کلمه جو
صفحه اصلی

لری

فارسی به انگلیسی

of the lurs, frankly, point-blank, (the dialect) of the lurs, frank or point-blank

(the dialect) of the Lurs, frank or point-blank


فرهنگ فارسی

از لهجه های ایرانی است که در لرستان بدان سخن میرانند . زبان لری خود نیز دارای لهجه های فرعی است و لهجه بختیاری با آن نزدیک است . این لهجه دارای ادبیاتی است .
۱- لر بودن . ۲- سادگی ساده دلی . یا از لری بیرون آمدن . از حالت روستایی و سادگی خارج شدن : زاهد از کوه بصد دلبری آمد بیرون داخل شهر شد واز لری آمد بیرون . ( اشرف لغ. ) یا لریش را گفتن . ساده و واضح بیان کردن .
منسوب به لر . یا زبان لران

فرهنگ معین

(لُ ) (حامص . ) ۱ - منسوب به طایفة لُر. ۲ - سادگی ، ساده دلی .

لغت نامه دهخدا

لری. [ ل َرْ ری ی ] ( ص نسبی )منسوب به لرّة، نامی از نامهای اجدادی. ( سمعانی ).

لری. [ ل َرْ ری ] ( اِ ) جذام و دأالاسد. ( ناظم الاطباء ). مأخذ این کلمه به دست نیامد.

لری. [ ل ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به لُر. || زبان لران. || ( حامص ) سادگی. ساده دلی.
- از لُری برآمدن ؛ از روستائیت برآمدن :
زاهد از کوه بصد دلبری آمد بیرون
داخل شهر شد و از لری آمد بیرون.
اشرف.

لری . [ ل َرْ ری ] (اِ) جذام و دأالاسد. (ناظم الاطباء). مأخذ این کلمه به دست نیامد.


لری . [ ل َرْ ری ی ] (ص نسبی )منسوب به لرّة، نامی از نامهای اجدادی . (سمعانی ).


لری . [ ل ُ ] (ص نسبی ) منسوب به لُر. || زبان لران . || (حامص ) سادگی . ساده دلی .
- از لُری برآمدن ؛ از روستائیت برآمدن :
زاهد از کوه بصد دلبری آمد بیرون
داخل شهر شد و از لری آمد بیرون .

اشرف .



دانشنامه عمومی

لری (خواننده). لُری (فرانسوی: Lorie؛ زادهٔ ۲ مهٔ ۱۹۸۲) یک موسیقی دان، خواننده، ترانه سرا، هنرپیشه، تهیه کننده موسیقی اهل فرانسه است. وی از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است.
از فیلم ها یا مجموعه های تلویزیونی که وی در آن ها نقش داشته است می توان به شمشیر اژدها اشاره نمود.

دانشنامه آزاد فارسی

لُری
مجموعۀ گویش های لری، در شمار گویش های جنوب غربی ایران، رایج در ناحیه ای گسترده و پراکنده، به ویژه در مناطق جنوبی و غربی ایران. به طور کلی لری دو دسته گویش را دربردارد: ۱. گویش های لر بزرگ، شامل گویش مَمَسنی و کهگیلویه ای در استان فارس و کهگیلویه ای و گویش بختیاری که در قلمرو بختیاری از غرب اصفهان تا دزفول و شوشتر را دربر می گیرد. ۲. گویش لر کوچک معروف به گویش فیلی که مرکز آن خرم آباد لرستان است و گویش پاپی که در بالا گریوه رواج دارد. گویش های لری تفاوت اندکی با هم دارند.

پیشنهاد کاربران

ای گُل عزیزم خَوَر نیاری
مو تنها موندُم مِن بیقراری
وقتیکه اُومی خَوَر کُن تا بیایُم
وَ زِر پاتَ عزیزم مُو فرش گُل بکارُم
اِی گُل سَوزِ فصل بهارم
گفتی ایایُم چشم انتظارُم
اگر یه روزی اُومی مُو زنده بییُم
بیون که درد دیریت گل کرده پیرم
وقتیکه اُومی خَوَر کُن تا بیایُم
وَ زِر پاتَ عزیزم مُو فرش گُل بکارُم

در آری بختیاری به زن. . . . مرد چه می گویند

لطفا زبان لری را گوشی اطلاق نکنید چون بن مایه زبان پارسی که برگرفته از زبان پارسی دری ست وخود زبان دری برگرفته از زبان کهن لریست. و این ننگست که زبانی به این رسایی وشیوایی لحجه وگویش قلمداد شود تمام واژ گان فارسی را بررسی کنید بن مایه لری دارند، لطفا کمی دقت.

Gonden یا نوشتاری گندن در بختیاری به معنی ستون ستبر و نیرومند در ساخت و ساز، به کار می رود. شاید گندی شاپور نیز به معنای ساختمان دارای ستون های استوار که توسط شاپور بنا شده از همین واژه لری ( خوزی - لری - بختیاری ) گرفته شده باشد، یعنی گندن های شاپور که به مرور به گندی شاپور تبدیل شده باشد. این معنی از معانی مهجور برای این نام تاریخی زیبنده تر و با گویش مردمان پیرامون این میراث فرهنگی همخوانی شایسته تری نیز دارد. ساختمان با ستون های استواری که شاپور پی ریزی کرد. نه چندان و نه آسمان ریسمان بافتن های زائد.

معنی واژه لر

بررسی های زبانشناسی و فرهنگی نشان دهنده پیوستگی قوم لر با دیگر اقوام ایرانی و به ویژه شعبه فارسی است. قوم لر در زمانهای دور دارای نام یا نامهای دیگری بوده که با گذشت زمان نام قدیمی جای خود را به نام جدیدتر داده تا اینکه سرانجام واژه لر جایگزین دیگر نامها گردیده است. همانگونه که میدانیم این جایگزینی تنها منحصر به قوم لر نیست بلکه اسامی اقوام و سرزمینها که با گذشت زمان دچار دگرگونی گشته است. ریشه یابی این تغییر نامها کاری بسیار دشوار است؛ زیرا اغلب این رویدادها یا ضبط نشده اند و یا اینکه آثار مربوط به آنها با گذشت زمان محو گردیده و یا تحریف شده است.

اصولا واژه لر را برای اولین بار در نوشته های بعضی از مورخین و جغرافیدانان قرن ۴ و بعد از آن می بینیم که اغلب بصورت اللریه، لاریه، اللور و لوریه ضبط شده است. با این حال هیچگونه نظری درباره وجه تسمیه قوم لر ابراز نشده است تا قرن ۸ که افرادی چون حمدالله مستوفی مطالبی را بیان کرده اند و این اظهارنظرها تا حال حاضر هم ادامه داشته است. به هرحال نظریات مربوط به وجه تسمیه قوم لر را می توان به سه گروه تقسیم کرد. اول اینکه برخی لرها را از نسل شخصی بنام لر دانسته اند. دوم اینکه کلمه لر را مشتق از کلمات ایرانی چون لهراسب و غیره گرفته اند و بالاخره سوم اینکه واژه لر نسبت مکانی دارد که آنهم به نوبه خود چند وجه است: لر محلی در ولایت مانرود یا مایرود است که جایگاه اولیه لرها بوده. واژه لر مخفف اللور است که آنهم نام شهری در شمالغرب دزفول بوده. برخی نیز کلمه لر را تحریف شده واژه لیر یعنی کوههای پوشیده از جنگل تعبیر کرده اند.

در پایان باید گفت هر چند که ایل ها و طوایفی که هم اکنون به نام قوم لر شناخته می شوند، در گذشته دارای نامهای دیگری بوده اند؛ اما مهم این است که همین ایل ها و طوایف به دلایل گوناگون از جمله اشتراکات نژادی ، تاریخ و فرهنگ مشترک و … در طول تاریخ متحد و پشتیبان یکدیگر بوده اند و نسبت به دیگر اقوام ایرانی، با همدیگر احساس نزدیکی ، هم آوایی و قرابت بیشتری داشته اند.

با اندکی تصرف و تلخیص

منبع:
کتاب قوم لُر نوشته دکتر سکندر امان اللهی بهاروند

لور
فرهنگ فارسی معین
( اِ. ) کمان حلاجی ، کمان پنبه زنی .

لور درفرهنگ عمید:

۱. ماست چکیده.

۲. نوعی پنیر که از شیر بریده و آب گرفته تهیه می شد.


لو ر:

لور ( گویش مازندرانی ) : نوعی درختچه است.

آدم دلش میگیره

چلکبه زبان لری
یعنی چه

هر دره دنسا هرمه

قوم لر آریایی از نژاد کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی

قوم ماد اجداد قوم آذری
قوم پارس اجداد قوم لر
قوم پارت اجداد خراسانی ها

سقه تیات بام چشم

لری گویشی از پارسی است که بازمانده ای پارسی پهلوی است

زبان لُری ( به لری: زۊن لٛوْری‎ ) یک زبان ایرانی جنوب غربی است که توسط مردم لر باشنده و کوچ نشین در کوست بزرگی در باختر و نیمروز ایران شامل استان های لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و همچنین نیمروز ایلام، جنوب همدان، نیمه شمالی استان خوزستان، شمال غرب فارس، شمال غرب بوشهر و جنوب غرب اصفهان گویش می شود. این زبان در کنار فارسی به شاخه جنوبی زبان های ایرانی غربی تعلق دارند. البته بسیاری از زبان شناسان لری را به عنوان یک زبان در نظر نگرفته اند و آن را گویشی از فارسی به شمار آورده اندهمچنین از دیدگاه ایران کلباسی گویش لری از شاخه جنوب غرب زبانهای ایرانی نو و خواهر زبان فارسی است. از سوی دیگر اریک آنونبی، دانشنامه ایرانیکا، فهرست لینگوییست و سکندر امان الهی لری را زبانی مستقل از فارسی معرفی می کنند. همچنین اتنولوگ زبان لری را مستقل از زبان فارسی معرفی کرده و بیش از ۸۰٪ واژگان زبان لری و فارسی را مشترک می داند.
زبان های لری خود به دو گروه متمایز متناظر با تمایز بین لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می شوند. زبان لری همانند زبان فارسی نواده ای از زبان پارسی میانه است و واژه های آن همانندی بسیاری با فارسی دارد. ریشه زبان های ایرانی، لری - بختیاری و سایر گویش های لری مانند زبان فارسی به پارسی میانه و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان برمی گردد؛ زبان شناسانی دیگر لری را یک زنجیره گویشی از گویش های ایرانی جنوب غربی بین گونه های فارسی و کردی دانسته اند که میان مردم لر در غرب و جنوب غرب ایران رایج است و خود از گویش های مختلف تشکیل شده است. به عبارت دقیق تر این خانواده یک گروه جدا اما مرتبط از چند زیرگروه پیوسته از ایل ها و طایفه هاست که شناخته شده ترین این گروه ها عبارتند از: بالاگریوه یا پهلی یا فیلی، ممسنی، بختیاری، بویراحمدی، کهگیلویه و ممسنی، ثلاثی و گاه کمزاری.


کلمات دیگر: