رقیه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
معنی: دعا، افسون، نام دختر امام حسین ( ع )، به معنی دعا، تعویذ، ( اَعلام ) یکی از چهار دختر پیامبر اسلام ( ص ) [قرن اول هجری] از خدیجه و همسر عثمان، [این واژه در عربی به صورت رقَیَّه/roqayya ( e ) / تلفظ می شود]، ( در اعلام ) یکی از چهار دختر پیغمبر اسلام ( ص ) از خدیجه، دختر امام حسین ( ع )، ]این واژه در عربی به صورت رُقَیَّه /roqayya ( e ) / تلفظ می شود[، سحر و افسون، نام یکی از چهار دختر پیامبر ( ص ) از خدیجه
(تلفظ: roqiye) (عربی) به معنی دعا ، تعویذ ؛ (در اعلام) یکی از چهار دختر پیغمبر اسلام (ص) از خدیجه ؛ دختر امام حسین (ع) ؛ ]این واژه در عربی به صورت رُقَیَّه /roqayya(e)/ تلفظ میشود[.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - دعا تعویذ . ۲ - افسون سحر .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
رقیة. [ رَق ْ ی َ ] (ع اِ) یک بار صعود کردن . (ناظم الاطباء).
رقیة. [ رَق ْ ی َ ] (ع مص ) یا رُقیَه . مصدر به معنی رَقْی . (ناظم الاطباء). رجوع به رَقْی شود.
رقیة. [ رِق ْ قی ی َ ] (از ع ، اِمص ) رقیت . بندگی کردن و غلامی نمودن . (آنندراج ). رجوع به رقیت شود.
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) بنت الحسین (ع ). (ناظم الاطباء). نام دختری از حسین بن علی (ع ). (یادداشت مؤلف ). به نقل بیشتر اهل منبر وی همان است که در خرابه ٔ شام شبی پدرش [امام حسین علیه السلام ] را در خواب دید و بیدار شد و از حضرت زینب پدرش را خواست همه ٔ اسرا در خرابه و به شیون درآمدند و یزید آن ناله و گریه را شنید و سبب پرسید جریان را گفتند دستورداد سر امام را به خرابه بردند همینکه روپوش از سر مطهر برداشتند و چشم دختر بر سر پدر افتاد چنان بی تاب و دگرگون گشت که از شدت گریه و اضطراب روح از تنش جدا شد. ولی حاج شیخ عباس قمی در ذکر آن واقعه در منتهی الاَّمال به رقیه بودن نام آن دختر اشاره ای نکرده است . رجوع به منتهی الاَّمال ص 316 و 317 و 334 شود.
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) بنت عبدالمطلب شاعره بوده و در مدح حضرت رسول (ص ) اشعاری سروده است . رجوع به البیان و التبیین ج 3 ص 255 شود.
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) بنت علی بن ابیطالب (ع ) از فاطمه که در صغر سن درگذشت . جوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 436 شود.
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) رقیه بنت علی بن ابیطالب (ع ) از ام الحبیب التغلبیة بود. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 455 و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 584 شود.
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) فاطمه بنت عمربن خطاب (رض ). (یادداشت مؤلف ). رجوع به عقدالفرید ج 7 ص 99 و ماده ٔ فاطمه بنت عمربن خطاب و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 493 شود.
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ](اِخ ) بنت علی بن ابیطالب (ع ) از صهباء. سه دختر امیرالمؤمنین علی (ع ) نام رقیه دارند و یکی از آن سه زوجه ٔ مسلم بن عقیل بن ابیطالب است . (یادداشت مؤلف ).
رقیة. [ رُق ْ / رَق ْ ی َ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَقْی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). افسون کردن . (دهار). دردمیدن افسون خود بر کسی . (از آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به رقی شود.
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) رقیه . نام دختر آن حضرت (ص ) (ناظم الاطباء). نام دختر نبی (ص ). (منتهی الارب ). نام دختر رسول (ص ) و رقیة تصغیر رَقیَه باشد از مأخذ ترقی و ارتقاء و بعضی به کسر «قاف » نوشته . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). دختر حضرت رسول (ص ) از خدیجه و زوجه ٔ عثمان که از حضرت زینب کوچکتر و از حضرت ام کلثوم بزرگتر بود. حضرت رقیه و حضرت ام کلثوم نخست نامزد دو پسر ابولهب بنامهای «عتبه » و «عتیبه » بودند پس از نزول آیه ٔ شریفه ٔ «تبت یدا ابی لهب » (قرآن 1/111). ابولهب و زنش پسران خود را از ازدواج با رقیه و ام کلثوم بازداشتند از اینرو بعدها رقیه بهمسری عثمان درآمده و با وی به حبشه مهاجرت کرد و در آنجا پسری بدنیا آورد که وی را عبداﷲ نامیدند ولی او پس از مرگ رقیه در شش سالگی بسال چهارم هجری قمری درگذشت و خود رقیه پس از بازگشت از حبشه در مدینه بیمار شد و بسال دوم هجری قمری دار فانی را وداع گفت و عثمان پس از وی با ام کلثوم دختر دیگر حضرت ازدواج کرد و بدین سبب لقب ذوالنورین گرفت . (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).یکی از چهار دختر پیغامبر اسلام (ص ) از خدیجه . وی به ازدواج عثمان بن عفان درآمد و در سفر به حبشه همراهش بود. سپس رقیه با پدر خود به مدینه مهاجرت کرد و مریض شد و درگذشت . (2 هَ .ق . = 624 م .). (فرهنگ فارسی معین ). رسول را سه پسر بود از خدیجه : قاسم و طیب و طاهر، و چهار دختر. رقیه و فاطمه و ام کلثوم و زینب . (قصص الانبیاء ص 216). از وی [از خدیجه ] هشت فرزند [حضرت رسول ] بود چهار پسر: قاسم ، طاهر و طیب و عبداﷲ ،و چهار دختر: زینب ، رقیه و ام کلثوم ، و فاطمه . (مجمل التواریخ و القصص ص 262). رجوع به تاریخ گزیده چ کمبریج ص 141 و 35 و 158 و 192 و عقد الفرید ج 3 ص 146 و ج 5 ص 7 و 42 و ج 7 ص 97 و امتاع الاسماع ج 1 ص 20 و 48 و 49 و 94 و 183 و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 311 و 430 و 431 و 519، 518 و الاعلام زرکلی چ جدید ج 3 شود.
نآید به وزارت به محل پدرت کس
مرکب نشود مهتاب از رقیه ٔ شولم .
مختاری غزنوی .
چون به نزدیک آن طلسم رسید
رخنه ای کرد و رقیه ای بدمید.
نظامی .
- رقیه ٔ عقرب ؛ رقعه ٔ عقرب . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ترکیب رقعه ٔ عقرب در ذیل ماده ٔ رقعه شود.
|| یکبار تعویذ خواندن . (ناظم الاطباء). || بندگی . (دهار).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
رقیه بنت محمد (پیامبر اسلام) از صحابی زن
رقیه بنت حسین امام سوم شیعیان
رقیه بنت علی بن ابی طالب امام اول شیعیان همسر مسلم بن عقیل
دانشنامه آزاد فارسی
دختر پیامبر (ص). حدود بیست سال پیش از هجرت به دنیا آمد. پیش از اسلام نامزد عتبه، پسر ابولهب، شد و هنگامی که سورۀ مسد نازل شد، ابولهب پسر را از این ازدواج منع کرد. رقیه با مادر خود خدیجه اسلام آورد، سپس عثمان با وی ازدواج کرد و با هم به حبشه هجرت کردند. پس از بازگشت به مدینه در اوایل هجرت وفات یافت.
دانشنامه اسلامی
...
پیشنهاد کاربران
از دعای کمیل
و مالک رقی" ای مالک و اختیار دار من
یعنی نور چشم و میوه دل پیامبر و امام حسین
و این معنای اجابت دعا ، ترقی، بالا بردن و افسون است و معنای واقعی کلمه *عشق*
چون که میگن رقیه عزیزوم قناری
رقیه بدون تشدید یعنی دعا یا طلسم که شخص همراه خود نگه میدارد
عشق امام حسین
به معنای دعاوتعویذ افسون است
اسم یکی از چهار دختر پیامبر
اسم دختر امام حسین
رقیه نور آینه ، دختر امام حسینه
مهربانی . ودر آخر رقیه یعنی عشق
همه چی
رقیه کوچولوی ما خیلی ناز و خوشگله مثل بقیه رقیه ها🌹
رقیه یعنی عشق
رقیه یعنی دلسوز خانواده اش
رقیه یعنی هستی جهان