایدرها، موتور نداشتند. با پیدایش موتورهای بنزینی، برادران رایت برای اولین بار با هواپیمای موتور دار در امریکا پرواز کردند (۱۹۰۳). این پرواز سبب گسترش هواپیما در سراسر اروپا شد. در دهۀ ۱۹۳۰، هواپیماهای دوباله جای خود را به هواپیماهای تک باله دادند. نخستین هواپیمای جت (← پیش رانش جت) در ۱۹۳۹ ساخته شد و پس از پایان جنگ جهانی دوم، با تکمیل هواپیماهای مسافربری جت، سفرهای هوایی گسترش یافت. در ۱۹۶۹، هواپیمای کنکورد با سرعتی بیش از سرعت صوت وارد میدان شد.
بالون. بالون واقعی در قرن ۱۸ اختراع شد. دو برادر با نام های یوسف و اِتیِن مونگولفیه ابداع بالون را آغاز کردند و به این نتیجه رسیدند که کیسه ای کاغذی پر از «ماده ای ابرمانند» در هوا معلق می شود. آزمایش های متعدد این دو برادر توجه دیگران را جلب کرد و سبب تلاش بیشتر آنان شد. با پیشرفت علم در این زمینه، پیلاتر دو روزیه در اکتبر ۱۷۸۳، با یکی از بالون های مهارشدۀ برادران مونگولفیه برای اولین بار صعود کرد. مادام تیبل نخستین زنی بود که در لیون با بالون به هوا صعود کرد (۱۷۸۴). در ۱۸۵۹، پروازی به مسافت بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر در امریکا صورت گرفت.
اضافه کردن موتور. هدایت بالون در هوا مشکل اصلی پرواز بود. پس از آزمایش ناموفق پارو، هانری ژیفار از موتوری کوچک و سبک استفاده کرد (۱۸۵۲). فردیناند زپلین تلاش در زمینۀ کشتی هوایی را از ۱۸۹۷ آغاز کرد و در ۱۹۰۰، برای اولین بار با بالون هدایت شونده ای که پنج سرنشین داشت پرواز کرد.
پرواز موتوری. در اواخر قرن ۱۹، اوتو لیلینتال با ماشین های بی موتور و کایت آزمایش هایی صورت داد. لیلینتال با شبیه سازی شکل بال پرندگان تلاش کرد پرواز اوج گیر آن ها را تقلید کند. برادران رایت و لیلینتال نخستین هواپیمای موتوردار را در ۱۹۰۳ ساختند. نخستین ماشین موفق آن ها هواپیمای ساده ای بود که در خط مستقیم پرواز می کرد، اما آن را بسیار اصلاح کردند. در ۱۹۰۸، برادران رایت برای ادامۀ آزمایش های خود به فرانسه رفتند و در آن جا، ویلبر رایت با پروازی بیش از یک ساعت، و با حمل یک مسافر رکورد تازه ای به جا گذاشت. او به سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت نیز دست یافت. درآغاز قرن ۲۰، فرانسوی ها در اروپا پیش گام طراحی هواپیما بودند. برگزاری مسابقات هوایی رَنس و عبور لوئی بلریو از دریای مانش توجه مردم را به هوانوردی جلب کرد (۱۹۰۹). ساموئل فرانکلین کادی نخستین پرواز موتوری در انگلستان را صورت داد (۱۹۰۸). ساپویت و بریستول نیز هواپیماهای دوبالۀ کوچکی ساختند (۱۹۱۲). نخستین هواپیمای بزرگ دوموتوره بمب افکن هندلی پیج بود که در ۱۹۱۷ ساخته شد. جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ۱۹۱۸) موجب تکامل سریع موتور بنزینی برای افزایش قدرت هواپیماهایی با سرعت حدود ۳۲۰ کیلومتر در ساعت شد. درنتیجه، هموارسازی بدنۀ هواپیماها ضرورت یافت. برای کاهش مقاومت در برابر هوا، بدنه، بال ها، و قسمت های بیرونی هواپیما تغییر شکل یافتند. سرانجام، هواپیماهای دوباله جای خود را به هواپیماهای تک باله ای دادند که از داخل مهار می شدند. جنگنده های هاوکر هاریکین و سوپرمارین اسپیتفایر، و بمب افکن های آورو لنکستر و بوئینگ فلایینگ فورترس در جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵) از آن جمله بودند.
هواپیمای جت. هواپیمای آلمانی هاینکل ۱۷۸ نخستین هواپیمای جت بود که در ۱۹۳۹ ساخته شد و برخلاف هواپیماهای قبلی ملخ نداشت، بلکه به کمک فواره ای از گازهای داغ حرکت می کرد. تکامل سریع هواپیمای جت سبب افزایش قدرت و سرعت هواپیما شد، اما در نزدیکی سرعت صوت آثار تراکم پذیری هوا پدیدار می شود. در ابتدا تصور می شد سرعت صوت محدودکنندۀ سرعت هواپیماست و مفهوم دیوار صوتی بر همین اساس پدید آمد. دیوار صوتی نخستین بار با هواپیمایی دارای موتور موشکی، به خلبانی چاک ییگر، در امریکا شکسته شد (۱۹۴۷). برای رسیدن به سرعت های مافوق صوت، فقط هموارسازی بدنۀ هواپیما کافی نبود. بال ها به عقب کشیده شدند، موتورها در بال ها و دم هواپیما فرورفتند، و حتی در طرح های تمام بال دلتا بدنه را حذف کردند. نخستین هواپیماهای جت مسافری، نظیر کومت، که اولین بار در ۱۹۴۹ عرضه شد، در دهۀ ۱۹۵۰ به کار رفتند. در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ هواپیماهای جمبوجت به میدان آمدند و در ۱۹۷۶، کنکورد انگلستان ـ فرانسه در ناوگان تجارتی به کار گرفته شد. این هواپیما عرض اقیانوس اطلس را در سه ساعت طی می کند.
پیشرفت های دیگر. در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، در زمینۀ هواپیماهای عمودپرواز که قابلیت فرود و صعود عمودی دارند، تحقیق شد. جت جنگندۀ انگلیسی هری یر یگانه هواپیمای عمودپروازی (VTOL) است که از نظر تجاری موفق بوده است. از فناوری کوتاه کردن مسافت نشست وبرخاست هواپیما(STOL) برای تولید هواپیماها استفاده شد. همچنین، در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، هواپیماهایی با شکل هندسی متغیر (بال متحرک) ساخته شد که برای افزایش سرعت، بال آن ها در حین پرواز به عقب کشیده می شد. ایرباس هواپیمای مسافری پهن پیکری است که شرکت هایی از فرانسه، آلمان، انگلستان، هلند و اسپانیا مشترکاً آن را تولید کردند. یوروفایتر ۲۰۰۰ پروژۀ مشترکی است که انگلستان، ایتالیا، آلمان و اسپانیا در اجرای آن مشارکت دارند. بمب افکن ب ـ۲ بمب افکن ضد راداری است که نیروی هوایی امریکا آن را عرضه کرد (۱۹۸۹). این هواپیما از دید رادار پنهان می ماند. هواپیمای خورشیدی پت فایندر، با فاصلۀ بال ۳۰ متر، در هاوایی به ارتفاع ۲۰,۵۲۸ متر از سطح دریا رسید و رکورد ارتفاع پرواز این نوع هواپیما را از آن خود ساخت.

نقل قول ها

پرواز فرآیندی است که جسم از طریق یک جو یا فراتر از آن حرکت میکند، همانطور که در مورد پرواز فضایی نیز انجام می گیرد.
• نشانه شناسی: پرواز در اسطوره ها (ایکاروس) و در رؤیا، نشانهٔ میل به صعود، جستجوی هماهنگی درونی، و فراگذشتن از برخوردها و درگیری هاست.»• «خواب پرواز را خصوصاً افراد روان نژند می بینند، یعنی کسانی که به خودی خود قادر نیستند میل به بالارفتن را عملی کنند؛ این خواب از نظر نمادین به معنی «نداشتن قدرتِ پرواز» است. هرچه این میل در فرد بیشتر تحریک شود، عدم قدرت پرواز در او به نگرانی واضطراب و به پوچی می رسد، و سرانجام به حسِّ گناه تبدیل می شود.»• «خواب پرواز به کابوس سقوط پرواز بدل می شود و بیان نمادین واقعیت های زنده، شکست های واقعی، نتیجهٔ گریزناپذیر از طرز تلقی غلطی از یک زندگی واقعی است… تصویر پرواز بازماندهٔ غیرواقعی عملی است که لازم بوده اجرا شود، اما ندانسته، نتوانسته یا نخواسته آن را عملی کند، در نتیجه از آن فراگذشته و آن را به رؤیا واگذار کرده است.» -> ژان شوالیه

پرواز (فیلم ۲۰۱۲). پرواز (به انگلیسی: Flight) فیلمی داستانی محصول سال ۲۰۱۲ کشور اآمریکا است. این فیلم توسط رابرت زِمِکیس کارگردانی شده و در آن بازیگرانی همچون دِنزِل واشینگتن و دان چیدل به ایفای نقش پرداخته اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به پریدن پرواز گفته می شود که از آن در باب صید و ذباحه یاد شده است.
از راه های تشخیص پرنده حلال گوشت از حرام گوشت ـ در فرض شک در حلّیت و حرمت آن ـ آن است که اگر هنگام پرواز، بال زدن آن از صاف نگهداشتن بالها بیشتر باشد، حلال گوشت و اگر عکس آن باشد، حرام گوشت است.
← شکار پرنده حلال گوشت
خوردن ملخی که هنوز قدرت پرواز ندارد، حرام است.

گویش مازنی

/parvaaz/ سنجاقک - از نام های سگ

۱سنجاقک ۲از نام های سگ


واژه نامه بختیاریکا

بال اوشنُو؛ فِر

جدول کلمات

طیران

پیشنهاد کاربران

پروازیعنی روحی من

الماس نورانی

Flight

اوج، قدرت، بلندی

پر کشیدن

پروا: بیم و ترس
پرواز:رهایی از بیم و ترس و رسیدن به عرش

از آقت/خانم ایرزاد
fly
این واژه ی ایرانی - اروپایی هم ریشه با :
آلمانی : fliegen
پارسی : فَرا ، فَراز ، فَراد، پَرواز = به سوی بالا ، در بالا
پرواز از دو بخش ساخته شده : پَر - واز
پَر : کوتاه شده ی پیرا - ، پَرا - به مینه ی دور و بَر ، اطراف
واز : وَزیدن ، جُنبیدن ، حرکت کردن
بهتر است در کنار کارواژه ی پرواز کردن " پَروازیدَن " را هم به کار گیریم چون کارواژه ی گُستَردنی ( بَسیط ) است و می توان آن را گُستَرد :
پَرواز: پَروازه ، پَروازَنده ، پَروازِش ، پَروازِشگاه، . . .
گُمان میرود که وات " ز" در گذشته ها " خ " بوده مانند : دوختن ، دوز ؛ باختن ، باز
بنابراین : پَرواختن یا پَروازیدن و کارواژه ی واداری / سببی : پَروازاندَن


کلمات دیگر: