کلمه جو
صفحه اصلی

پیشوند

فارسی به انگلیسی

prefix, combining form

prefix


فارسی به عربی

بادیة

مترادف و متضاد

prefix (اسم)
پیشوند

فرهنگ فارسی

پیشاوند
( اسم ) کلمه ای که در آغاز کلم. دیگر در آید و کمایش تصرفی در معنی آن کند مقابل پسوند. توضیح استعمال این کلمه مستحدث و در در عصر ما معمول شده .یا پیشوند فعل . کلمه ای که آغاز فعل در آید و کما بیش تصرفی در معنی آن کند .

نوعی وند که پیش از ستاک یا ریشه یا پایه قرار گیرد


فرهنگ معین

(وَ ) (اِمر. ) نک پیشاوند.

لغت نامه دهخدا

پیشوند. [ وَ ] ( اِ مرکب ) پیشاوند. مزید مقدمی که در آغاز کلمه دیگر درآید و تصرفی در معنی آن کند.

فرهنگ عمید

در دستور زبان، کلمه یا حرفی که در اول کلمۀ دیگر درآید و معنی آن را تغییر دهد، مانند «بر»، «بی»، «فر»، «فرو»، «نا»، و «هم»، در کلمات «برانگیختن»، «بیدل»، «فراخور»، «فرومایه»، «ناتوان»، و «هم نشین».

دانشنامه عمومی

پیشوند در زبان شناسی، یک وند است که پیش از ریشهٔ واژه می آید. در زبان فارسی، از صفت ها نیز می توان به عنوان پیشوند بهره برد؛ مانند: «ریز» در ریزموج، «سرخ» در سرخ پوست، و «خوش» در خوش مزه.
وند
اندروند
دگروند
میانوند
پیراوند
تراوند
پسوند
پیشوندهای مرسوم تکواژ در زبان فارسی:

دانشنامه آزاد فارسی

در اصطلاح دستور زبان، تکواژی که پیش از کلمه ای بیاید و شکل دستوری و معنایی آن را تغییر دهد. پیشوندها دو گونه اند: ۱. اشتقاقی، که با کلمۀ همراه خود، کلمه ای مشتق می سازد و معنای آن را تغییر می دهد، مثل «ب » در «بخرد» و «باز» در «بازگشت» ۲. تصریفی، که تغییری در شکل دستوری می دهد، مثل «می» در «می گوید». عمده ترین پیشوندها عبارت اند از با، باز، بر، بی، فرا، فرو، نَـ ، نا، وا، ور، هم.

فرهنگستان زبان و ادب

{prefix} [زبان شناسی] نوعی وند که پیش از ستاک یا ریشه یا پایه قرار گیرد

پیشنهاد کاربران

دنباله کلمه


کلمات دیگر: