کلمه جو
صفحه اصلی

صورتک

فرهنگ فارسی

چهره‌ای مصنوعی که چهرۀ اصلی را می‌پوشاند و در آن سوراخ‌هایی برای چشم و دهان تعبیه شده است


( اسم ) ۱ - صورت کوچک تصویر کوچک . ۲ - مجسمه خرد .

لغت نامه دهخدا

صورتک. [ رَ ت َ ] ( اِمصغر ) مصغر صورت. صورتهای خرد. تصویرهای کوچک. مجسمه های خرد : همچنان باشد که صورتکها ساخته باشی از چوب و از نمد بعد از آن به حضرت عرض کنی... ( فیه ما فیه ).

فرهنگ عمید

۱. صورت کوچک، تصویر کوچک.
۲. مجسمۀ کوچک.
۳. = ماسک

دانشنامه عمومی

صورتک یا ماسک (به انگلیسی: mask) یک جسم مصنوعی به شکل صورت جانوران یا آدمیان است که بر صورت می بندند.
از صورتک بیش تر برای حفاظت، پنهان بودن، نمایش یا سرگرمی بر روی صورت استفاده می کنند. صورتک ها از روزگار باستان برای هر دو نیاز تشریفات (مراسم ها) و کاربردی (عملی) به کار می رفته اند. آن ها بیش تر بر صورت پوشیده می شوند، هرچند ممکن است برای اجرا، دیگر نقاط بدن را نیز بپوشانند.

دانشنامه آزاد فارسی

صورتک (mask)
پوششی ساختگی برای بخشی از چهره یا تمام آن، یا برای کُلّ سر، که در برنامه های آیینی یا نمایشیِ بسیاری از فرهنگ ها کاربرد دارد. سنت های نمایشی که از صورتک استفاده می کنند، عبارت اند از تئاتر یونانی (با صورتک های کُلّ سر)، نمایش نو در ژاپن (با صورتک های چهره ای)، و کُمدیا دلارتۀ ایتالیایی (با نیم صورتکهای کاریکاتوری). در قرن ۲۰ استفاده از صورتک در اجراهای تئاتریِ جدید و مُد روز دوباره رواج یافت. در بسیاری از فرهنگ ها، صورتک ها جنبۀ مهمی از زندگی دینی و اجتماعیِ جامعه اند. اغلب به شکل حیوانات اند، و گاهی نیاهای توتمی، آدمیان، یا ارواح را باز می نمایند؛ صورتک ها واقع گرایانه یا انتزاعی می توانند باشند؛ شکل آن اغلب براساس سنت تعیین می شود؛ در برخی موارد، صورتک مقدس است و واجد نیرویی فوق طبیعی پنداشته می شود، و گاه تصور می شود روحی که صورتک مظهر آن است، استفاده کنندۀ صورتک را تسخیر می کند. صورتک های مربوط به مرگ یا مراسم تدفین، که شبیه به فرد متوفی ساخته می شوند، اغلب با باورِ بازگشت روح در ارتباط اند.

فرهنگستان زبان و ادب

{mask} [هنرهای تجسمی] چهره ای مصنوعی که چهرۀ اصلی را می پوشاند و در آن سوراخ هایی برای چشم و دهان تعبیه شده است

جدول کلمات

ماسک

پیشنهاد کاربران

نقاب، ماسک


کلمات دیگر: