کلمه جو
صفحه اصلی

حالت مطلق

فرهنگ فارسی


دانشنامه عمومی

در زبان های کُنایی-مطلق (ergative-absolutive) به حالت دستوری که در تضاد با حالت کنایی استفاده می شود حالت مطلق گفته می شود.
Anderson, Stephen R. 1985. "Inflectional morphology." In Shopen 1985d 150–201.
به عبارتی در زبان های کُنایی-مطلق، به آن حالت دستوری که فاعلِ فعل لازم و مفعولِ صریحِ فعل متعدی را نشانه گذاری می کند حالت مطلق گفته می شود.حالت مطلق در قسمتی با حالت نهادی (فاعلی) و در قسمتی با حالت مفعولی یکسانی پیدا می کند.
نمونه ای از زبان هایی که حالت مطلق دارند زبان باسکی است. برای نمونه در مثال زیر واژه mutil (پسر) هنگامی که فاعل یک فعل لازم است نشانه -a می گیرد و (mutil-a etorri da، پسر آمد) و هنگامی که مفعول یک فعل متعدی است نیز همین طور (Irakasle-ak mutil-a ikusi du، آموزگار پسر را دیده است). به این خاطر که جمله دوم گذرا (متعدی) است مفعول آن در حالت مطلق و فاعل آن در حالت کنایی (ارگتیو) قرار می گیرد. نشانه -ak که در این جمله دیده می شود پسوند کنایی است.
در دیگر زبان های کنایی نظیر سومری، حالت مطلق نشانه حالت مطلق، تکواژ صفر است:

فرهنگستان زبان و ادب

{absolutive case, absolutive} [زبان شناسی] حالت دستوری فاعلِ فعل لازم و مفعولِ صریحِ فعل متعدی در زبان های کُنایی مطلق (ergative-absolutive ) متـ . مطلق


کلمات دیگر: