کلمه جو
صفحه اصلی

پاپاسی

فارسی به انگلیسی

pittance, toy, trifle, truck, peanuts, trappings

pittance, toy, trappings, trifle, truck


فرهنگ فارسی

پول کم واندک وکم بها، پول سیاه، پول خردکم ارزش
( اسم ) پشیز مبلغ ناچیز : یک پاپاسی ارزش ندارد . یا یک پاپاسی نداشتن : یک پاپاسی ندارم .
خردترین و کم بهاترین نقود مانند پشیز و کمتر

فرهنگ معین

(اِ. ) پشیز، مبلغ ناچیز. ، یک ~نداشتن هیچ نداشتن .

لغت نامه دهخدا

پاپاسی. ( اِ ) خردترین و کم بهاترین ِ نقود، مانند پشیز و کمتر.
- یک پاپاسی نداشتن ؛ هیچ نداشتن.
- یک پاپاسی نیرزیدن ؛ هیچ نیرزیدن.

فرهنگ عمید

سکۀ کم بها، پول خرد کم ارزش، پول سیاه، پشیز.

دانشنامه عمومی

پاپاسی در قدیم اصطلاحی عامیانه برای توصیف خردترین و کم بهاترین واحد پول در ایران بود.
پاپاسی هم ارزش با یک پشیز یا کمتر از آن دانسته می شد.
اصطلاحات زبانی:
لغت نامهٔ دهخدا.

جدول کلمات

پول سیاه و کم بها , پشیز

پیشنهاد کاربران

پشیز

هو
واحد پول مقطعی از عصر قاجار.

کم ارزش


سکه های سیاه قدیمی که قدمتش شاید به ۵۰۰ سال قبل برسه و کمترین ارزش نقدی رو داشته مثل پشیز و از این دسته

پاپاسی păpăsi ( اِ ) سکه کم ارزش؛ پول سیاه

فرهنگ سخن ( حسن انوری )

پاپاسی pāpāsi پشیز، پول سیاه و کم ارزش
( بیر پاپاسیا دَگمز )

فرهنگ واژگان آذری فیروز منصوری

پاپاسی ( اِ ) پشیز، پاپاسی


فرهنگ آذربایجانی فارسی

تالیف: بهزاد بهزادی


کلمات دیگر: