کلمه جو
صفحه اصلی

سیگنال

فارسی به عربی

اشارة

مترادف و متضاد

signal (اسم)
راهنما، نشان، اخطار، علامت، سیگنال

فرهنگ فارسی

← نشانک 2


فرهنگ معین

[ فر - انگ . ] (اِ. ) امواج الکتریکی یا الکترومغناطیسی که برای جابه جایی اطلاعات استفاده می شود، نشانک . (فره ).

دانشنامه عمومی

سیگنال یا نشانک به هرچه که دربردارندهٔ پیام یا اطلاعات باشد گفته می شود. اما بیشتر به معنی موجی با مشخصه های ویژه است.
سیگنال (مهندسی برق)
پردازش سیگنال
نشانک در علوم گوناگون کاربرد دارد. مانند سیگنال های عصبی در پزشکی.

دانشنامه آزاد فارسی

سیْگْنال (signal)
هر نوع نشانه، اشاره، صدا، یا عمل منتقل کنندۀ اطلاعات. نمونه های آن عبارت اند از استفاده از پرچم (سمافور)، چراغ (چراغ های راهنمایی و راه آهن)، تلفن بی سیم، تلگراف بی سیم (الفبای مورس)، و الکتریسیته (مخابرات و شبکه های رایانه ای). آیین نامۀ بین المللی سیگنال را که در کشتی رانی رایج است، کمیته ای بین المللی تدوین و در ۱۸۳۱ منتشر کرد. رمزها و اختصارات رایج در هواپیمایی را سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری، تدوین می کند. این سازمان در ۱۹۴۴ تأسیس شد.

فرهنگستان زبان و ادب

[مهندسی مخابرات] ← نشانک 2

پیشنهاد کاربران

سیگنال
نِشال : نشان < نش - < آل
دانال : دان از دانستن و پسوند - آل : شناسانش : نشانی که میبینید یا میشنوید یا میخوانید و با آن چیزی را خواهید دانست ، گویا علامت هم از ریشه عِلم گرفته شده است .

برابر پارسی سیگنال، نِشال است.

سیگنال
با پژوهش بیشتر دانسته شد که :
نِشان : نِ - شان
نِ: پیشوند به سوی پایین مانند : نِشستن، نِگریستن. . .
شان: گویشی دیگر از : سان ، سون و شید در خورشید و هم ریشه با :
انگلیسی : shine
آلمانی = schein
مینهء شان = روشنایی ، درخشندگی ، نور
فرهنگستان واژهء نِشانک را برابر با سیگنال نهاده است.

اگر بخواهیم ساده بگوییم؛ موج

کوهه


کلمات دیگر: