کلمه جو
صفحه اصلی

رجزخوانی

فارسی به انگلیسی

rodomontade, declamation (while defying an enemy) recital of epic verses

declamation (while defying an enemy) recital of epic verses


rodomontade


فارسی به عربی

خطبة

مترادف و متضاد

gasconade (اسم)
چاخان، رجز خوانی، خود ستایی، خود فروشی، لافزنی، یاوه سرا

boast (اسم)
لاف، مباهات، رجز خوانی

brag (اسم)
خودستا، لاف، مباهات، رجز خوانی

braggery (اسم)
رجز خوانی

self-praise (اسم)
رجز خوانی، خود ستایی، خود فروشی، تعریف از خود

فرهنگ فارسی

عمل رجز خوان ۱ - خواندن رجز ارجوزه خوانی . ۲ - خودستایی .

فرهنگ معین

( ~. خا ) [ ع - فا. ] (حامص . ) خود - ستایی .

لغت نامه دهخدا

رجزخوانی. [ رَ ج َ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) خواندن شعر رجز. || دعوی و غالباً به لاف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] خودستایی.
۲. [قدیمی] خواندن اشعار به هنگام نبرد جهت مفاخرت، عمل رجزخوان.

دانشنامه عمومی

رَجَزخوانی به معنای فخرفروشی و تعریف از شجاعت و شرافت خود است.
اصطلاح «رجز» در ادبیات و عروض نوعی شعر است که وزن آن شش بار «مستفعلن» باشد.

پیشنهاد کاربران

ارجوزه

رجز خوانی : [ اصطلاح تخته نرد] جنگ لفظی دو بازیکن که در بازی دوستانه باعث شیرین تر شدن بازی می شود.

Saber rattling

کرکری


کلمات دیگر: