کلمه جو
صفحه اصلی

تخم مرغی

فارسی به انگلیسی

egg - shaped, ovel


ellipse, ovate


egg-shaped, oval, ovel, ellipse, ovate

فارسی به عربی

اهلیلیج , بیضوی

مترادف و متضاد

oval (صفت)
بیضی، تخم مرغی شکل، تخم مرغی، بادامی

ovate (صفت)
بیضی، تخم مرغی

فرهنگ فارسی

بیضی بشکل تخم مرغ چون تخم مرغ از حیث شکل : کلاه تخم مرغی . یا در تداول به فروشند. تخم مرغ هم اطلاق شود .

ویژگی بخش یا اندامی شبیه به برش طولی تخم‌مرغ در گیاهان که یک سر آن پهن‌تر از سر دیگر باشد متـ . تخم‌مرغ‌وار ovoid


لغت نامه دهخدا

تخم مرغی. [ ت ُ م ِ م ُ ] ( ص نسبی ) بیضی. بشکل تخم مرغ. چون تخم مرغ از حیث شکل : کلاه تخم مرغی. || در تداول به فروشنده تخم مرغ هم اطلاق میشود.

فرهنگ عمید

به شکل تخم مرغ، شبیه تخم مرغ، بیضوی، بیضی.

دانشنامه عمومی

شکل تخم مرغی یا خاگی عبارت است از یک خم بسته در صفحه که شکلی نزدیک به هندسهٔ یک تخم مرغ دارد. عبارت تخم مرغی خیلی دقیق نیست اما در بحث های هندسه تصویری و رسم فنی ابعاد دقیق تری برای آن ارائه شده است حتی ممکن است یک یا دو محور تقارن نیز برای آن تعریف شود. در مجموع هر شکلی که تداعی گر هندسهٔ یک تخم مرغ باشد به آن تخم مرغی گفته می شود.
بیضی
کره گون
ویکی پدیای انگلیسی

فرهنگستان زبان و ادب

{ovate, egg-shaped} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی شبیه به برش طولی تخم مرغ در گیاهان که یک سر آن پهن تر از سر دیگر باشد متـ . تخم مرغ وار ovoid


کلمات دیگر: