کلمه جو
صفحه اصلی

ژاپنی

فارسی به انگلیسی

japanese

Japanese


فارسی به عربی

یابانیون

مترادف و متضاد

japanese (اسم)
ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی

nipponese (اسم)
ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی

nipponese (صفت)
ژاپنی

japanese (صفت)
ژاپنی

فرهنگ فارسی

وابسته به ژاپن، اهل ژاپن


۱ - زبان ژاپنی - زبان مردم ژاپن یکی از زبانهای پیوندی است . منشا آن مورد اختلافست . محتمل است که (( کره ) ) نخستین ناحیه خارجی بود که با ژاپن روابط داشت اما تا چه حد ژاپن از زبان کره اقتباس کرده معلوم نیست و همچنین حدود نفوذ چینی در ژاپنی شناخته نیست . زبانی که در ژاپن بدان تکلم میکنند زبانی است آهنگدار و صدا دار و تقریبا همه کلمات بحروف مصوت ختم میشوند . کلمات آن چند هجایی و لایق تغییرات دستوریست . تصریف بوسیله اجزایی که به آخر کلمه الحاق کنند انجام گیرد . ازمنه و وجود بوسیله ادات فعل از یکدیگر ممتاز میگردند . زبان مکالمه از لحاظ دستور و فرهنگ لغات کاملا با زبان مکتوب - که دارای اشکالات فراوان است - اختلاف دارد . ۲ - خط ژاپنی. دستگاه ایدئو گرافی خط چینی در قر . ۵ م . بوسیله الفبای کره ای وارد ژاپن شده ژاپنیان خط چینی را میخوانند و ترجمه میکنند اما با تلفظی مخصوص و تغییر دادن نظم و ترتیب حروف.مردم ژاپن خط مخصوص دیگری دارند که در اصل هجایی است و آن مرکبست از ۴۷ علامت که از حروف ایدئوگرافی چینی مقتبس است . ( ر ک . خطوط شرقی بخش ۱ برابر ص ۱۴۲۷ . ) .

دانشنامه عمومی

ژاپن
زبان ژاپنی
مردم ژاپن

دانشنامه آزاد فارسی

ژاپُنی (Japanese)
ژاپُنی
اهالی ژاپن یا مردمی متعلق به فرهنگ ژاپنی یا از تبار ژاپنی ها. ژاپن جامعه ای فوق العاده همگن به شمار می آید و همواره از فرهنگ های دیگر تأثیر پذیرفته است، اما به آسانی از مهاجران استقبال نکرده است؛ تبعیض دربارۀ خارجی ها در ژاپن امری قانونی است. زبان ژاپنی، زبانی است که در ژاپن به آن تکلم می شود، اگرچه زبان انگلیسی نیز در سال های اخیر رواج یافته است و در تبلیغات از آن استفاده می شود. دین در ژاپن پدیده ای درهم آمیخته است و مرسوم است که ژاپنی ها هم در مناسک بودایی و هم در شعایر شینتوشرکت کنند؛ در حالی که خود را پیرو هیچ یک از آن دو نمی دانند. هرچند ژاپن خود دارای فرهنگی غنی و ممتاز است، اما در قرون اولیۀ میلادی نفوذ فرهنگ های کره ای چینی در آن دیده شده است. ژاپنی ها، افزون بر فن نوشتن، مهارت در سایر هنرها، امور مالی عمومی، مدیریت و دامداری را نیز از چینی ها آموختند. فلسفۀ کنفوسیوسیو آیین بودا نیز از چینیبه ژاپن راه یافتند و پس از مخالفتی که در آغاز صورت گرفت، آیین بودا با شینتو درآمیخت. نفوذ چینی ها بر ژاپن در دورۀ سقوط سلسلۀ تانگ(۶۱۸ـ۹۰۷م) کم رنگ شد. در قرن ۱۲م قانون جنگجویان در ژاپن ظاهر شد. سامورایی ها، که تقریباً هشت درصد از جمعیت را تشکیل می دادند، حق داشتند دو شمشیر به خود بیاویزند و حافظان دایمیوس، یعنی اشرافیت موروثی فئودالی، محسوب می شدند. بازرگانان، اگرچه غالباً ثروتمندتر از سامورایی ها بودند، به رستۀ اجتماعی پایین تری تعلق داشتند. برخی از ماهرترین پیشه وران حق داشتند نام های خانوادگی داشته باشند، و این امتیازی بود که عموماً به بالاترین قشر جامعه اختصاص داشت. پایین ترین گروه اجتماعی عبارت بود از گروه بوراکومینیا اِتا، که وظایفی چون سربریدن حیوانات و پرداختن به تجارت ها و حرفه هایی همچون دباغی چرم و کفش سازی را برعهده داشت. در اواخر قرن ۱۹ جامعۀ فئودالی از میان رفت، آموزش و پرورش اجباری به همگان تعمیم یافت، و ژاپن به تدریج زیربنای صنعتی غربی شده اش را توسعه داد. نخستین مرحله از توسعۀ اقتصادی، که با حمایت های مالی امریکا در نیمۀ دوم قرن ۲۰ صورت پذیرفت، سبب فروپاشی خانوادۀ گسترده شد؛ خانواده ای که در قالب آن سه نسل یا بیشتر از ژاپنی ها زیر یک سقف زندگی می کردند. امروزه، شرکت های بزرگ ژاپنی نوعی شیوۀ زندگی خاص برای بسیاری از ژاپنی ها فراهم آورده اند، اگرچه به نظر می رسد که نسل جوان کمتر از این شیوه تبعیت می کند. اخلاف مهاجران ژاپنی امروز در هاوایی و شمال و جنوب امریکا دیده می شوند و جماعت های تجاری ژاپنی اکنون در شهرهای کشورهای صنعتی جهان به سر می برند.


کلمات دیگر: