مترادف حیاتی : اساسی، اصولی، مهم ، لازم، واجب، ضروری، مربوط به حیات
متضاد حیاتی : غیرحیاتی
vital, of vital importance
arterial, critical, crucial, exigent, fateful, grave, obbligato, overbearing, seminal, subsistence, vital
اساسی، اصولی، مهم ≠ غیرحیاتی
۱. اساسی، اصولی، مهم ≠ غیرحیاتی
۲. لازم، واجب، ضروری
۳. مربوط به حیات