کلمه جو
صفحه اصلی

راهنمایی


مترادف راهنمایی : ارشاد، رهنمونی، هدایت

فارسی به انگلیسی

guidance, leadership, leading, pointer, tip, traffic

guidance


فارسی به عربی

امر , تحذیر , توجیه , هدف , وجه

مترادف و متضاد

ارشاد، رهنمونی، هدایت


orientation (اسم)
اشنایی، راهنمایی، جهت، گرایش، اشناسازی، جهت یابی، توجه بسوی خاور

lead (اسم)
راهنمایی، سبقت، رهبری، تقدم، سر پوش، مدرک، هدایت، راه آب، سرب، شاقول گلوله، پیش افت

aim (اسم)
راهنمایی، عمد، هدف، منظور، مقصود، جهت، مراد، مرام، حدس، گمان، رهبری، مقصد، نشان

instruction (اسم)
دستورالعمل، راهنمایی، فرمان، اموزش، سفارش

admonition (اسم)
تذکر، نصیحت، راهنمایی، سرزنش دوستانه

guidance (اسم)
راهنمایی، راهنما، رهبری، راهنمایی کردن، هدایت، رهنمود

leadership (اسم)
راهنمایی، برتری، رهبری، تصدی، سرکردگی

steerage (اسم)
راهنمایی، اداره، تربیت، هدایت، سکان

leading (اسم)
راهنمایی، نفوذ، هدایت

فرهنگ فارسی

کمک به ناخدای کشتی در ناوبری در هنگام ورود به بندر و خروج از آن


عمل راهنما هدایت رهبری . یا اداره راهنمایی و رانندگی اداره ای در شهربانی که موظف به انتظام رفت و آمد و عبور و مرور وسایل نقلیه است شعبه تامین وسایل عبور و مرور و وسایل نقلیه .
راهنمائی . عمل راهنمای . دلالت و هدایت . ارائه طریق .

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) عمل راهنما، هدایت ، راهبری . ، ادارة ~ و رانندگی اداره ای که موظف به انتظام رفت و آمد و عبور و مرور وسایل نقلیه است .

لغت نامه دهخدا

راهنمایی. [ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( حامص مرکب ) راهنمائی. عمل راهنمای.دلالت و هدایت. ( ناظم الاطباء ). ارائه طریق. رهنمایی. رهنمونی. راهنمونی. راهنمون شدن. ارشاد. رهبری. هدی. ( منتهی الارب ) : و راهنمایی شان کرده بود به چنگ زدن به چیزی که هرگز نگسلد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 312 ). و راهنمایی کند او را [ القادر باﷲ را ] بسوی راه راست. ( تاریخ بیهقی چاپ دکتر فیاض ص 308 ).
- اداره راهنمایی و رانندگی ؛ نام اداره ای از توابع شهربانی کل کشور ایران که حفظ نظم و قوانین و نظامات مربوط به عبور و مرور وسایط نقلیه و دارندگان و رانندگان آن وسایط و هدایت آنان را بعهده دارد.

فرهنگ عمید

۱. راه نشان دادن به کسی، عمل راهنما.
۲. رهبری، هدایت.
۳. رسیدگی به عبور و مرور وسایط نقلیه.
۴. (اسم ) دورۀ تحصیلی سه ساله بعد از ابتدایی و قبل از دبیرستان.

دانشنامه عمومی

راهنمایی به معنی رهبری یا هدایت می تواند به موارد زیر اشاره کند:
دوره راهنمایی تحصیلی، یکی از دوره های تحصیلی در ایران
چراغ راهنمایی
راهنمایی و رانندگی (ایران)

فرهنگستان زبان و ادب

{pilotage} [حمل ونقل دریایی] کمک به ناخدای کشتی در ناوبری در هنگام ورود به بندر و خروج از آن

جدول کلمات

هدایت

پیشنهاد کاربران

راه گشایی

دلالت

هدی

ارشاد، رهنمونی، هدایت، هدی

هدایت
نشان دادن راه درست یا راست


ارائه ٔ طریق

ارشاد . . . . .


کلمات دیگر: