کلمه جو
صفحه اصلی

کراتین

فارسی به انگلیسی

keratin


فرهنگ فارسی

( اسم ) عنکبوت : [ مثل آنان که بدون خدای دوستان و معبودان گیرند از اصنام چون مثل کراتین است ... ] ( تفسیر ابوالفتوح )

لغت نامه دهخدا

کراتین. [ ک َ / ک َرْ را ] ( اِ ) عنکبوت. کراتن. ( فرهنگ فارسی معین ) : مثل آنان که بدون خدای دوستان و معبودان گیرند از اصنام چون مثل کراتین است. ( تفسیر ابوالفتوح از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عنکبوت و کراتن شود.

دانشنامه عمومی

کراتین(کراتین فسفات)
کراتین (پروتئین)

دانشنامه آزاد فارسی

کِراتین (keratin)
پروتئین رشته ای پوست مهره داران، موها، ناخن ، چنگال ها، سم، پرها و پوشش بیرونی شاخ ها. در صورت افزایش فشار بر ناحیه ای از پوست، کراتین بیشتری ساخته و با تشکیل یک لایۀ شاخی ضخیم (پینه) لایه های زیرین حفظ می شود.

پیشنهاد کاربران

کراتین ( Keratin ) : ماده ای طبیعی است که حالت ارتجاعی ناخن ها و مو را حفظ می کند. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )


کلمات دیگر: