کلمه جو
صفحه اصلی

فانتزی


مترادف فانتزی : تفنن، هوس، خیالی، غیرواقعی، شیک، لوکس

فارسی به انگلیسی

fantasia, fantasy, fancy

fancy


فارسی به عربی

خیال

مترادف و متضاد

imagination (اسم)
خیال، انگاشت، ابتکار، تصور، فانتزی، پنداره، تو هم، تخیل

extravaganza (اسم)
گزاف گویی، اغراق، فانتزی، اثر خیالی، اثر یا تصنیف از یک شخصیت خیالی

fantasy (اسم)
تمایل، هوس، وهم، فانتزی، قوه مخیله، وسواس، نقشه خیالی

phantasy (اسم)
فانتزی

تفنن، هوس


خیالی، غیرواقعی


شیک، لوکس


۱. تفنن، هوس
۲. خیالی، غیرواقعی
۳. شیک، لوکس


فرهنگ فارسی

خیال، وهم، تصور، هوی وهوس، ذوق، تفنن، تجمل، چیزهای تجملی
( اسم ) ۱ - خیال تصور ۲ - هوی هوس ۳ - تفنن ۴ - نوشتهای که پای بند اصول خاص یک سبک نباشد و ناشی از تصورات نویسنده و برای تفنن نوشته شده باشد . ۵ - آهنگی بی قاعده و آزاد که مبین اوهام و تخیلات آهنگ ساز باشد . گاهی ممکن است فانتزی داستان یا موضوعی را شرح دهد مانند فانتزی دن کیشوت اثر اشتراوس .

فرهنگ معین

(نْ تِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - خیال ، وهم . ۲ - ذوق ، تفنن . ۳ - تجملی ، زیبا.

لغت نامه دهخدا

فانتزی. [ ت ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) خیال. وهم. تصور. || هوی. هوس. بلهوسی. || میل. خواست. خواهش طبع. تفنن. ( فرهنگ فرانسه نفیسی ). در تداول عامه روزنامه های امروز نوشته ای را گویند که پایبند اصول خاص یک سبک نباشد و نویسنده آن را برای تفنن و تفریح نوشته باشد.

فرهنگ عمید

۱. [عامیانه] غیر لازم و تجملی: لباس فانتزی.
۲. [عامیانه] غیر جدی.
۳. [عامیانه] بدیع و جالب، نوظهور.
۴. (ادبی ) نوعی داستان کوتاه تخیلی که در آن از جنبه های خنده دار و نامعقول زندگی سخن گفته شود.
۵. (هنر ) ویژگی اثر هنری برخاسته از تخیل و بدون هیچ گونه قید و بند و وابستگی به سبْک و فرم.
۶. [عامیانه] ویژگی نوعی نان غیرسنتی.
۷. (موسیقی ) ویژگی قطعۀ موسیقی ای که به فرم پایبند نیست.

دانشنامه آزاد فارسی

فانْتِزی (fantasia)
(یا: فانتاسیا ؛ فَنسی ) در موسیقی ، ساخته ای برای ساز با فرم آزاد برای ساز کلاویه دار یا هم نوازی مجلسی ، که ریشه در اواخر دوران رنسانس دارد، و محبوب آهنگ سازان انگلیسی بوده است، همچون جان داولند، اورلاندو گیبونز، و ویلیام بیرد. این فرم شامل دستکاری آزادانۀ فیگورهای موسیقی بدون توجه به الگوهای فرم است . آهنگ سازان بعدی این فرم عبارت اند از گئورگ تِلِمان، یوهان سباستیان باخ، و موتسارت.

پیشنهاد کاربران

خرق عادت - خارق العاده - خیال/رویا گونه

معادل تجمل گرایی

نوین

رویایی

رویا
خواسته
آرزووو

شیک

شکوفا کردن کارهات در اینده
درخواست
میل
رویا
هوس
خیال
مهم این است از این واژه کجا استفاده شود


جالب ، رنگی و شاد ولی غیر واقعی

بی قاعده در نوشتار ،
دلبخواهِ غیراصولی درهنر
، زیبایی ِخیالی در پندار
هوسناک و بدون مرز دررفتار
و البته برداشت آزاد از واقعیت!

فانتزی: نوعی فیلم که رویدادهای آن گویی درعالم خیال می گذرد وتماشاگر درعین باور کردن فیلم، آن را ازعالم واقع جدا می داند. فیلمهای فانتزی انواع مختلف از فیلمهای انیمیشن گرفته تا علمی - تخیلی دارند. آغازگر فیلمهای فانتزی را � ژرژ ملیس � ( پدرتروکاژهای سینمایی ) می دانند . اخیرا فیلمهای فانتزی با دستیابی به اوج تکنیکی توانسته اند گیشه های جهان را فتح کنند. � هری پاتر� از این گونه فیلمهاست. ( اصطلاح سینمایی )

شادپنداره، خوش گذرونی

تفنن، هوس، خیالی، غیرواقعی، شیک، لوکس


تصور مورد علاقه ، خیالی که دوست داشتی است ، تصور ، تجسم ذهنی مورد علاقه

مترادف : خیالی که شیک و لوکس است .
متضاد : چیز واقعی که کثیف و زشت است .


رویاپردازی ذهنی ، تخیلات ذهنی ، مثلا فانتزی جنسی که شخص در ذهن خود تمایلات جنسی را می پروراند و باعث برانگیختگی جنسی و ایجاد میل جنسی می شود . فانتزی ها اکثرا در تخیلات فرد باقی می ماند و بلفعل نمی شود

پنداره خیالی
پنداره رویایی

خواست رویایی

معادل فارسی:تفننی


کلمات دیگر: