کلمه جو
صفحه اصلی

شاسی


مترادف شاسی : اتومبیل بی اطاق، اسکلت بندی، چارچوب، چارچوبه، قاب

برابر پارسی : بدنه

فارسی به انگلیسی

chassis, frame

مترادف و متضاد

chassis (اسم)
شاسی، اسکلت، شاسی اتومبیل، کالبد

چارچوب، چارچوبه، قاب


اتومبیل‌بی‌اطاق


اسکلت‌بندی


۱. اتومبیلبیاطاق
۲. اسکلتبندی
۳. چارچوب، چارچوبه، قاب


فرهنگ فارسی

۱ - چهار چوبه قاب . ۲ - استخوان بندی آهنی که همه قسمتهای دیگر اتومبیل روی آن قرار میگیرد و آن عبارتست از دو تیر آهن که در طول اتومبیل قرار داده شده و تعداد متغیری از بستهای آهنی بنام تراورس که این دو تیر آهن را به هم وصل کرده و نمی گذارد از هم جدا شوند . ۳ - اتومبیل کاملی که فقط اتاق نداشته باشد دستگاه بی اطاق . ۴ - قابی است که شیشه عکس و کاغذ حساس را در آن جای دهند تا بر اثر تابش نور تصویر به دست آید قید عکاسی . ۵ - کاردی آهنی که حروف چیده شده را فشرده می سازد . توضیح برای نمره زنی دفتری بزرگ و مانند آن که چند شماره در جاهای مختلف باید زده شود سری نمره ها را به فواصل منطبق با محلهایی که در نظر باید چاپ شود در کادری آهنی ( موسوم به رامگا ) می بندند و هر نوبت که در زیر ماشین فشاری به آن ها وارد شود شماره چاپ می گردد و در عین حال نمره عوض می شود . این عمل را نیز در ایران شاسی یا شستی گوید .
سخت و درشت

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) ۱ - چهارچوب ، قاب . ۲ - اسکلت اصلی اتومبیل که بخش های دیگر روی آن سوار می شود.

لغت نامه دهخدا

شاسی ٔ. [ س ِءْ ] (ع ص ) سخت و درشت . (منتهی الارب ذیل ش س ء). الجاسی ٔ الغلیظ. (اقرب الموارد).


شاسی. ( فرانسوی ، اِ ) قاب . || ( در عکاسی ) قید عکاسی و آن قابی است که شیشه عکس و کاغذ حساس را در آن جای دهند تا بر اثر تابش نور تصویر به دست آید. || ( در چاپ ) شستی. || ( در اتومبیل ) قاب و اسکلت و استخوان بندی فولادی که بر فنرها تکیه دارد و روی چرخها استوار است و موتور و اطاق اتومبیل روی آن جای دارد.

شاسی ٔ. [ س ِءْ ] ( ع ص ) سخت و درشت. ( منتهی الارب ذیل ش س ء ). الجاسی الغلیظ. ( اقرب الموارد ).

شاسی . (فرانسوی ، اِ) قاب . || (در عکاسی ) قید عکاسی و آن قابی است که شیشه ٔ عکس و کاغذ حساس را در آن جای دهند تا بر اثر تابش نور تصویر به دست آید. || (در چاپ ) شستی . || (در اتومبیل ) قاب و اسکلت و استخوان بندی فولادی که بر فنرها تکیه دارد و روی چرخها استوار است و موتور و اطاق اتومبیل روی آن جای دارد.


فرهنگ عمید

۱. چهارچوبه، قاب.
۲.آهن بندی زیر اتومبیل که قسمت های دیگر روی آن قرار می گیرد.
۳. (کشاورزی ) گلخانۀ زیرزمینی با سقف شیشه ای که به منظور تهیۀ نشا و زیاد کردن قلمه و نیز نگهداری گیاهان در زمستان به کار می رود.
۴. (موسیقی ) شستی.
۵. (عکاسی ) قاب چهارگوشه ای که فیلم های تخت عکاسی را در آن نگاه می دارند و به مانع رسیدن نور به فیلم می شود.

اصطلاحات

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> شاسی
اشاره به قد

دانشنامه عمومی

شاسی (به انگلیسی: Chassis) چارچوبی است برای اجسام تولید شده، که در زمان استفاده یا ساخت، از این اجسام پشتیبانی می کند. به عنوان مثال، چارچوب وسیله نقلیه، که قطعه ای از یک وسیله موتوری بوده و بدنه بر روی آن نصب می شود، نوعی از شاسی است. اگر قطعات متحرکی مانند چرخ ها، جعبه دنده، و در برخی موارد صندلی راننده به طور مستقیم به شاسی متصل باشند، ساختار این مجموعه با نام شاسی مستقل خوانده می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

شاسی (cold frame)
در زراعت بی خاک، قابی چوبی که آفتاب آن را گرم می کند و سقفی از شیشه یا مادۀ شفاف دیگری دارد که می توان آن را برداشت. شاسی در زمین فرو می رود و سقف آن ممکن است یکسره یا کرکره ای باشد تا سایه ایجاد کند. از شاسی برای شروع رویاندن بذر نهال در اوایل بهار، حمایت از نشاها یا گیاهانی که از گلخانه یا شاسی گرم انتقال یافته اند، و برای حفظ گیاه در فصل زمستان استفاده می کنند.


کلمات دیگر: