کلمه جو
صفحه اصلی

الیاف


برابر پارسی : رشته ها، رشته ها، نخ ها

فارسی به عربی

غزل

مترادف و متضاد

yarn (اسم)
خیط، غزل، نخ تابیده، الیاف، نخ بافندگی، داستان افسانه امیز

فرهنگ فارسی

رشته ها، نخهاورشته هائی ازپوست یاساقه گیاهها، جمع لیف
( اسم ) جمع لیف رشته ها نخها.

ترکیباتی گیاهی که در دستگاه گوارش انسان قابل آب‌کافت شدن نیست


فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ لیف ، تارها و رشته هایی که از گیاهان به دست می آید.

لغت نامه دهخدا

الیاف. [ اَل ْ ] ( ع اِ ) ج ِ لیف. ( دزی ج 2 ذیل لیف ). در فرهنگهای معتبر عربی ، لیف اسم جنس و واحد آن لیفة آمده و جمع آن نیز ذکر نشده است. صاحب اقرب الموارد گوید: لیف پوست درخت خرما و مانند آن از قبیل مقل و نارگیل است یا خاص به درخت خرماست ، و بهترین آن لیف نارگیل و پس از آن نخل حجازی و بدترین آن مقل است ، واحد آن لیفة - انتهی.رجوع به لیف در این لغت نامه و دزی ج 2 ذیل لیف شود. || در استعمال فارسی زبانان بمعنی رشته ها ونخها و رشته هایی از پوست یا ساقه گیاهان است. || رگهای بدن انسان یا حیوان. ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ عمید

= لیف

لیف#NAME?


دانشنامه عمومی

الیاف جمع کلمهٔ لیف یا رشته است. الیاف مجموعه ای از ملکول های زنجیره ای خطی و طویل است، که تا حدود زیادی به موازات یکدیگر در محور طولی لیف قرار دارند.
دانه ای :مانندپنبه
از نظر علمی بسپار(پلیمر) هایی که تکپار(مونومر) آن ها بیش از دو کربن مسطح دارند، قابلیت تبدیل به لیف را دارا هستند.
الیاف غالبادر تولید مواد دیگر استفاده می شوند. مستحکم ترین مواد مهندسی به صورت الیاف ساخته می شوند. مانند الیاف کربن یا پلی اتیلن با وزن ملکولی فوق العاده بالا.مادهٔ اولیهٔ مورد استفاده در صنعت نساجی الیاف می باشند که با ویژگی هایی نظیر: قابلیت انعطاف، ظرافت و دارا بودن نسبت زیاد طول به قطر مشخص می گردد. الیاف مختلف دارای رفتارهای متفاوتی همچون رفتار حرارتی، شیمیایی، مکانیکی، فیزیکی و غیره بوده که با شناسایی این رفتارها می توان آن ها را در گروه های مختلفی طبقه بندی نمود.الیاف به طور کلی به دو دسته طبیعی و مصنوعی رده بندی می شوند.
به طور کلی، با توجه به روش ساخت آن ها به دو دستهٔ طبیعی و مصنوعی تقسیم می شوند و با توجه به نوع کاربردشان در صنایع مختلف با نام خاصی شناخته می شوند.

فرهنگستان زبان و ادب

{fiber} [علوم و فنّاوری غذا] ترکیباتی گیاهی که در دستگاه گوارش انسان قابل آب کافت شدن نیست


کلمات دیگر: