کلمه جو
صفحه اصلی

اسلام

فارسی به انگلیسی

islam, muhammadanism, submitting to god's will, mohammedanism, [o.s.] submitting to gods will

Islam, Mohammedanism, [o.s.] submitting to God's will


Islam, Mohammedanism


فرهنگ اسم ها

اسم: اسلام (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: eslām) (فارسی: اسلام) (انگلیسی: eslam)
معنی: گردن نهادن، تسلیم شدن، فرمان بردن، پذیرفتن دینی به طور عموم، پذیرفتن شریعت پیامبر اسلام ( ص )، ( در ادیان ) نام آئین مسلمانان که آورنده ی آن حضرت محمّد ( ص ) است، دین حق، مسلمان شدن، ( عربی ) ( در ادیان ) نام آئین مسلمانان که آورنده ی آن حضرت محمد ( ص ) است، دین پیروان محمد ( ص )

(تلفظ: eslām) (عربی) (در ادیان) نام آئین مسلمانان که آورنده‌ی آن حضرت محمد(ص) است ، دین حق ؛ مسلمان شدن؛ (در قدیم) تسلیم شدن ،‌ گردن نهادن .


مترادف و متضاد

islam (اسم)
اسلام، دین اسلام

mohammedanism (اسم)
اسلام

فرهنگ فارسی

دینی که محمدبن عبد الله ص آورده ومبتنی بر گفتن شهادتین [ اشهد ان لااله الاالله ] و [ اشهدان محمدا رسول الله ] ) واعتقاد بدان و عمل بواجبات ( نماز روزه زکات حج و غیره ) است .
تسلیم شدن، منقادشدن، گردن نهادن، داخل شدن درصلح و آشتی، داخل شدن دردین اسلام، مسلمان شدن
( مصدر ) ۱ - گردن نهادن فرمان بردن . ۲ - یله کردن فرو گذاردن باز گشتن . ۳ - پذیرفتن دینی ( بطور عموم ) ۴ - پذیرفتن شریعت محمد بن عبدالله ص . ۵ - ( اسم ) دین محمد بن عبدالله ص .
این زرعه وی در سال ۵۶ هجری بنیابت حکومت خراسان منصوب و دو سال در خراسان بود .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) تسلیم شدن . ۲ - فرمان بردن . ۳ - (اِ. ) دینی که محمدبن عبدالله (ص ) آورد.

لغت نامه دهخدا

اسلام . [ ] (اِخ ) پیرعلی بادک . از امرای بزرگ اطراف همدان بود. بگریخت و بشیراز آمد، شاه شجاع او را تربیت کرد و طبل و علم و لشکر و اسباب داد و بشوشتر فرستادو فتح کرد و نوکری اسلام نام را آنجا بنشاند و خود ببغداد رفت . (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 721). و رجوع بتاریخ عصر حافظ تألیف غنی ج 1 ص 305، 308 و 449 شود.


اسلام . [ اَ ] (اِخ ) نام وادیی است در علات از زمین یمامة. (معجم البلدان ).


اسلام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ سِلْم و سَلَم .


اسلام . [ اِ ] (اِخ ) ابن زرعه . وی در سال 56 هَ . ق . بنیابت حکومت خراسان منصوب و دو سال در خراسان بود. (احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 217). و رجوع بهمین کتاب ص 14 شود.


اسلام. [ اِ ] ( ع مص ) گردن نهادن. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن جرجانی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || اسلام آوردن. ( منتهی الارب ). مسلمان شدن. ( ترجمان القرآن جرجانی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || فروگذاشتن و یاری نادادن کسی را. ( منتهی الارب ). خذلان گذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). خوار گذاشتن : اسلم العدو. ( منتهی الارب ). || سلم دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). || چیزی بکسی سپردن. ( ترجمان القرآن جرجانی ). چیزی فرا کسی سپردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || کار بکسی سپردن : اسلم امره الی اﷲ. ( منتهی الارب ). || گذاشتن چیزی را بعد از آنکه در وی بود: اسلمت عنه. ( منتهی الارب ). || پیش فرستادن. ( تاج المصادر بیهقی ). || رویانیدن زمین درخت سَلَم را: اسلمت الارض.( منتهی الارب ). || بیع سلم کردن. ( منتهی الارب ). || بصلح درآمدن. ( منتهی الارب ). || در سلامتی درآمدن. || دین پذیرفتن. بدین پیغمبری از پیغمبران درآمدن. اطاعت از امر و نهی خدا : بلقیس چون نامه را بخواند او را کریم خواند. بسبب آن حرمت ، اسلام روزی او شد و جفت پیغمبر خویش ( سلیمان ) گردانید. ( قصص الانبیاء ص 165 ). بلقیس گفت ملکی که پیک او مرغ باشد بزرگ باشد و خداوند قوت باشد و مرا باسلام میخواند و میگوید دست از آفتاب پرستیدن بردار. ( قصص الانبیاء ص 165 ). جالوت گفت دریغم می آید که ترا بکشم ، جوانی و ضعیف طاقت حرب نداری. داود گفت قدرت اسلام را بود. ( قصص الانبیاء ص 145 ). بعد ازآن خاقان و لشکر او بیامدند از ترکستان بطمع مال اسلام خدا نیز ایشان را هلاک کرد و بعضی بهزیمت شدند، بنی اسرائیل پنداشتند که این بقوت و هنر ایشان بود. ( قصص الانبیاء ص 178 ). || سلامت داشتن نفس و مال را بگفتن لااله الااﷲ، محمدرسول اﷲ. و قیل الایمان اعلی من الاسلام. در فقه اکبر آورده است : محل اسلام صدر است ومحل ایمان قلب. ( مؤیدالفضلاء ). || التوحید. الهدی. الیقین. فطرةاﷲ و صبغةاﷲ. دین حنیف. دین قیم. دیانت سهلة سمحة. قیمة . مسلمانی. ( مهذب الاسماء ). الاسلام هو الخضوع و الانقیاد لما اخبر به الرسول صلی اﷲعلیه وسلم و فی الکشاف ان کل ما یکون الاقرار باللسان من غیر مواطاءة القلب فهو اسلام و ما واطأه فیه القلب اللسان فهو ایمان ، اقول هذا مذهب الشافعی. و اما مذهب ابی حنیفة فلا فرق بینهما. ( تعریفات جرجانی ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: در لغت ، اطاعت و سر و گوش بر فرمان نهادن است. و در شرع اطلاق شود بر انقیاد باعمال ظاهرة چنانکه پیغمبر صلی اﷲ علیه وآله وسلم فرموده است : الاسلام ان تشهد ان لااله الااﷲ و ان محمداً رسول اﷲ و تقیم الصلوة و تؤتی الزکوة و تصوم رمضان و تحج البیت. و حاصل مطلب آنست که اسلام در شرع عبارتست از اعمال ظاهره از گفتن دوکلمه شهادت و عمل بواجبات و ترک منهیات. و بنابراین اسلام امریست جدا و ایمان امریست جدا. زیرا گاه شودکه تصدیق وجود یابد با انقیاد باطن بدون اعمال و گاه اطلاق شود بر اعمال ظاهریه مشروعه ، مانند این آیت که : ان الدّین عند اﷲ الاسلام . و خبر احمد که از پیغمبر صلی اﷲعلیه وآله وسلم پرسیدند که کدام اسلام افضل است ؟ فرمود ایمان. و خبر ابن ماجه که گوید پرسیدم : ما الاسلام ؟ آن حضرت فرمود: تشهد ان لااله الااﷲ و تشهد أن محمداً رسول اﷲ. و تؤمن بالاقدار کلها، خیرها و شرّها حلوها و مرها. و بنابراین قول اسلام غیر از ایمان باشد و از ایمان هم جدا نباشد چه اسلام شرط صحت ایمان است اما ایمان شرط صحت اسلام نباشد برخلاف معتزله. اما اسلامی که از معنی لغوی آن استنباط میشود و متشرعین نیز آنرا مناط اعتبار میدانند بین آن و ایمان تلازم در مفهوم وجود دارد و شرعاًایمان بدون اسلام و اسلام بدون ایمان هر دو از درجه اعتبار ساقط باشد. و برخی گفته اند: اسلام و ایمان مترادف یکدیگر باشند زیرا اسلام سر نهادن بقبول احکام و حصول یقین بصحت آنست و حقیقت تصدیق و ایمان نیز عبارت از همین است. پس ثابت شد که اسلام و ایمان مترادف یکدیگرند، از اینرو اسلام بر سه معنی اطلاق شود و ایمان نیز شرعاً بر هر یک از آن معانی سه گانه اطلاق گردد. پس بنابراین تقریرات ، اگر اتفاقاً موردی یافت شد که اسلام و ایمان برحسب ظاهر تغایری با یکدیگر داشتند چنانچه در این آیت : قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا . و چنانچه در بعض احادیث نیز آمده ، آن تغایر برحسب اعتبار اصل مفهوم اسلام و ایمان است. چه ایمان عبارتست از تصدیق قلبی و اسلام عبارتست از طاعت و انقیاد ظاهر، چنانچه در شروح صحیح بخاری بدین قول تصریح شده است. پس قول ابن عباس و غیر او در تفسیر آیه ٔ: قالت الاعراب... الاَّیة، که گفته اند منظور از این آیت این است که اعراب از منافقین نبوده بلکه ایمان آنها ضعیف است و بر این قول نیز آیت : و ان تطیعوا اﷲ و رسوله ... الاَّیة. دلالت کند بر اینکه اعراب تا آن اندازه دارای ایمان بوده اند که عملشان مورد قبول یابد. با این بیانات از این آیات اینطور استنباط میشود که میتوان ایمان ناقص را معدوم صِرف و کأن لم یکن پنداشت. و باز این حدیث مؤید و مصرّح این گفتار است که : لایزنی الزانی حین یزنی و هو مؤمن. و درین حدیث اهل سنت را دو قول است : یکی آنچه که گذشت و دومی آنکه ایمان این قبیل اشخاص را نمیتوان نفی صرف کرد ونه میتوان نام ایمان را کماینبغی بر آن نهاد، چه اگر بآنان مطلقاً مؤمن گویند، تصور رود که ایمانشان کامل است. بلکه باید در این مورد ایمان را مقید بقیدی ساخت. مثلاً گویند فلانی مؤمنی ناقص الایمانست برخلاف کلمه اسلام چه با انتفاء رکنی از ارکان اسلام یا انتفاء جمیع ارکان آن جز دو کلمه شهادتین مسلمانی از بین نرود و گویی فرق بین اسلام و ایمان آنست که از نفی مسلمانی بلافاصله رائحه ٔکفر استشمام و کافری متبادر بذهن شود. بخلاف ایمان که از نفی آن کفر در مد نظر نیاید، و هر جا جمله ای ایراد شود که دلالت بر اتحاد معنی اسلام و ایمان کند مانند این آیت که : فاخرجنا من کان فیها من المؤمنین فماوجدنا فیها غیر بیت من المسلمین ، در آن حال نظر باعتبارتلازم دو مفهوم یا نظر بترادف آنهاست و از اینجاست که اکثر متشرعین گفته اند اسلام و ایمان از قبیل فقیر ومسکین باشند که اگر یکی از آن دو تحقیق یابد دیگری نیز موجود است و هر یک بالانفراد دال بر دیگری نیز باشد. و اگر آن دو را قرین یکدیگر آرند مغایر یکدیگر باشند، چنانچه در خبر مروی از احمد: الاسلام علانیة و الایمان فی القلب و اگر ایمان باعمال اطلاق شود باعتبار اطلاق ایمان بر متعلقات آن باشد چه مقرر است که ایمان تصدیق کردن بکارهاییست مخصوص و از این معنی است این آیت که : و ما کان اﷲ لیضیع ایمانکم . و اتفاق کرده اند بر اینکه مقصود بایمان در این آیت نماز است و از همین معنی است حدیث : وفد عبدالقیس ، هل تدرون ما الایمان ؟ شهادة ان لااله الااﷲ و ان محمداً رسول اﷲ و اِقام الصلوة و ایتاء الزّکوة و ان تؤدوا خمساً من المغنم ، که در این مورد نیز ایمان بهمان معنی که در حدیث جبرئیل علیه السلام وارد است تفسیر شده. پس از این مقدمات میتوان استفاده کرد که اطلاق ایمان و اسلام در شرع بر اعمال باعتبار وابستگی این دو لفظ بمعنی خود میباشد که متلازم یکدیگرند و آن عبارتست از تصدیق و انقیاد... و نیز ازجمله مواردی که ایمان را بر اعمال مشروعه اطلاق کرده اند این حدیث است : که الایمان اعتقاد بالقلب و اقرار باللسان و عمل بالارکان. هذا کله خلاصة ما ذکر ابن الحجر فی شرح الاربعین للنووی فی شرح الحدیث الثانی - انتهی. || اسلام دین رسمی مسلمانان است و آن در عربستان نشأت یافته است . کتاب آسمانی مسلمین قرآن است. بعد از وفات نبی اکرم محمد ( ص ) اسلام در آسیا و سواحل بحرالروم و هندوستان تا کنار اقیانوس اطلس توسعه یافت. پس از دوره خلفای راشدین اسلام بصورت حکومتی دنیوی بدست خلفای بنی امیه و بنی عباس درآمد. سلسله های سلاطین محلی در ایران ( صفاریان ، آل بویه ، غزنویان و سلجوقیان ) بتدریج اقتدار خلیفه را ازبین بردند و عاقبت در سال 656هَ. ق. خلافت بنی عباس ( مستعصم آخرین خلیفه آن بود ) بکلی منقرض گردید و ممالک اسلامی بعد ازین تاریخ استقلال یافتند. دین اسلام بتدریج در مغرب و جنوب ، حتی در چین و هندوستان و آفریقای مرکزی انتشار یافت ولی در مغرب شارل مارتل در جنگ بواتیه که در 114 هَ. ق. ( 732 م. ) صورت گرفت مسلمین را مغلوب کرد و اسلام از پیشرفت بیشتر بازماند، اما مسلمانان اسپانی را تا مائه پانزدهم م. ترک نکردند و بعلاوه حکومت مقتدر عثمانی را در قسطنطنیه تشکیل دادند. ازین ببعد پیشرفت اسلام بجهت پیش آمدها و موانع بسیار مخصوصاً در آفریقا، و هم بعلت روزافزونی استعمار اروپائیان محدود گردید. حقوق اسلامی بر بنیان قرآن مجید استوار است و اصول تشکیلات سیاسی و اجتماعی مسلمین در قرآن آمده است.

اسلام . [ اِ ] (ع مص ) گردن نهادن . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ). || اسلام آوردن . (منتهی الارب ). مسلمان شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ). || فروگذاشتن و یاری نادادن کسی را. (منتهی الارب ). خذلان گذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ). خوار گذاشتن : اسلم العدو. (منتهی الارب ). || سلم دادن . (تاج المصادر بیهقی ). || چیزی بکسی سپردن . (ترجمان القرآن جرجانی ). چیزی فرا کسی سپردن . (تاج المصادر بیهقی ). || کار بکسی سپردن : اسلم امره الی اﷲ. (منتهی الارب ). || گذاشتن چیزی را بعد از آنکه در وی بود: اسلمت عنه . (منتهی الارب ). || پیش فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ). || رویانیدن زمین درخت سَلَم را: اسلمت الارض .(منتهی الارب ). || بیع سلم کردن . (منتهی الارب ). || بصلح درآمدن . (منتهی الارب ). || در سلامتی درآمدن . || دین پذیرفتن . بدین پیغمبری از پیغمبران درآمدن . اطاعت از امر و نهی خدا : بلقیس چون نامه را بخواند او را کریم خواند. بسبب آن حرمت ، اسلام روزی او شد و جفت پیغمبر خویش (سلیمان ) گردانید. (قصص الانبیاء ص 165). بلقیس گفت ملکی که پیک او مرغ باشد بزرگ باشد و خداوند قوت باشد و مرا باسلام میخواند و میگوید دست از آفتاب پرستیدن بردار. (قصص الانبیاء ص 165). جالوت گفت دریغم می آید که ترا بکشم ، جوانی و ضعیف طاقت حرب نداری . داود گفت قدرت اسلام را بود. (قصص الانبیاء ص 145). بعد ازآن خاقان و لشکر او بیامدند از ترکستان بطمع مال اسلام خدا نیز ایشان را هلاک کرد و بعضی بهزیمت شدند، بنی اسرائیل پنداشتند که این بقوت و هنر ایشان بود. (قصص الانبیاء ص 178). || سلامت داشتن نفس و مال را بگفتن لااله الااﷲ، محمدرسول اﷲ. و قیل الایمان اعلی من الاسلام . در فقه اکبر آورده است : محل اسلام صدر است ومحل ایمان قلب . (مؤیدالفضلاء). || التوحید. الهدی . الیقین . فطرةاﷲ و صبغةاﷲ. دین حنیف . دین قیم . دیانت سهلة سمحة. قیمة . مسلمانی . (مهذب الاسماء). الاسلام هو الخضوع و الانقیاد لما اخبر به الرسول صلی اﷲعلیه وسلم و فی الکشاف ان کل ما یکون الاقرار باللسان من غیر مواطاءة القلب فهو اسلام و ما واطأه فیه القلب اللسان فهو ایمان ، اقول هذا مذهب الشافعی . و اما مذهب ابی حنیفة فلا فرق بینهما. (تعریفات جرجانی ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: در لغت ، اطاعت و سر و گوش بر فرمان نهادن است . و در شرع اطلاق شود بر انقیاد باعمال ظاهرة چنانکه پیغمبر صلی اﷲ علیه وآله وسلم فرموده است : الاسلام ان تشهد ان لااله الااﷲ و ان محمداً رسول اﷲ و تقیم الصلوة و تؤتی الزکوة و تصوم رمضان و تحج البیت . و حاصل مطلب آنست که اسلام در شرع عبارتست از اعمال ظاهره از گفتن دوکلمه ٔ شهادت و عمل بواجبات و ترک منهیات . و بنابراین اسلام امریست جدا و ایمان امریست جدا. زیرا گاه شودکه تصدیق وجود یابد با انقیاد باطن بدون اعمال و گاه اطلاق شود بر اعمال ظاهریه ٔ مشروعه ، مانند این آیت که : ان ّ الدّین عند اﷲ الاسلام . و خبر احمد که از پیغمبر صلی اﷲعلیه وآله وسلم پرسیدند که کدام اسلام افضل است ؟ فرمود ایمان . و خبر ابن ماجه که گوید پرسیدم : ما الاسلام ؟ آن حضرت فرمود: تشهد ان لااله الااﷲ و تشهد أن محمداً رسول اﷲ. و تؤمن بالاقدار کلها، خیرها و شرّها حلوها و مرها. و بنابراین قول اسلام غیر از ایمان باشد و از ایمان هم جدا نباشد چه اسلام شرط صحت ایمان است اما ایمان شرط صحت اسلام نباشد برخلاف معتزله . اما اسلامی که از معنی لغوی آن استنباط میشود و متشرعین نیز آنرا مناط اعتبار میدانند بین آن و ایمان تلازم در مفهوم وجود دارد و شرعاًایمان بدون اسلام و اسلام بدون ایمان هر دو از درجه ٔ اعتبار ساقط باشد. و برخی گفته اند: اسلام و ایمان مترادف یکدیگر باشند زیرا اسلام سر نهادن بقبول احکام و حصول یقین بصحت آنست و حقیقت تصدیق و ایمان نیز عبارت از همین است . پس ثابت شد که اسلام و ایمان مترادف یکدیگرند، از اینرو اسلام بر سه معنی اطلاق شود و ایمان نیز شرعاً بر هر یک از آن معانی سه گانه اطلاق گردد. پس بنابراین تقریرات ، اگر اتفاقاً موردی یافت شد که اسلام و ایمان برحسب ظاهر تغایری با یکدیگر داشتند چنانچه در این آیت : قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا . و چنانچه در بعض احادیث نیز آمده ، آن تغایر برحسب اعتبار اصل مفهوم اسلام و ایمان است . چه ایمان عبارتست از تصدیق قلبی و اسلام عبارتست از طاعت و انقیاد ظاهر، چنانچه در شروح صحیح بخاری بدین قول تصریح شده است . پس قول ابن عباس و غیر او در تفسیر آیه ٔ: قالت الاعراب ... الاَّیة، که گفته اند منظور از این آیت این است که اعراب از منافقین نبوده بلکه ایمان آنها ضعیف است و بر این قول نیز آیت : و ان تطیعوا اﷲ و رسوله ... الاَّیة. دلالت کند بر اینکه اعراب تا آن اندازه دارای ایمان بوده اند که عملشان مورد قبول یابد. با این بیانات از این آیات اینطور استنباط میشود که میتوان ایمان ناقص را معدوم صِرف و کأن لم یکن پنداشت . و باز این حدیث مؤید و مصرّح این گفتار است که : لایزنی الزانی حین یزنی و هو مؤمن . و درین حدیث اهل سنت را دو قول است : یکی آنچه که گذشت و دومی آنکه ایمان این قبیل اشخاص را نمیتوان نفی صرف کرد ونه میتوان نام ایمان را کماینبغی بر آن نهاد، چه اگر بآنان مطلقاً مؤمن گویند، تصور رود که ایمانشان کامل است . بلکه باید در این مورد ایمان را مقید بقیدی ساخت . مثلاً گویند فلانی مؤمنی ناقص الایمانست برخلاف کلمه ٔ اسلام چه با انتفاء رکنی از ارکان اسلام یا انتفاء جمیع ارکان آن جز دو کلمه ٔ شهادتین مسلمانی از بین نرود و گویی فرق بین اسلام و ایمان آنست که از نفی مسلمانی بلافاصله رائحه ٔکفر استشمام و کافری متبادر بذهن شود. بخلاف ایمان که از نفی آن کفر در مد نظر نیاید، و هر جا جمله ای ایراد شود که دلالت بر اتحاد معنی اسلام و ایمان کند مانند این آیت که : فاخرجنا من کان فیها من المؤمنین فماوجدنا فیها غیر بیت من المسلمین ، در آن حال نظر باعتبارتلازم دو مفهوم یا نظر بترادف آنهاست و از اینجاست که اکثر متشرعین گفته اند اسلام و ایمان از قبیل فقیر ومسکین باشند که اگر یکی از آن دو تحقیق یابد دیگری نیز موجود است و هر یک بالانفراد دال بر دیگری نیز باشد. و اگر آن دو را قرین یکدیگر آرند مغایر یکدیگر باشند، چنانچه در خبر مروی از احمد: الاسلام علانیة و الایمان فی القلب و اگر ایمان باعمال اطلاق شود باعتبار اطلاق ایمان بر متعلقات آن باشد چه مقرر است که ایمان تصدیق کردن بکارهاییست مخصوص و از این معنی است این آیت که : و ما کان اﷲ لیضیع ایمانکم . و اتفاق کرده اند بر اینکه مقصود بایمان در این آیت نماز است و از همین معنی است حدیث : وفد عبدالقیس ، هل تدرون ما الایمان ؟ شهادة ان لااله الااﷲ و ان ّ محمداً رسول اﷲ و اِقام الصلوة و ایتاء الزّکوة و ان تؤدوا خمساً من المغنم ، که در این مورد نیز ایمان بهمان معنی که در حدیث جبرئیل علیه السلام وارد است تفسیر شده . پس از این مقدمات میتوان استفاده کرد که اطلاق ایمان و اسلام در شرع بر اعمال باعتبار وابستگی این دو لفظ بمعنی خود میباشد که متلازم یکدیگرند و آن عبارتست از تصدیق و انقیاد... و نیز ازجمله ٔ مواردی که ایمان را بر اعمال مشروعه اطلاق کرده اند این حدیث است : که الایمان اعتقاد بالقلب و اقرار باللسان و عمل بالارکان . هذا کله خلاصة ما ذکر ابن الحجر فی شرح الاربعین للنووی فی شرح الحدیث الثانی - انتهی . || اسلام دین رسمی مسلمانان است و آن در عربستان نشأت یافته است . کتاب آسمانی مسلمین قرآن است . بعد از وفات نبی اکرم محمد (ص ) اسلام در آسیا و سواحل بحرالروم و هندوستان تا کنار اقیانوس اطلس توسعه یافت . پس از دوره ٔ خلفای راشدین اسلام بصورت حکومتی دنیوی بدست خلفای بنی امیه و بنی عباس درآمد. سلسله های سلاطین محلی در ایران (صفاریان ، آل بویه ، غزنویان و سلجوقیان ) بتدریج اقتدار خلیفه را ازبین بردند و عاقبت در سال 656هَ . ق . خلافت بنی عباس (مستعصم آخرین خلیفه ٔ آن بود) بکلی منقرض گردید و ممالک اسلامی بعد ازین تاریخ استقلال یافتند. دین اسلام بتدریج در مغرب و جنوب ، حتی در چین و هندوستان و آفریقای مرکزی انتشار یافت ولی در مغرب شارل مارتل در جنگ بواتیه که در 114 هَ . ق . (732 م .) صورت گرفت مسلمین را مغلوب کرد و اسلام از پیشرفت بیشتر بازماند، اما مسلمانان اسپانی را تا مائه ٔ پانزدهم م . ترک نکردند و بعلاوه حکومت مقتدر عثمانی را در قسطنطنیه تشکیل دادند. ازین ببعد پیشرفت اسلام بجهت پیش آمدها و موانع بسیار مخصوصاً در آفریقا، و هم بعلت روزافزونی استعمار اروپائیان محدود گردید. حقوق اسلامی بر بنیان قرآن مجید استوار است و اصول تشکیلات سیاسی و اجتماعی مسلمین در قرآن آمده است .
سازمان دولت اسلامی بقرار ذیل است : در رأس حکومت ، خلیفه قرار داشت که امیرالمؤمنین نامیده میشد و او در حدود احکام اسلامی حق حکومت بر مسلمانان داشت و نیز وی مرجع حل اختلافات قضائی و مسائل دینی بود. زیر دست خلفا، وزراء و سپس عمال و سرداران قرار داشتند که بدفاع از ثغور و حدود اسلامی مأمور بودند و نیز قضاة مأموریت اجرای عدالت داشتند و ائمه باقامه ٔ مراسم نمازهای پنجگانه در مساجد می پرداختند. حقوق اسلامی شامل قواعد مکاسب ، ارث ، ازدواج ، طلاق و قوانین راجع بقصاص و قضاء و روابط رعایا با حکام و غیره بود.
عالَم اسلامی دارای علمای بزرگ در صرف و نحو، لغت و شعر و تاریخ و رحله ها و جغرافی و نجوم و ریاضی است که اکثر آنها ایرانیانند. صاحب بیان الادیان گوید: اصول مذهب فِرَق اسلامی هشت بیش نیست : مذهب سنت و جماعت ، مذاهب معتزله ، مذهب شیعه ، مذهب خوارج ، مذهب مجبره ، مذهب مشبِّهه وکرّامی . مذهب صوفیه . مذهب مُرجئة. تعداد مسلمانان کنونی را بین 270 و 300 میلیون تخمین کرده اند :
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار.

فردوسی .


در اسلام خوانده نیامده است که خلفا و امیران خراسان و عراق مال صلاة بیعتی بازخواستند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 259). فکر و تدبیرش صرف نمیشود مگر در نگهبانی حوزه ٔ اسلام . (تاریخ بیهقی ص 312). اندر اسلام و کفرهیچ پادشاه بر غور چنان مستولی نشد. (تاریخ بیهقی ص 115). ناگاه بر شهری زد که آنرا بنارس گویند از ولایت گنگ بود و لشکر اسلام بهیچ روزگار آنجا نرسیده بود. (تاریخ بیهقی ص 409).
ای مردمان چرا که باسلام ننگرید
یاتان دلیل برخلل و بر بلا شده است .

ناصرخسرو.


اسلام بذات خود ندارد عیبی
عیبی که در اوست از مسلمانی ماست .

(منسوب بخیام ).


اسلام فخر کرد بدور همام و گفت
ملت درست پهلو ازین پهلوان ماست .

خاقانی .


یارب بتازگی شرف جاودانْش ده
کاسلام تازه از شرف جاودان اوست .

خاقانی .


مرااز بعد پنجه ساله اسلام
نزیبد چون صلیبی ، بند بر پا.

خاقانی .


کافرم گر چون تو در اسلام و کفر
هیچ بانو خوانده ام یا دیده ام .

خاقانی .


رجوع بتاریخ تمدن اسلام تألیف جرجی زیدان و فجرالاسلام و ضحی الاسلام تألیف احمد امین ترجمه ٔ خلیلی و رجوع به کلمه ٔ شیعه شود.

اسلام .[ اِ ] (اِخ ) (میر...) غزالی . وی از نسل امام حجةالاسلام غزالی و جامع علوم ظاهری و شخصی بی تکلف و بی تکبرو تجبر، و در علم طب ماهر بود، و ازین جهت اختلاط تمام با اکابر و حکام ایام میکرد، و در مدح میرزا علأالدوله این قصیده گفته که هر یک بیت او تاریخی است :
شاه پراجلال را بی ملک وی نبود لباس
ملک اجلال از جلال او کند مجد التماس ...
و این قصیده جواب قصیده ٔ انوری است که این مصرع ازوست :
((چون مراد خویش را با ملک وی کردم قیاس )).
و مولانا در بلخ در زمان سلطان ابوسعید شهید شد و قبر او در آنجاست . (ترجمه ٔ مجالس النفائس ص 189). و رجوع بهمین کتاب ص 14 شود.


فرهنگ عمید

۱. از ادیان سامی که در حدود سال ۶۱۱ میلادی به وسیلۀ محمدبن عبداللّه، پیامبر این دین، رواج پیدا کرد و کتاب آسمانی آن قرآن است.
۲. (اسم مصدر ) داخل شدن در صلح و آشتی.
۳. (اسم مصدر ) داخل شدن در دین اسلام، مسلمان شدن.
۴. (اسم مصدر ) [قدیمی] تسلیم شدن، منقاد شدن، گردن نهادن.

دانشنامه عمومی

اسلام، دینی یکتاپرستانه و ابراهیمی است.به پیروان اسلام «مسلمان» می گویند. هم اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دومِ جهان جای دارد.
اصول عقاید: باورهای بنیادین فکری (اصول دین یا عقاید) که توحید، اساسی ترین آن ها است.
اخلاق: توصیه های اخلاقی که برخی از آنها، عبارتند از:
مسلمانان بر این باورند که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشته ای به نام جبرئیل فرو فرستاده است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می دانند و معتقدند که اسلام کامل ترین و آخرین آیین الهی است.
به نوشته پل فریدمن، اسلام به معنی تسلیم در برابر خداست. اسلام دین قانون و عمل است، نه ریاضت و رهبانیت. تشویق به کمک به فقیران می کند ولی تشویق به ترک دنیا نمی کند. اسلام از شراب خواری و قمار منع می کند و مسلمانان موظف هستند از خوردن غذای حرام خودداری کند. مسلمانان می توانند مستقیماً با خدا راز و نیاز کنند و لزوماً نیازی به واسطه فیض نیست. مسجد تنها مکان تجمع است و مانند کلیسا دارای قدرت مذهبی نیست. اسلام، برخلاف یهودیت، پس از ظهور به سرعت دینی جهانی شد و مردم را به مسلمان شدن تشویق کرد، ولی اصرار زیادی بر مسلمان کردن ندارد.
اسلام نسبت به ادیان اصلی و پرجمعیت دنیا جدیدترین دین است و حدود یک میلیارد و هشتصد میلیون نفر پیرو دارد که دومین دین پرجمعیت دنیا به شمار می آید. اسلام سریع ترین دین از لحاظ گسترش و رشد در میان ادیان دنیا است. گستره جغرافیایی اسلام از غرب آفریقا تا جنوب شرق آسیا است، همچنین جوامع اقلیت های مسلمان نیز در سرتاسر جهان پراکنده هستند. اسلام دومین یا سومین دین پرجمعیت در اروپا و قاره آمریکا می باشد.

اسلام (روزنامه). اسلام نام یکی از مطبوعات استان فارس در دوران پهلوی اول است.
سیروس رومی، فهرست مطبوعات فارس از آغاز تا امروز، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس،۱۳۸۵
این روزنامه از سال ۱۳۰۵ خورشیدی به وسیله میرزا علی کازرونی، در شیراز به چاپ رسیده است.

دانشنامه آزاد فارسی

آخرین و کامل ترین دین توحیدی و ابراهیمی جهان که حدود ۱۴۰۰ سال پیش از سوی خدا توسط محمد بن عبدالله (ص) برای هدایت انسان به سوی رستگاری در مکه اعلام شد و به خاطر جذابیت و آزادی بخش بودن آن در مدتی کمتر از ۲۳ سال تقریباً همۀ ساکنان عربستان آن را پذیرفتند و با گسترشی سریع و چشمگیر در فاصله­ای کمتر از نیم قرن به دین غالب بخش وسیعی از آسیا و آفریقا مبدل شد. این دین هم اکنون با ۱میلیارد و ۵۷۰میلیون پیرو (۲۰۰۹)، در مکان دوم، پس از دین مسیحیت، جای دارد. پیروان این دین را مُسْلِم یا مسلمان می­ خوانند.معنای اسلام. اسلام در زبان عربی از ریشه (س ل م) به معنای تسلیم، اطاعت و صلح اشتقاق یافته است. آن را به اخلاص در عبادت خدا و اعتقاد به شریعت حضرت محمد (ص) و تسلیم در برابر احکام دین هم تعریف کرده اند. تسلیم جامع ­ترین تعریف برای اسلام است که شامل اطاعت، صلح و ایمنی می­ شود، همچنان که در روایات آمده است که مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبان او ایمن باشند. مطابق با بیان قرآن، این دین به هیچ روی میان پیامبران الهی جدایی قائل نیست ( بقره /۲/ ۱۳۶)، بلکه همۀ آن ها را به عنوان انسان­ های معصوم که مبلّغ دینی واحد با صورت های گوناگون هستند مورد احترام قرار می دهد. دین همۀ آن ها اسلام است، و آموزه مشترک آن تسلیم در برابر فرمان خداوند یکتاست. بر این اساس، واژه اسلام در قرآن گاهی به معنای مطلق دین خدا (آل عمران، ۶۷؛ بقره، ۱۲۸؛ نساء، ۱۲۵) و گاه به معنای خاص دین حضرت رسول(ص) (آل عمران، ۱۹و ۸۵؛ مائده، ۳) آمده است.
اسلام و ایمان در قرآن. رابطۀ اسلام با ایمان با تعابیری مختلف بیان شده است. از بیانات قرآنی (حجرات، ۴۹ و ۱۴) استفاده می­ شود که اسلام آوردن، مرحله ای آغازین در پذیرش دین الهی است و لزوماً با ایمانی راسخ در قلب همراه نیست. اسلام اظهار اعتقاد به زبان است اما ایمان حقیقت اعتقاد است. بدین جهت به عقیده اغلب مسلمانان از شیعه و سنّی، اسلام غیر از ایمان است. در واقع هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی لزوماً مؤمن نیست. اما معتزله، زیدیه وخوارج فرقی بین اسلام و ایمان قائل نیستند.
اصول اعتقادی اسلام. اسلام دارای اصول و فروع است. اصول اعتقادی اسلام بر سه پایۀ توحید، نبوت و معاد استوار است که تمام مذاهب اسلامی بر آن ها اتفاق دارند. این سه اصل در سایر ادیان توحیدی و ابراهیمی نیز وجود داشته است، ولی آنچه اسلام را از سایر ادیان متمایز می سازد، فروع اعتقادی و عبادی آن است. عقاید و عبادات اسلام بر اساس توحید است. توحید یعنی خداوند تنها آفریننده و پروردگار جهان است و در ذات، صفات و افعال یگانه است و شریکی ندارد. قرآن کریم همواره به توکل به الله، اعتقاد به او، پذیرفتن ولایت او، دوستی یا دشمنی در راه او و اخلاص در نیت و عمل سفارش می کند؛ نیز شرک به خدا از نظر قرآن بزرگ ترین ظلم و گناهی نابخشودنی است. پس از توحید مهم ترین اصل، رسالت و نبوت است. یعنی اعتقاد به این که حضرت محمد (ص) پیام آور و فرستاده خداست و به عنوان آخرین پیامبر از سوی خداوند برگزیده شده است و شریعت اش کامل ترین آن ها است. در واقع رحمانیت خداوند اقتضاء می­ کند که پیامبری از جنس مردم را مبعوث کند تا واسطۀ خدا و خلق باشد و آیات خدا را بر ایشان بخواند و آنان را از هر گناه پاک سازد و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد (جمعه، ۲). اعتقاد بر این است که وحی یا شعور باطنی پیامبران هرگز دستخوش دگرگونی و فساد نمی شود و پیامبران در دریافت، ابلاغ و عمل به آن از لغزش، فراموشی و خطا مصون هستند؛ از این روست که پیامبران همگی معصوم اند (عصمت علمی و عملی). از ویژگی های پیامبران آوردن معجزه برای اثبات نبوت خویش است. معجزه بزرگ حضرت رسول (ص) قرآن است. قرآن مجموعه ای از گفتارهای خداوند است که به پیامبر وحی گردیده و علوم و معارف، احکام و اوامر و نواهی در آن بیان شده است. هیچ باطلی در آن راه ندارد؛ هرگز تحریف نشده است و قرآنی که اکنون در دست است، همان است که کاتبان وحی از زبان پیامبر (ص) شنیده و نوشته اند. این کتاب به زبان عربی فصیح است و واژه به واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل امین، از جانب خداوند بر قلب و زبان پیامبر، هم به صورت یکباره و هم به گونه ای تدریجی و در طول ۲۳ سال، نازل شده است. قرآن مطمئن ترین و معتبرترین سند دینی نزد مسلمانان است. تمام مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و گاه ترتیب آن است. اعتقاد به روز رستاخیز و زندگی پس از مرگ و ثواب و عقاب اصل سوم اعتقادی اسلام است که از آن به معاد یاد می شود. در باور اسلامی، روز قیامت بی شک رخ خواهد داد و در دادگاه الهی به خوب و بد کردارها و گفتارها و اندیشه­ های انسان ها رسیدگی خواهد شد و سرانجام، نیکان به بهشت، و بدکاران به دوزخ خواهند رفت. در باور شیعیان، امامت و عدل نیز از اصول دین است و گاهی این دو، اصول مذهب خوانده می شوند. در واقع، اعتقاد به عدل الهی در امتداد اعتقاد به توحید و اعتقاد به امامت در امتداد اعتقاد به نبوت می باشد.
عبادات. بخش مهمی از مجموعۀ اعمال و رفتاری را تشکیل می دهند که در فرهنگ اسلامی با عنوان فروع دین شناخته شده است. در کنار مجموعۀ اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبه های عملی دعوت اسلامی است. در بین شیعیان رایج است که فروع دین مشتمل بر نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبّری است، اما مذاهب اهل سنت به برخی از این فروع تأکید زیادی نکرده اند. نماز مهم ترین فریضه ای است که مسلمانان پنج نوبت در روز آن را به جای می آورند. نماز به مثابه ستون دین، و رابطۀ مستقیم با خداوند است که نمازگزار را از زشتی ها به دور می دارد. برگزاری آن به صورت جماعت بسیار مورد تأکید و ثواب آن بیرون از اندازه است. روزه عبادتی موسمی و یک ماه در سال است. رمضان ماه ضیافت خدا و فرصتی برای جهاد با نفس، مواسات با خلق، و انس با معبود شمرده شده است و خداوند امتیازات خاصی برای این ماه مقرر داشته است. خمس و زکات هزینه جهاد و دفاع و اداره کشور و رسیدگی به نیازمندان را تأمین می سازد. زکات همچنان که از معنای لغوی آن برمی آید، افزون بر انفاق مالی، از موجبات تزکیه و پاکسازی روح است. حج فریضه ای است که فقط برای یک بار در عمر، برای کسانی که توانایی آن را دارند، واجب می شود. موسم حج فرصتی برای تصفیۀ روح، شرکت در بزرگ ترین گردهـمایی سالانه مسلمانان جهان و دفاع از وحدت و عظمت امت اسلامی و بدین سبب از ضروریات تداوم عزت امت اسلامی است که تبرّی از دشمنان خدا در آن متبلور می گردد. امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان آموزش همگانی، پیونددهندۀ پیکره و اعضای جامعه با یکدیگر است. عمل به آن باعث رفع معایب و نشر فضایل و ترک آن موجب تسلط اشرار بر جامعه است.
اخلاق اسلامی. اسلام به اخلاق و معنویت تا آن جا اهمیت می دهد که پیامبر اسلام (ص) هدف از بعثت خود را تکمیل مکارم اخلاق معرفی می کند. از دیدگاه اسلام، صفای باطن، اندیشۀ پاک و قلب سلیم اهمیت بسیار دارد. نیت خیر به اندازۀ عمل خیر، و حتی برتر از آن است و لازمۀ قبولی کار خیر در پیشگاه خدا، برخورداری از نیت پاک و خالص است. در اخلاق اسلامی به فضایلی مانند عدل، انصاف، وفای به عهد، شجاعت، فروتنی، گذشت، بردباری، عفت، پاکدامنی، صبر، استقامت، تقوا، صلۀ رحم، اصلاح بین مردم، گره گشایی، شفقت بر خلق، شرکت در غم و شادی دیگران، دعا، توبه و مانند آن تأکید فراوان شده است و از ضرورت اجتناب از رذائل اخلاقی چون تکبر، حسد، دروغ، تهمت، غیبت، پایمال کردن حقوق دیگران، تعصب، بدگمانی، تمسخر، سخن چینی، دشمنی، حب مقام و مال، و مانند این ها مکرر سخن رفته است.
فقه و قانون اسلامی. در کنار عقاید و اخلاق، فقه از دیگر شاخه­ های معارف اسلامی است. فقه دانشی است که از راه ادله و اصول خاص خود از شرایع اسلام صحبت می کند. کسی که عالم به احکام دینی باشد و قدرت استنباط آ ن ها را از منابع اسلامی (قرآن، سنت، اجماع، عقل و به اعتقاد اهل سنّت قیاس) داشته باشد، مجتهد یا فقیه خوانده می شود. قوانین فقه اسلام نخست در دوران ۲۳ ساله رسالت حضرت رسول (ص) و با نزول تدریجی قرآن شکل گرفت. در دوره ۳۰ ساله خلفای راشدین قرآن جمع آوری گردید و احادیث نیز توسط صحابه و تابعین جمع آوری و تدوین گردید. در زمان امام علی (ع) قوانین اسلامی برای نخستین بار جمع آوری و آیین دادرسی مدون شد و دادگاه ها در همه جا یکسان عمل می کردند. در دورۀ امامان بعد از امام علی (ع) به خصوص در دورۀ امام باقر (ع) و امام صادق (ع) احادیث گسترده تر و مدون تر شد؛ فقه رونق بیشتری یافت و مکاتب و مذاهب فقهی مختلفی به وجود آمدند.
خانواده و اجتماع در اسلام. خانواده و حقوق و وظایف اخلاقی اعضای آن در قبال یکدیگر از مسائلی است که اسلام آموزه های فراوانی درباره آن دارد. با توجه به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در این دین، شرایط برای این کار تا حد ممکن سهل شده است. ترک همسرگزینی و رهبانیت به هیچ روی در اسلام پسندیده نیست، بلکه ازدواج، سنّت پیامبر اکرم (ص) است و همچنان که در روایات آمده است، آن که به این سنت عمل نکند، از امت وی فاصله گرفته است. قرآن زنان را مایۀ آرامش دل مردان دانسته، و مردان را نیز مدیر و سرپرست خانواده شمرده است. گاه نیز در نگرش به هر دو جنس و نیازهای مشترک، زنان «لباس» برای مردان، و مردان «لباس» برای زنان به شمار آمده اند. قرآن برای پیشگیری از بروز سستی در پیوند زناشویی و سردی کانون خانواده، زنان را به پوشیدن بدن و زیباییهای خود از غیر شوهران و خویشان نزدیک (مَحارِم) فرا می خواند. بدین جهت است که زنان مسلمان از پوششی خاص برخوردارند که در هر سرزمینی در قالب لباس ملی شکلی ویژه گرفته است. در زمینه حقوق و وظایف متقابل والدین و فرزندان سفارش موکدی صورت گرفته است. تأکید قرآن به حفظ حرمت والدین تا آن جاست که حتی در صورت تلاش آنان بر مشرک ساختن فرزند خود، فرزند موظف است در عین ثبات قدم در اسلام با آنان به ملاطفت و مهربانی رفتار کند و کمترین سخن و رفتار آزاردهنده­ ای از خود نشان ندهد. یکی از گناهان کبیره در اسلام سرپیچی و آزاررساندن به والدین است. قرآن برای برقراری و تداوم همبستگی اجتماعی، مومنان را برادر یکدیگر خوانده و همۀ انسان­ ها را از هر نژاد و قومی باهم برابر و از فرزندان یک پدر معرفی کرده و ملاک برتری را پارسایی دانسته است. اهتمام به امور اجتماعی از وظایف قطعی یک مسلمان است. به گفته پیامبر (ص)، آن که صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست. اهتمام اسلام به امور جامعه به اندازه­ ای است که می توان جنبه های اجتماعی را در اغلب احکام حتی عبادت های اسلامی به روشنی دید.
تمدن در اسلام. اسلام مسلمانان را موکّداً به دانش اندوزی سفارش کرده است. به فرمودۀ پیامبر اسلام دانش را باید از هر سرچشمه ای گرفت حتی اگر در چین باشد و یا معلم آن نامسلمان باشد. از این رو، مسلمانان از همان سده ­های نخستین به فراگیری دانش و گسترش آن اهتمام ورزیدند و با بهره گیری از اندوخته های پیشینیان در سرتاسر جهان توانستند تمدن با عظمتی را بنا نهند. توسعه فتوحات اسلامی باعث نشر آموزه ­های اسلامی در خارج از جزیرةالعرب شد و زبان عربی به عنوان زبان بین المللی جهان اسلام رونق بیشتری گرفت. در همان قرون نخستین، مرکز علمی بزرگی به نام بیت الحکمه در بغداد تأسیس شد و بسیاری از کتاب های علمی و ادبی از زبان های پهلوی و سُریانی و هندی و یونانی به عربی ترجمه شد. به دنبال آن علم و ادب توسعه بسیار یافت و فرهنگ و تمدن اسلامی دستاوردهای علمی گران قیمتی را ثمر داد که به نمونه هایی از آن ها می توان در این جا اشاره کرد: زکریای رازی در قرن ۳ و ۴ ق بیش از ۵۶ اثر در زمینه پزشکی نوشت. کتاب قانون ابوعلی سینا تا ۱۶۵۰م در دانشگاه های معتبر جهان تدریس می شد. ابن خلدون (قرن ۸ق) کتابی در تاریخ جهان و فلسفۀ تاریخ نوشت که از شهرت بالایی برخوردار است. ابن هیثم (قرن ۴ق) قانون ­های شکست نور را کشف کرد. جابر بن حیان با اختراعات خود پایه گذار علم شیمی نام گرفت. کَندی، فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا مکاتب و نظریه های نوینی در فلسفه و غزالی و ابن مسکویه آثار مهمی در اخلاق ارائه دادند. خوارزمی و ابوریحان بیرونی در ریاضیات و خواجه نصیرالدین طوسی در اخترشناسی، ابن ماجد در دریانوردی، از دیگر نام آوران تمدن اسلامی هستند که شاهکارهای بدیعی از خود به یادگار گذاشته­ اند. اولین بنایی که در اسلام ساخته شد، مسجد قبا و مسجد النّبی در مدینه به سال اول هجری بود. در دورۀ خلافت عمر و عثمان بر مساحت مسجد النّبی افزوده شد. در دوره خلفای اموی مساجد و بناهای باشکوهی بنا شد که قدیمی ترین مسجد متعلق به آن دوره، مسجد جامع دمشق است احداث شد. مسجد عَمروعاص در مصر و مسجد الاقصی در بیت المقدس و مسجد جامع قُرطُبه در اسپانیا از دیگر مساجد معروف عهد اموی است. افزون بر مساجد، در عصر اموی و عباسی کاخ ها و مقابر باشکوهی در کشورهای اسلامی چون شام، ایران، عراق و مصر ساخته شد که بر غنای تمدن و هنر اسلامی افزود. مساجد جامع و شیخ لطف الله در اصفهان اوج هنر معماری اسلامی و ایرانی است. ورود مسلمانان ایرانی به هند از قرن ۵ق به بعد باعث آمیختگی سبک هنر ایرانی و هندی شد و بناهای تاریخی زیبایی ازجمله مقبره تاج محل در هند را خلق کرد.
حکومت در اسلام. اسلام حکومت و قانون گذاری را مختص به خداوند می داند (انعام، ۵۷)، اما اجرای این حکومت به وسیله مردان برگزیده ای است که باید با استفاده از مشورت و شورا (شوری، ۳۸؛ آل عمران، ۵۹) قوانین خدا را در بین مردم اجرا کنند. شکی نیست که پیامبر اسلام (ص)، در شهر مدینه به تشکیل حکومت پرداخت که قلمرو آن در زمان آن حضرت به برخی نواحی شبه جزیره گسترش یافت. مذاهب اسلامی متفق اند که پس از پیامبر اکرم (ص)، در هر زمان امامی از امت، رهبری آن را بر عهده خواهد داشت؛ اما در شرایط امام و تعیین آن اختلاف نظر دارند. اهل سنت بر این عقیده اند که حکومت از امور عامه و خلافت، انتخابی و تابع اجماع خبرگان است؛ بدین معنا که امامان یا خلفا اشخاصی از پیش تعیین شده نیستند. خلفای اهل سنت در صدر اسلام ابوبکر، عمر ، عثمان، و علی (ع) هستند که «خلفای راشدین» خوانده می شوند. پس از خلفای راشدین، خلفای بنی امیه و خلفای بنی عباس بر بخش مهمی از جهان اسلام حکومت کردند و پس از آن ها خلفای عثمانی نیز خود را وارث خلافت اسلامی معرفی کردند. به اعتقاد شیعه، امامت و رهبری امری الهی است و در امتداد رسالت پیامبر و نیازمند شرایط ویژه و نصّ معینی از سوی رسول خدا (ص) می ­باشد. شیعه این منصب را پس از پیامبر اکرم(ص)، به تصریح و تعیین آن حضرت، شایستۀ امام علی (ع) و از آنِ او می داند. از میان امامان دوازده ­گانه شیعه، در عمل تنها امام علی (ع)، و چند ماهی امام حسن(ع)، افزون بر پیشوایی و هدایت معنوی، به حکومت نیز دست یافتند و در آخر الزمان نیز حضرت حجت (عج) پس از ظهور، حکومت جهانی مبتنی بر عدل تأسیس خواهد کرد. در دورۀ غیبت که دسترسی به حضور امام معصوم نیست، به اعتقاد بسیاری از علمای شیعه، حکومت از آنِ فقیه شایسته ای است که علاوه بر دانش فقاهت از مدیریت و کفایت و بصیرت سیاسی لازم برای ادارۀ کشور برخوردار باشد. این نظریه که «ولایت فقیه» نامیده می شود، در دوران معاصر از سوی امام خمینی (ره) تبیین و ترویج شد و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن اساس شکل گرفت.
نهضت بیداری اسلامی. یکی از ابعاد اساسی اسلام گسترش آزادی اجتماعی، عدالت طلبی، ظلم ستیزی، مبارزه با مظالم اجتماعی و حمایت بی دریغ از محرومین و مستضعفان است. مبارزه با روابط ظالمانه بین اقشار جامعه که منجربه تقسیم اجتماع به طبقات فرودست و بالادست می گردد، و برپا داشتن قسط و عدل از خواست های اصلی اسلام است (حدید، ۲۵). در قرون اخیر، عوامل مختلف ازجمله تهاجم همه جانبۀ کشورهای غربی به جهان اسلام موجبات عقب افتادگی ملت های مسلمان را فراهم ساخت، اما چیزی نگذشت که بارقه های بیداری در میان ملت های اسلامی آشکار شد و اقدامات روشنگرانۀ شخصیت هایی چون سید جمال الدین اسدآبادی، شیخ محمد عبده و اقبال لاهوری، و سپس، شخصیت ها و علمای بسیاری، که با فعالیت های گستردۀ خود به احیای نقش اجتماعی اسلام پرداختند و اسلام را به عنوان نویدی آزاد بخش به میان توده ها آوردند، موجب پیدایی موجی عظیم و گسترده در جامعه های اسلامی شد که از آن به نهضت بیداری اسلامی تعبیر می شود. این نهضت با پیروزی انقلاب ایران به رهبری امام خمینی (ره) خیزشی بزرگ در جهان اسلام یافت و معادلات سیاسی را در جهان دستخوش تغییر و تحوّل اساسی ساخت. امروزه اسلام به عنوان نیروهای آزادی بخش، پشتوانۀ مقاومت در برابر اشغالگری، و عامل گسترش بیداری و آگاهی در میان توده ها و نور امیدی در دل های محرومان و ستمدیدگان و مستضعفان در سرتاسر جهان است.
گسترش اسلام در جهان. در عهد پیامبر سراسر جزیرةالعرب با دین اسلام آشنا شد و اعراب آن را پذیرفتند. در دورۀ خلافت ابوبکر فتوحات در خارج از جزیرةالعرب آغاز شد و در دورۀ عمر و عثمان به اوج خود رسید. دو امپراتوری بزرگ آن زمان، ایران و روم، در جنگ های مختلف شکست خوردند و سراسر خاک ایران و بین النهرین و شام و فلسطین و مصر به دست مسلمانان افتاد. با تشکیل خلافت اموی شمال افریقا و جنوب اسپانیا در غرب و ماوراءالنهر و آسیای میانه در شرق به امپراتوری اسلامی که از ترکستان چین تا جنوب فرانسه امتداد داشت، افزوده شد و اهالی این سرزمین ها به تدریج به اسلام گرویدند. در آغاز قرن ۵ هجری سپاهیان مسلمان ایرانی به فرماندهی محمود غزنوی اسلام را به هند بردند و اسلام از طریق هند به برمه و بلاد شرقی و جنوب شرقی آسیا رسید. در دورۀ خلافت عثمانی اسلام در جنوب شرقی اروپا و در شبه جزیره بالکان گسترش یافت و بدین گونه در سه قارۀ آسیا و افریقا و اروپا به صورت دینی غالب درآمد. امروزه اسلام در ۵۰ کشور دین اکثریت مردم است و در ده ها کشور دیگر نیز اقلیت مهم دینی را تشکیل می دهد. سازمان کنفرانس اسلامی ۵۷ عضو دارد که از آن میان در ۷ کشور، اسلام دین اکثریت جمعیت آن ها نیست. ← کشورهای اسلامی

اسلام (الاسلام) (نشریه). اِسلام (اَلاِسلام) (نشریه)
(یا: گفتگوی صفاخانه اصفهان) نخستین نشریۀ اسلامی ایران. از رمضان ۱۳۲۰ تا ربیع الاول ۱۳۲۴ق، به مدیریت سید محمدعلی نیاکی لاریجانی، ملقب به داعی الاسلام، انتشار یافت. ارگان ماهانۀ ادارۀ دعوت اسلامیه بود و مباحثه ها و مناظره های عالمان اسلامی با مبلغان مسیحی در آن منتشر می شد.

نقل قول ها

اسلام دینی یکتاپرستانه و از دین های ابراهیمی است.
• «مسلماً دینِ (واقعی که همه پیامبران مبلغ آن بودند) نزد خدا اسلام است؛ و اهل کتاب (دربارهٔ آن) اختلاف نکردند مگر پس از آنکه آنان را (نسبت به حقانیت آن) آگاهی آمد. (۱۹)و هرکه جز اسلام، دینی انتخاب کند، هرگز از او پذیرفته نمی شود و او در آخرت از زیانکاران است. (۸۵)»، سوره: ۲ -> قرآن
• «از اینکه اسلام آورده اند بر تو منّت می نهند بگو بر من از اسلام آوردنتان منّت مگذارید بلکه خداست که با هدایت کردن شما به ایمان بر شما منّت می گذارد.»، سوره: ۴۹ , آیه: ۱۷ -> قرآن
• «چه کسی ستمگرتر از آن کس است که با وجود آنکه به سوی اسلام فراخوانده می شود، بر خدا دروغ می بندد.»، سوره: ۶۱ , آیه: ۷ -> قرآن
• «در حقیقت کسانی که ایمان آورده و کسانی که یهودی شده اند و ترسایان و صابئان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.»، سوره: ۲ , آیه: ۶۲ -> قرآن
• «مسلمان کسی است که دیگر مسلمانان از دست و زبان وی در امان باشند.» -> پیامبر اسلام، محمد بن عبدالله
• «همه چیزِ مسلمان، از مال و آبرو و خونش بر مسلمان حرام است؛ برای مرد همین شر بس است که برادر مسلمان خویش را تحقیر کند.» نهج الفصاحة، ۲۱۶۶ -> پیامبر اسلام، محمد بن عبدالله
• «مسلمان کسی است که دیگر مسلمانان از دست و زبان او آزاری نبیند جز آنکه برای حق بود، و گزند مسلمان روا نیست جز در آنچه واجب شود.» نهج البلاغه، خطبه، ۱۶۷ -> علی بن ابی طالب
• «مردم را روزگاری رسد که در آن از قرآن جز نشانی نماند و از اسلام جز نام آن. در آن روزگار بنای مسجدهای آنان از بنیان آبادان است و از رستگاری ویران. ساکنان و سازندگان آن مسجدها بدترین مردم زمینند، فتنه از آنان خیزد و خطا به آنان درآویزد. آن که از فتنه به کنار ماند بدان بازش گردانند، و آن که از آن پس افتد به سویش برانند. خدای تعالی فرماید: به خود سوگند، بر آنان فتنه ای بگمارم که بردبار در آن سرگردان ماند و چنین کرده است، و ما از خدا می خواهیم از لغزش غفلت درگذرد.» نهج البلاغه، کلمات قصار، ۳۶۹ -> علی بن ابی طالب
• «اسلام را چنان وصف کنم که کس پیش از من نکرده است. اسلام گردن نهادن است و گردن نهادن یقین داشتن و یقین داشتن راست انگاشتن و راست انگاشتن بر خود لازم ساختن و بر خود لازم ساختن انجام دادن و انجام دادن به کار نیک پرداختن.»نهج البلاغه، حکمت ۱۲۰ -> علی بن ابی طالب
• «هر که از راه مجذوب شدن به شخصیت ها به این دین در آید همان اشخاص همچنان که او را به آن در آورده اند از آن خارجش کنند و کسی که از راهِ کتاب و سنت به این دین وارد شود، کوه ها بجنبند و او نجنبد.» میزان الحکمة، ج ۴ -> جعفر صادق
• «اگر انسان ها در خطوط سیاسی خویش با یک دیگر اختلاف نظر پیدا کنند، بایستی بدان بیندیشند که همگی مسلمان اند؛ و اختلاف نظر یافتن در گرایش های سیاسی بدان معنا نیست که طرف مقابل از دین اسلام خروج کرده است. این منطقی خطاست و خداوند متعال بدان رضایت ندارد.» -> محمدحسین فضل الله
• «اسلام شکیبایی می آموزد، نه نفرت؛ برادری جهانی، نه دشمنی، صلح، و نه خشونت.» -> پرویز مشرف
• «من به اسلام ایمان دارم. من به خدا و صلح ایمان دارم.» -> محمدعلی کلی
• «این امر امروزه کاملاً مشهود است که در مطرح کردن دنیای اسلام، تعداد زیادی جوامع گوناگون با بیش از یک میلیارد جمعیّت، و تعداد زیادی زبان های گوناگون، مثل عربی، ترکی، فارسی، و غیره که در بیش از یک سومِ کرهٔ زمین پراکنده اند، مورد نظرند. روشنفکران آکادمیک آمریکایی و انگلیسی، به صورت تقلیل گرایانه، و به نظرِ من، غیر مسئولانه، از چیزی به نام «اسلام» سخن می گویند. به نظر می رسد که آن ها، با بهره گیری از این کلمه، اسلام را موضوعی ساده تلقّی می کنند که می توان هزار و پانصد سال تاریخش را تعمیم داد، و از پیش در مورد سازش پذیری اسلام و دموکراسی، اسلام و حقوق بشر، و اسلام و پیشرفتِ گستاخانه قضاوت کرد.»، در «Representations of the intellectual:the 1993 Reith lectures» ترجمه شده به فارسی با عنوان «نقشِ روشنفکر»، فصل «در استیصال نگه داشتنِ ملّت ها و سنّت ها -> ادوارد سعید
• «مبارزان مسلمان فرمان داده شدند که از کشتنِ زنان، کودکان، و سالمندان، مگر اینکه اولین حمله کنند باشد، شکنجه و بدرفتاری با زندانیان خودداری کنند؛ هشدار داده شده اند که به فرمان آتش بس سریعاً عمل کنند، به موافقت نامه ها احترام بگذارند. در هیچ زمانی در فقه سنتی، هر گونه تأیید و یا مشروعیت به آنچه که ما امروزه تروریسم می نامیم، اشاره ای نشده است. در واقع هیچ مدرکی دال بر استفاده از تروریسم وجود ندارد.» -> برنارد لوئیس
• «از قضا، نخستین چیزی که مرا دربارهٔ اسلام مجذوب کرد، کثرت گرایی آن بود. در حقیقت، قرآن همهٔ پیامبران بزرگ گذشته را ستوده است.» -> کارن آرمسترانگ
• «اسلام یک عاملِ ارزشمند در زندگی اجتماعی و سیاسی ما شده، برای روحِ اجتماعی و پیشرفتِ فرهنگی ما یک سهم ارزشمند ساخته است.» -> ولادیمیر پوتین
• «می بینید که بدبختی ما دینِ اشتباه بوده است. چرا ما نباید دینِ ژاپنی ها را نداشته باشیم که فداکاری در راهِ وطن را به عنوان بالاترین نیکی می دانند؟ اسلام بیش از اندازه سازگارترست با ما تا مسیحیت. چرا من باید در مسیحیت با آن نرمی و کمبودش بمانم؟.»منسوب به نقل قول شده در Inside the Third Reich: Memoirs by Albert Speer, ص. ۱۱۵ -> آدولف هیتلر
• «ایالات متحده با اسلام در جنگ نیست و نخواهد بود.» -> باراک اوباما
• «به اسلام به شیوهٔ عاقلانه و به دور از عوام فریبی و احساسات بنگرید. این دین پیشرو در جهان با ۱٫۵ میلیارد پیروان است.» -> زیبیگنیو برژینسکی
• «اگر تنها منافع اسلام رفاه بشر است، پس خود اسلام قوی ترین مدافع حقوق بشر در هر نقطه روی زمین است.» -> مُس دیف
• «من از هرکسی می خواهم که اسلام را بفهمد. اسلام حقیقت است و نیاز نیست دوستدارش باشی. یک دین زیبای برادری و از خود گذشتگی است.» در «Life of Pi» -> یان مارتیل
• «ما مسلمانان باید با تکیه بر مواردِ اشتراکِ خود، که فراوان هم هست، برای کاهش مواردِ اختلاف خود تلاش کنیم. من معتقدم که بخشِ قابلِ توجهی از اختلافاتِ موجود، یعنی اختلافات فقهی، کلامی و فرهنگی، قابلِ رفع است. عمدهٔ این اختلافات از سوی کسانی ایجاد شده که وحدت و همبستگی جهانِ اسلام را نمی خواستند یا اگر مخلوقِ آن نیست، آن ها دست کم به اختلافاتِ طبیعی دامن زده اند. این اختلافات قابلِ رفع است، برخی اختلافات هم طبیعی است، چرا که انسان ها متفاوت هستند و همه یکسان فکر نمی کنند و برداشت های یکسان ندارند.» سخنرانی در دیدار با رؤسای هیئت شرکت کننده در سمینارِ گفتگوی تنمدنها، تهران. ۱۴/۲/۱۳۷۸، برگرفته از کتابِ «گفتگوی تمدنها» نشرِ طرحِ نو، ص ۶۸ -> محمد خاتمی
• «مسلمانان باید امروز با تمسک به کتاب آسمانی و سنّت دینی خود، مبشّران صلح و امنیت و آزادی و عدالت باشند و قدرت های بزرگ نیز نباید با تحریک گروهی که جز حقد و کینهٔ مسلمانان را در سینه ندارند جنگ تبلیغاتی و نظامی علیه مسلمانان را ادامه دهند و خیرخواهان در جهان غرب و جهان اسلام باید بکوشند که در هردو جهان خشونت گرایان مغرور و متوهم را منزوی و افکار عمومی را از آنان بگیرند» سخنرانی (۱۹ شهریور ۱۳۸۵) در مدرسهٔ حکومت جان اف کندی هاروارد، آمریکا -> محمد خاتمی
• «اسلام یکی و دین خدا و حقیقت یکی است و ما همه یگانه پرستیم اما آیا برداشت ها و تلقی های ما هم از اسلام یکی است؟»• «روح اسلام، اخلاق است چه در زمینهٔ فردی و چه در زمینهٔ عملی.» ۲۶ فوریه ۲۰۱۷/ ۸ اسفند ۱۳۹۵؛ «در دیدار اعضای حزب اتحاد ملت» -> محمد خاتمی
• «در سراسر تاریخ اسلام، شما ستیزی با ادیان دیگر را نمی بینید.»• «اجتهاد و نوآوری در بینش خود نسبت به دین خود، مسئله ای است که باید همواره مورد توجه ما باشد.»• «یکی از محورهای اصلاح طلبی و تعهد فکری یک مسلمان، این است که بگوید اسلام آینده و اسلام پساتجدد، نه اسلام پیشاتجدد، چون تاریخ بشر سیری داشته، در این سیر به تجدد رسیده است، گرچه این تجدد پایان تاریخ نیست.»• «اسلام پیشاتجدد نه ممکن است و نه اگر ممکن باشد، مفید است.»• «اسلامی که ما به آن تأکید داریم، در عرصهٔ اجتماعی، خواستار جمهوری است؛ جمهوری اسلامی.»• «ما باید به شدت پافشاری کنیم بر اینکه اسلام مورد نظر ما اصلاً قصد بازگشت به دوران ماقبل تجدد ندارد و اتفاقاً به پساتجدد می اندیشد.»• «اگر ما معتقدیم فکر اسلامی دارای مبانی محکم و قوی است، باید بتواند با غربی که مبانی فکری خود را دارد، گفت وگو کند. گفت وگوی تمدن ها، اینجاست که معنا پیدا می کند.»۲۲ آوریل ۲۰۱۷/ ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶؛ «در یکصدودهمین نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران» -> محمد خاتمی
• «آنچه اسلام به ما می آموزد و در آیات الهی و سنت پیامبر اسلام و خاندان مطهر ایشان و در سخنان گهربار مندرج در کُتب روایی اهل شیعه و اهل سنت مندرج شده، این واقعیت است که مصلحت و منفعت جمع را اولویت قرار دهیم؛ به همه مسلمانان از هر گوشه جهان اسلام با دید تساوی نگاه کنیم؛ به دانش و علم، اهمیت دهیم؛ با اعمال خود موجبات دعوت همگان به دین مبین اسلام فراهم آوریم و برای برادری، تفاهم، همزیستی، تسامح و حل و فصل سریع اختلافات و مشکلات، نهایت کوشش را به عمل آوریم... به عنوان رئیس جمهور اسلامی ایران اعلام می کنم که چنین رویکردی به جهان اسلام را دارم و در تصمیمات خود منافع سیاسی و امنیتی همه کشورهای اسلامی، به ویژه کشورهای مسلمان همسایه را به صورتِ متقابل مدنظر دارم.» -> حسن روحانی
• «هیچ یک از احکام اسلام دگرگونی ناپذیر نیستند. دگرگونی ناپذیری تنها در «ایمان»، «ارزش ها» و «هدف های نهایی» در شریعت کاربرد دارد. حتی آن احکامی که در بخش آیین گذاری در دین ، دگرگون ناپذیر انگاشته می شوند نیز در واقع دگرگون ناپذیر نیستند و در پیشامدهای ویژه دگرگون می شوند.» -> حسن روحانی
• از پایان نامهٔ دکترای او در حقوق اساسی با عنوانِ «The Flexibility of Shariah; Islamic Law»• «قوانین اسلام بر مبنای شرایط مشخص و مقتضیات زمان و مکان گسترش و رشد پیدا کرده است. در واقع باید این انعطاف پذیری را به عنوان یکی از اجزای اصلی قوانین اسلام به شمار آورد. ساختار مناسب برای این انعطاف پذیری و تغییر در منابع اصلی شریعت پیش بینی و تأیید شده است که عبارتند از: قرآن، سنت، اجماع، قیاس، عقل و عرف.» -> حسن روحانی
• «در واقع منبع اساسی قوانین اسلامی (قرآن) به این دلیل انعطاف پذیر است که قوانین قرآنی در زمینه ارزیابی احکام، فضای مناسبی برای انعطاف پذیری ایجاد می کند. قرآن در مورد ارزش اصلی احکام خود صریح و روشن نیست و این احتمال وجود دارد که یک فرمان در قرآن گاهی اوقات جنبه حتمی و دستوری داشته باشد، گاهی اوقات تنها یک پیشنهاد باشد و زمانی هم تنها یک حکم جایز باشد. دستورات و ممنوعیت ها در قرآن به شیوه های مختلف بیان شده که در مقابل برداشت های مختلف، باز و آزاد است.» -> حسن روحانی
• «من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هر چه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می نمایم.» سخنرانی ۱۴ اسفند ۵۹ -> ابوالحسن بنی صدر
• «اسلام غریب آغاز شد، و غریب خواهد رفت.» -> عبدالرحمن اوزاعی
• «اسلام نه یک نیاز به ممارست دارد، و نه نیاز به لباسی. تحمیل حجاب به یک زن، خلاف اصول اسلام است. متأسفانه، بعد از همه سؤ ظن نسبت به اسلام؛ بسیاری از مردم شروع کردند به در نظر گرفتن حجاب به عنوان یک مشکل سیاسی، اما این چنین نیست. پوشیدن حجاب یک گزینهٔ شخصی آزاد است.» مصاحبه با کوریره دلا سرا , نقل شده "Muslim women don't have to wear veils: Rania" in Khaleej تایمز (۹ فوریه ۲۰۰۷) -> رانیا عبدالله
• «در میان مسلمانان تنوع دینداری و تحولات دینداری از بسیاری از ادیان دیگر در طول این ۱۴ قرن گذشته بیشتر بوده است.» -> محمد مجتهد شبستری
• «من نمی دانم چرا کشورهای غربی مسلمان ها را با حکومت هایشان یکی می گیرند؟... ملل مسلمان مخالف اصلاحات دینی و سیاسی نیستند. در این کشورها حامیان اصلاحات بسیارند. اما قدرتمندان با آن مخالف اند. زیرا اصلاحات به معنی قرائت جدید از اسلام است و به معنی به روز کردن زندگیست، به معنی اصلاح حقوق انسان هاست و این اصلاحات به نفع قدرتمداران نخواهد بود.» -> محمد مجتهد شبستری
• «اسلام از تعقل و خردورزی و نوآوری در عمل، استقبال می کند؛ ولی متأسفانه ادیان در طول تاریخ، دچار آفت قداست زدگی ظواهر دین به جای تعقل و توجه به محتوای دین شده اند.» ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۳، روزنامهٔ جام جم، -> محمد خاتمی
• «معتقد نیستم که انسان بتواند ادعا کند مسلمانی حقیقی است بدون آنکه به او آزادی کامل اعتقادی در دین و ایمان داده باشند.» -> محمدحسن امین
• «...دموکراسی رؤیایی نیست که تنها در خارج از جهان اسلام محقق شود بلکه در تمام نقاط آبادان دنیا قابل اجراست.» -> راشد غنوشی
• «... هیچ تعارضی بین اسلام و دموکراسی وجود ندارد و اسلام گراها در رأس نیروهای مدافع حق اختلاف، چندگانگی فرهنگی، تنوع سیاسی، آزادی بیان، حقوق زن و تمام ارزش های جهانی که آزادی و عدالت و توسعه را برای جامعه به ارمغان می آورد قرار دارند.» -> راشد غنوشی
• «به گمان من، نظام اسلامی نظام شوراست و امروزه نزدیکترین نظام به آن، نظام دموکراتیک است که قدرت را در دست مردم قرار می دهد و حاکم به جز قدرتی که مردم به او می دهند قدرتی ندارد... به نظر من نظام پارلمانی به نظام شورایی نزدیکتر است، چون دولت قدرت را مستقیماً از نمایندگان می گیرد و این نوع دموکراسی مانع از شکل گیری نظام فردگرا می شود.» -> راشد غنوشی
• «شریعت خودش را به مردم تحمیل نمی کند بلکه این مردم هستند که باید شریعت را بخواهند. اگر مردم خواهان اجرای احکام شرع باشند، این احکام بر اساس فهم و درک مردم و از طریق علما و نمایندگان اجرا می شود؛ ابزارهای دموکراتیک هم نشان می دهد که آیا مردم خواهان اجرای این احکامند یا احکام دیگری.» -> راشد غنوشی
• «یک مسلمان باید دین را تمام و کمال قبول کند اما چون شرایط زندگی و توانایی و آگاهی مردم با هم فرق می کند، مسلمان ها در حد امکان و توانایی شان دین را به اجرا درمی آورند، خدا هم به کسی تکلیفی فراتر از توانایی اش نمی دهد.» -> راشد غنوشی
• «احکام شرع برای کسی که از آن بدش بیاید اجرا نمی شود، برای کسانی اجرا می شود که خواهانش باشند چون دین اسلام اصلاً بر اساس آزادی شروع می شود: «اشهد ان لا اله الله» یعنی اینکه من تصمیم می گیرم که خدا را بپرستم و دستوراتش را اجرا کنم، حالا اگر فرد دیگری چنین تصمیمی نگرفت ما فقط می توانیم با او بحث و گفتگو کنیم نه اینکه اجبارش بکنیم، اگر اکثریت مردم گفتند که چنین چیزی نمی خواهند باز هم ما فقط می توانیم با آنها بحث و گفتگو کنیم تا قانع بشوند یا نشوند؛ مردم به خواست خودشان به بهشت می روند کسی را با زنجیر به بهشت نمی برند.» -> راشد غنوشی
• «اساس شریعت، عدالت است و شریعت تمامش عدالت و رحمت است و هر نظامی که عدالت را اجرا کند نظامی مبنی بر شریعت است، حتی اگر اسم شریعت رویش نباشد و هر نظامی که عدالت را اجرا نکند مبنی بر شریعت نیست حتی اگر اسم شریعت رویش باشد. خداوند برای انسان کرامت قائل شده، هر نظامی بر این اساس که چقدر این کرامت را رعایت کند به اسلام نزدیک می شود.» -> راشد غنوشی
• «همهٔ مسلمان ها آرزو دارند در جامعه ای نوگرا زندگی کنند که در آن پیشرفت اقتصادی و علمی باشد و در عین حال جایگاه اسلام هم حفظ شود در حالی که سکولارها در جهان عرب می گویند اگر نوگرایی و پیشرفت اقتصادی و علمی می خواهید دینتان را کنار بگذارید.» -> راشد غنوشی
• «هرکس که خدا او را به اسلام راهنمایی فرمود و دلش را به آن شادمان کرد، باور بدارد که همانا محمّد ﷺ بهترینِ پیامبران است، اسلام برترینِ ملّت ها و عرب بهترین امّت هاست.»از دیباچهٔ فقه اللغة و سر العربیّة -> ثعالبی
• «در اسلام شکل خاصی از حکومت مشخص نشده است و موضوع بر حسب زمان و مکان و شرایط، فرق می کند و این نیز نقصی به شمار نمی رود، بلکه نشان دهنده انعطاف پذیری اسلام برای پیاده شدن در هر زمان و مکانی است.». -> لطف الله میثمی
• «جهان اسلام نیازمند راه حل های عاقلانه و دقیقی است تا از مشکلات روزمره زندگی انسانی خلاص شود. مشکلاتی نظیر فقر، بیکاری، بیسوادی، وابستگی اقتصادی، خشونت سیاسی، ارزش های نئوفئودالی و افراط گرایی مذهبی. مسائل و مشکلات جهان امروز این هاست و پاسخ آنها در ایجاد یک مکتب فکری مدرن و مترقی اسلامی است که به آداب دموکراتیک عمیقاً پایبند باشد. چیزی که بیش از هر زمان دیگر مورد نیاز جهان اسلام است، فرهنگ زنده و درخشان «کرامت انسانی» است که منطبق با یکی از حیاتی ترین مفاهیم قرآنی است: شأن خلیفه اللهی انسان» -> چاندرا مظفر
• «پس از فاجعهٔ یازدهم سپتامبر، در آمریکا علاقهٔ افراد عادی به شناخت بیشتر اسلام بی سابقه است و در عین حال حملاتی که علناً برخی از کشیش های تندرو و نیز دشمنان سیاسی اسلام به اسلام می کنند و کتاب هایی که با غرض می نگارند، در شرف ایجاد بحران بزرگی است که به رغم دوستی بسیاری از گروه های کاتولیک و پروتستان معتدل با اسلام ممکن است به یک «برخورد تمدن ها» بینجامد. در این موقعیت است که بیان ارکان و اساس تفکر اسلامی و روشن ساختن معنای واقعی واژه هایی از قبیل «جهاد» و «شهادت» و غیره که دائماً در وسائل ارتباط جمعی غربی به صورت تحریف شده به کار برده می شود، ضرورت دارد. وانگهی باید به حملاتی که به برخی از جوانب اسلام و جامعهٔ اسلامی مانند حقوق بشر و عدالت و حق زن و غیره می شود، پاسخ داده شود...» از «قلب اسلام» مقدمه، شابک: ۹۶۴–۳۱۲–۸۶۲–۸، نشر نی -> سید حسین نصر
• «اسلام نگفته است برای آن که وحدت پیدا کنیم باید مثل هم بیندیشیم. آن وحدتی که ما بدان دعوت شده ایم در عین قبول تفاوت هاست...»، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸. -> میرحسین موسوی
• «هر که از راه مجذوب شدن به شخصیت ها به دین در آید همان اشخاص همچنان که او را به آن در آورده اند از آن خارجش کنند و کسی که از راهِ کتاب و سنت به این دین وارد شود، کوه ها بجنبند و او نجنبد.» میزان الحکمة، ج ۴ -> جعفر صادق
• «اسلام می خواهد حتی در برابر کسانی که با آنان می جنگد یا آنان با اسلام می جنگند، راه را باز بگذارد: «اگر به صلح تمایل یافتند، تو نیز به آن تمایل بیآب و برخدا توکل کن امید است که خدا میان شما و کسانی که با آنان دشمنی کرده اید، دوستی برقرار کند» دشمنی مداوم و دوستی مداوم در کار نیست دل ها دگرگون می شوند. اسلام همواره می خواهد درها به روی صلح یا تمام مردمان بگشاید، زیرا مایهٔ رحمت برای تمام جهانیان است.». -> یوسف قرضاوی
• «اسلام برای جهان است، یک دین دنیایی است و از این رو امکان سازگاری آن با عرفی شدن وجود دارد.» -> حسن حنفی
• «دُرّ مکنون در صدف اسلام، تسلیم شدن به فرمان پروردگار و ورود به دار السّلام عشق و بهشت امن و آسایش است.» (مقالات-ص ۱۵۹) -> حسین الهی قمشه ای
• «اگر ما انتقاد می کنیم ، انتقادمان از اسلامِ سیاسی است، نه به مبانی اسلام.» -> ایاد جمال الدین
• «اسلام منطقی تر و جدی تر از آن است که به آنچه در زندگی بی ثمر است و بر روی اذهان بی اثر، در آخرت پاداش دهد، و عملی که نه برای خلق خدمتی باشد و نه برای خود، اصلاحی، ثواب داشته باشد.» از مجموعه آثار شماره ۶ تحلیلی از مناسک حج -> علی شریعتی
• «در منطق اسلام، کشته شدن یک انسان برابر کشتن همه انسان هاست.». روزنامهٔ شرق، شماره ۲۱۰۹–۱۳۹۳ سه شنبه ۱۸ شهریور -> محمدتقی فاضل میبدی
• «چرا در مورد بیش از یک میلیارد مسلمانی که افکار شیطانی ندارند صحبت نمی کنید، مسلمانانی که به آزار و اذیت زنانشان نمی پردازند، پنج بار در روز نماز می خوانند و هیچ کدام از اقدامات ناپسندی که شما به مسلمانان نسبت می دهید انجام نمی دهند. شما اقدامات تعدادی کمی از کسانی که خود را مسلمان می نامند می بینید و با همان عینک به تمامی دین اسلام نگاه می کنید. ما آمریکایی ها مسلمانان بیشتری را کشته ایم.» -> بن افلک
• «در واقع هیچ اجباری در دین نیست. متأسفانه افراد و گروه هایی سر برآورده اند که تفسیری اشتباه از مکتب سنت ارائه می دهند و خشونت و ترور را به نام سنی ها ترویج می کنند. این گروه ها نقش مخربی دارند و بیشتری آسیب را هم به خود اسلام می زنند. دنیای اسلام اکنون بیش از هر زمان دیگری به اتحاد و رفع مسالمت آمیز اختلاف های سیاسی نیاز دارد. امت ما باید از چنین رفتارهای مخربی دوری کند.» -> فتح الله گولن
• «در هر دینی افرادی را می بینیم که از جریان اصلی دور می شوند و دیدگاه های رادیکال را دنبال می کنند. بسیار سخت است بگوییم پیروان یک مکتب دینی، سنی یا شیعه فرقی نمی کند، گرایش بیشتری به این چنین انحراف هایی دارند. به اعتقاد من، این مشکل بیشتر ریشه در کاستی های ما از درک و پذیرش جوهره و هویت راستین دین دارد.» -> فتح الله گولن
• «نگاه به دین به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی بزرگترین خیانت به دین است. این دیدگاه اسلام را به اصولی ساده و سطح پایین و در واقع به کاریکاتوری از دین مبدل می کند.» -> فتح الله گولن
• «در واقع تمایل به پایین آوردن دین تا حد سیاست و متوسل شدن به خشونت بیشتر در کشورهایی دیده می شود که پیش از این تحت کنترل استعمار بوده اند.» -> فتح الله گولن
• «به گمان من علت زبونی این امت پیش از نادانی، هوشیاری نارسایی است که باعث می شود نور به قلب امت نتابد؛ به نظر من خطرناک ترین بیماری سمت و سوگیری افراطی است زیرا با خارج کردن هر چیز از حد و اندازهٔ آن، به سمت خلاف هدف پیش می رود. برادرم! در میان ما اسباب نویدبخش نوظهور و نیرومند به جای اسباب فرسوده ای که مسیحیت را پیشرفت داده است آشکار شده است و من این موضوع را در کتاب دیگری به تفصیل بیان کرده ام.» -> سعید نورسی
• «دین اسلام یکی از بزرگترین نیروهای اهریمنی جهان است.» -> ریچارد داوکینز
• «فرهنگِ اسلامی که فی المثل زبانش عربی بود، فکرش ایرانی، خیالش هندی بود و بازویش ترکی، امّا دل و جانش اسلامی بود و انسانی. پرتوی آن در سراسرِ قلمرو اسلام وجود داشت: مدینه، دمشق، بغداد، ری، نیشابور، قاهره، قرطبه، غرناطه، قونیه، قسطنطنیه، کابل، لاهور و دهلی. زادگاهِ آن هم همه جا بود و هیچ جا. در هر جا از آن نشانی بود، و در هیچ جا رنگِ خاصی بر آن قاهر نبود. اسلامی بود، نه شرقی و نه غربی. با این همه، رشد و نمو آن در طی مدّت چهار قرن متوالی چنان سریع بود که فقط به یک معجزهٔ شگرف می مانست.» بخش ۴ -> عبدالحسین زرین کوب
• «این تمدّن - باز تکرار باید کرد - نه عربی است نه هندی، نه ترکی است و نه ایرانی. اسلامی است و در عین حال جامعِ همهٔ این ها.» بخش ۵ -> عبدالحسین زرین کوب
• «که گفت که در اسلام، دین را با هنر سازگاری نیست؟ بر عکس، این هر دو با یکدیگر ملاقات می کنند و آن هم در مسجد. خدای اسلام - الله تعالی - نه فقط رحیم و حکیم است، بلکه جمیل هم هست، و از همین رو چنان که صوفیه می گویند، دوستدار جمال. یک نظر به بعضی مساجد کهن نشان می دهد که این بناهای باشکوه والا که به پیشگاهِ خدا اهداء شده اند صرف نظر از قدس و نزهتِ معنوی که دارند از احاظِ یک مؤرخ نیز در خور آنند که گالری های هنر اسلامی تلّقی شوند... حقیقت آن است که معمارِ مسلمان در روزگاران گذشته هر زیبایی را که در اطراف خویش می دید اگر آن را در خورد عظلمت و جلالِ خدا می یافت سعی می کرد تا به هنگام فرصت برای آن در مسجد جایی باز کند.» بخش ۲۱ -> عبدالحسین زرین کوب
• «اسلام در طول تاریخ متناسب با تحولات اجتماعی تغییر کرده و باز هم تغییر خواهد کرد. خشونت های گروه های تروریستی مسلمان از یک سو، و اسلام هراسی بنیادها و رسانه های غربی و برخی غربیان از دیگر سو، موجب شده تا بسیاری از علمای مسلمان در کشورهای مختلف بگویند که اسلام دین خشونت نیست. کنش های دو نیروی افراطی تروریسم اسلام گرا و «صنعت اسلام هراسی» به جنبش خشونت زدایی از اسلام سرعت خواهد بخشید و نمونه دیگری از اصلاح پذیری اسلام را به نمایش خواهد گذارد و صدای قرآن رحمت را بلند خواهد کرد.» -> اکبر گنجی
• «قرآن خنثی و بی طرف نیست. متنی چند صدایی است. سنت گرایان، بنیادگرایان/سلفی ها و تجددگرایان صداهای متفاوت و متعارضی از آن بلند کرده و «اسلام ها» ی گوناگون را ساخته اند. همه اسلام ها موجه نبوده و نیستند و هر یک از آنها باید نشان دهد که دارای اعتبار هرمنیوتیکی هستند.» -> اکبر گنجی
• «در غرب گروه ها، احزاب و جریان های فکری هستند که با اهداف سیاسی مشخصی تلاش می کنند حمله ای بی رحمانه علیه اسلامداشته باشند. این فقط برای این روزها نیست و از قبل هم وجود داشته است. هدفشان این است که بگویند اسلام یک دین طرفدار خشونت و کشتار است. برای مثال اگر به اندیشه های مطرح شده در مقاله «جنگ تمدن ها» اثر هانتینگتون توجه کنیم همین فلسفه و دیدگاه غلط را ترویج می کند. این مطلب زمانی بیان شد که هنوز حوادث ۱۱ سپتامبر اتفاق نیفتاده بود.» -> احمد الطیب
• «نباید فراموش کنیم تاریخ متهم کردن اسلام به خشونت سابقه ای طولانی دارد و درآن بقایای تعصبات موروثی دوران قرون وسطا دیده می شود. این تصور دارای اهداف سیاسی و اقتصادی مشخصی است و تحت پوشش تحقیقات علمی می خواهد دیدگاه های خودش را به دیگران القا کند. در این رویکرد تصویری مخدوش از اسلام و مسلمانان ارائه می شود.» -> احمد الطیب
• «من شیوهٔ چندصدایی را دوست دارم. اما توجه کنید که تمدن و مذهب یک چیز است و رمان چیز دیگری است. اسلام، قدرت و دین محوری است. با این حال اینکه شما تمدنِ چندصدایی یا اثرِ هنری چندصدایی داشته باشید مسئله دیگر است. رمان ها باید چندصدایی باشند و جوامع هم البته همین طور هستند. در واقع رمان ها صداهای مختلف را در جامعه تکثیر می کنند. جوامع مستبد می خواهند در رمان هاشان متحد و بزرگ به نظر برسند... در اسلام صداهای مختلفی وجود دارد. از اسلام تعبیرهای مختلفی وجود دارد. مثلاً اسلام سیاسی وجود دارد و همان طور که شما می دانید اسلام شیعی و اسلام سنی هست.» -> اورهان پاموک
• «مسلمانان معاصر هر گاه می خواهند درباره ی جنگ و صلح نظر بدهند به این صلح رجوع می کنند. کلا اگر چیزی در زندگینامه سنتی محمد برای غیر مسلمانان مهم باشد همین واقعه صلح حدیبیه است... هرگاه که موضوع مناسبات بین المللی مطرح می شود، این آتش بس همواره مورد ارجاع مسلمانان قرار می گیرد.» Jansen, Hans: Mohammad (Eine Biographie). 2008. Verlag C.H. Beck, p. 339 -> هانس یانسن
• «اسلام دین زیبای برادری و از خودگذشتگی است». در زندگی پی -> یان مارتل
• «منتقدان چنین معتقدند که قوانین الهی غیرعادلانه و خشونت آمیز است اما خداوند این قوانین را منصفانه دانسته است.» -> حسن البلقیه
• «اسلام سیاسی باعث شده که گروه های اسلامی که روزگاری هدف اصلی آنها ارشاد و آگاه سازی جامعه بود، امروزه همچون انسان تشنه ای که به دنبال آب می گردد، کاملا شیفته رسیدن به قدرت شده اند.» -> سید طالب رفاعی
• «درسراسر تاریخ بشر هیچ تمدنی مانند اسلام دچار بلایایی پی در پی، شدید و دامنه دار نشده است.» -> ویل دورانت
• «اسلام را باید از صورتِ تکراری و سنّت های ناآگاهانه ای که بزرگترین عامل انحطاط است، به صورتِ یک اسلامِ آگاهی بخشِ مترقّی معترض و به عنوان یک ایدئولوژی آگاهی دهنده و روشنگر مطرح کرد.» در «مکتب، وحدت، عدالت: علی» شهریور ۱۳۵۱ -> علی شریعتی
• «اسلام- هر چه که باشد- معترض توانایی برای خود در طول تاریخ نیافته است؛ چرا که جز تسلیم حق شدن معنای دیگری نمی تواند داشته باشد.» آذر 1395 -> هارون اخلاقی
• «باور دارم که در جهان اسلام (و بقیه فرهنگهای ملی و مذهبی) باید خطوط افتراق را مشخص کنیم. همچنین باید از زاویه دورن تمدنی به مسئله نگاه کنیم. خط های افتراق را بشناسیم و برای صلح آمیز کردن تفاوت ها فکری بکنیم.» -> محمود صدری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اسلام، گرویدن به آیین آسمانی حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله را گویند که یکی از ادیان توحیدی و ابراهیمی است و از جامعیت خاصی نسبت به دیگر ادیان برخوردار است.از این عنوان در بیشتر باب های فقهی مانند طهارت، صلات، زکات، صوم، حج، جهاد، تجارت، وصیّت، نکاح، نذر، کفّارات، صید و ذباحه، شفعه، احیاء موات، لقطه، حدود و قصاص سخن رفته است.واژۀ اسلام افزون بر معنای یاد شده بر خود آیین و شریعت آسمانی آن حضرت نیز اطلاق شده است.
اسلام درلغت به معنای انقیاد و تسلیم شدن است شخص فرمانبردار و مطیع رادر لغت مسلم یا مسلمان می گویند.
معنای اصلاحی
دراصطلاح عبارت است از گفتن شهادتین بازبان است «لا اله الا الله محمد رسول الله» که اولین مرتبه اسلام است که شیعه و سنی در آن اتفاق دارند.
تفاوت اسلام و ایمان
تفاوت اسلام به مفهوم نخست با ایمان، در آن است که اسلام، گرویدن به آیین حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله در زبان است، لیکن ایمان گرویدن به آن در زبان همراه با اعتقاد قلبی و عمل به احکام و دستورهای آن می باشد. البته برای ایمان دو معنای دیگر نیز ذکر شده است؛ یکی عام که هم معنای با اسلام است و دیگری خاص که عبارت است از اعتقاد داشتن و پذیرش ولایت و امامت دوازده امام معصوم علیهم السّلام.
جواهر الکلام، ج۶، ص۵۹.
...

پیشنهاد کاربران

بهترین و کاملترین دین دین اسلام است! اگر چه بر خی به نام دین اشتباهاتی در راستای نفاق انجام دهند ولی این دلیل نمیشود که دین بد باشد! عاملان به دین باید درست شوند! دین درست است.

دین فرخنده اسلام ، آورنده اش پیامدار بزرگوار محمد که درود خداوند بر او باد بود. پیام آور کیازند اسلام محمد مصطفى اَپدُم پیامبر از زنجیره ى پیامبران آسمانى بودند. در سن ٤٠ سالگى بر پیامبرى برانگیزانده شد و روح امین ( جبرئیل ) بر او فرود آمد و پیغام آور خداوند
با او بود. سِپنْتا نَسکَش " قرآن" که نَسکِ آسمانى اسلام است. کانون اسلام یکتاپرستى ، باور به جهان پس از مرگ و پاسخگویى و پیامبرى محمد مصطفى ست. اسلام دین پرهیزگارى ، نیکوکارى و دادگرى ست. نماز و نیایش و روزه درآن جایگاهى بنیادین دارد. ملت هایى که اسلام را
پذیرفتند بویژه ایرانیان بسیار به اسلام خدمات شایان کردند و دانش و هنر خویش را در راه اسلام به کار بستند و روشنى بخش راه اسلام شدند. پیامبر اسلام همواره از ایران و ایرانیان به نیکى یاد مى کرد و سخنان گوناگونى از ایشان هست که ایرانیان و پارسیان را مردمانى والا
، فرزانه ، دین شناس و باایمان مى دانند.

اسلام کامل ترین دینه . وقتی درش تحقیق بشه و تحقیقات به عموم اعلام بشه همه حیرت میکنن. قران سرشار از رازه. و علومی درش هست که حتی فکرشم نمی کنید همگی تازه یا داره کشف میشه یا هنوز کشف نشده. اسلام یعنی تسلیم محض مشیت الهی بودن که نتیجه ای نداره جز عاقبت به خیری. اگر مسلمان واقعی باشیم خیر دنیا و آخرت و می بریم و اگه بخوایم از راه های دیگه به خدا برسیم مثل این می مونه که یه مسیر پیج در پیچ و طولانی و به یه راه مستقیم و کوتاه ترجیح بدیم و عمرمون کفاف طی اون مسیر و نمیده و پیچ هاش هم ناامیدمون میکنه هم خسته و هم ممکنه گمراه کنه. مطمعن ترین راه رسیدن به کمال اسلامه. چون هر اونچه رو که برای سعادت و سلامت جسم و روح لازمه رو در اختیار میذاره. این یه لطف از طرف خداست. بیچاره ما که مهربونی های خدا رو مدام نادیده میگیریم. . . من یکی که خیلی شرمنده ی خدام. . .

بسم الله الرحمن الرحیم درجواب عزیزی که گفتنداسلام ازایران امده فقط اندکی مطالعه تاریخی لازم است وعزیز دیگری که منکرنیاز به ادیان شدندبهترین دلیل برای نیاز به ادیان حکم عقل است عذرخواهم که فرصت بیان بیشترنیست موفق باشید

aslam
به انگلیسی :safe . Healthy; Secure.
به فارسی :امن . سلامت


name: aslam
Muslim boy name

meaning: healthy secure safe

اسم پسرانه اسلامی
امن و سلامت

خداپذیری

اِسلام
اِسلام مانند واژهء سَلام از یک ریشه ساخته شداند:
سَلام : سَ - لام
اِسلام : اِس - لام
سَ و اِس = شمارهء ۳ ( سه ) پارسی است.
لام = رام است که در پیش از دین های یکتاپرستی به ایزد گفته می شده است.
پس اَز پدید آمدن دین اسلام ، رام دیگر به مینهء ایزد نبوده بساکه به مینه ء پِی ( اَصل ) فهمیده شده که
سه تا بودند :
۱ - توحید = یگانگی خداوند
۲ - نَبُوَت = پیامبَری اَز سوی خداوند
۳ - مَعاد =بازگَشت ( همه به سوی خداوند )
که به پِی های دین یا اُصول دین شناخته شده اند.
اِسلام = دینی دارای سه پِی ( سه اصل )

تنها دین برحق در جهان
کسی که دین اسلام را قبول نداشته باشد بیشعوری خود را اثبات نموده است!
این مقوله را نیاز نیست اثبات کنم چون خیلی وقت پیش اثبات شده است ( البته نباید تلاش کرد که انسان های بیشعور را آگاه ساخت زیرا بدلیل بیشعوری و بیعقلی خود او از تو متنفر خواهد شد!: ) ) ولی کسانی که شعور و عقل انسانی داشته باشند و از آن استفاده کنند اسلام را بهترین و کاملترین دین الهی میابند.
لطفا خودتان بروید و تحقیق کنید و کمی مطالعه و از روی بی خردی حرف نزنید. . .
بهترین و کامل ترین دین اسلام است و خدای الله و پیامبرش ( ص ) والسلام. . .

در جواب به کسانی که به دین مبارک و همیشه پیروز اسلام، اهانت و تهمت های بی منطقی و احمقانه ای میزنند، بایدگفت �قبل از این که سخنی میگوید کمی تأمل کنید چون که اسلام همه را به صلح، فراگیری علم ، محبت ، نیکی و. . . دعوت میکند که عقل را کامل و نوع نگرش را به جهان تغییر را تغییر می دهد�
این افراد از سر تعصبات کاذب قومی و زبانی و فرهنگی و نژادی، وتصورات غلطی که با فریب دادن اذهان مردم و به خصوص جوانان که از سوی دشمنان خدا و دینش است سخن می گویند
اعراب حجاز پس از پذیرش اسلام، بهتر از دوره های پیش وعصر جاهلیت، قدرتمند شدن زیرا اسلام همه آنها را از تعصبات قبیله ای و طایفه ای منع کرد و خوی وحشی گری را ممنوع و به پیام اصلی اسلام که برابری و برادری بود دعوت نمود چه سفید باشد چه سیاه همه ی ما انسانیم
البته باید به عقاید و نظرات یکدیگر احترام بگذاریم

قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَی وَعِیسَىی وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۶﴾ بقره
در این آیه به پیامبر گفته شده بگو ما به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان پیامبرش و موسی و عیسی و همه پیامبران دیگر نازل شده �مسلمانیم� بین احدی از آنها فرقی نیست. ( برتری نیست )

اگر به این آیه و آیات مشابه درباره معنی واژه های اسلام و مسلمان در قصص قران از پیامبران مختلف توجه شود بسیاری از تعصبات و شبهات رفع خواهد شد.


کلمات دیگر: