مترادف هدایت : ارشاد، دلالت، راهنمونی، راهنمایی، هدی
متضاد هدایت : اضلال
برابر پارسی : راهنمایی، راهبرد، رهنمود، رهنمودی
guidance, conduction
conduction, direction, guidance, tutelage
ارشاد، دلالت، راهنمونی، راهنمایی، هدی ≠ اضلال
هدایت و فرماندهی شناور از طریق صدور دستورهای لازم به سکانی متـ . هدایت شناور
هدایت . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) (میرزا...) خلف میرزا شاه تقی نصرآبادی نویسد: جوان قابل بآرامی است در اوانی که به اصفهان بود به نوعی سلوک میکرد که دشمن و دوست زبان تحسین می گشودند و او را بیکدیگر مینمودند. در وقتی که والد او شیخ الاسلام مشهد مقدس بود وی نیز قاضی آن شهر بود و الحال شیخ الاسلام مشهد است . او راست :
به ما بیگانگیها چیست گاهی ؟
تبسم گر نمیخواهی ، نگاهی
به جانان تحفه ٔ ما تنگدستان
گل داغی است یاریحان آهی .
(از تذکره ٔ نصرآبادی صص 177 - 178). میرزاهدایت از شعرای قرن یازدهم هجری بوده است .
هدایت . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) مهدیقلی ... از خاندان معروف هدایت و از بستگان رضا قلیخان است . وی از مطلعان تاریخ و فرهنگ ایران بود و در سیاست بمناصب عالی رسید آثار بسیاری از خود بجا گذاشته و آنچه بطبع رسیده عبارت است از:
1- فوائدالترجمان در تعلیم زبان فرانسه در 2 جلد. 2- تحفةالاَّفاق در تاریخ ،جغرافیا، سیاست و افتصاد اروپا. 3- گزارش ایران باستان با تحقیقی در سلسله ٔ کیان . 4- مجمعالادوار در علم موسیقی . 5- افکار امم در تحقیق مذاهب و تطبیق با حکمت . 6- سفرنامه ٔ گرد کره از طریق چین و ژاپن به عزم زیارت بیت اﷲ. 7- خاطرات و خطرات . 8- تعلیم الاطفال در تدریس الفبا و الفبای مخصوص .
وی تا آخرین سالهای عمر خود و بنا بنوشته ٔ خودش تا سال 1326 هَ .ش . که خاطرات و خطرات را مینوشته همواره در کار تصنیف و تألیف بوده و آثار دیگری نیز بوجود آورده که عمرش برای طبع آنها وفا نکرده است . (از کتاب خاطرات و خطرات ).
حاج مخبرالسلطنه هدایت در سال 1305 هَ .ش . وزیر فوائد عامه گردید. در اردیبهشت 1306 به ریاست دیوان عالی تمیز منصوب شد و سپس در خرداد ماه 1306 هَ .ش . برای اولین بار به نخست وزیری رسید. مخبرالسلطنه در دیماه 1309 مجدداً نخست وزیر شد و کابینه ٔ دوم خود را تشکیل داد. در فروردین 1312 پس از تشکیل دوره ٔ نهم مجلس شورای ملی از نخست وزیری مستعفی و برای بار سوم مأمور تشکیل کابینه گردید. وی در روز چهارشنبه 22 شهریور 1334 هَ .ش . درگذشت . (از فرهنگ فارسی معین ).
هدایت . [ هَِ ی َ ](اِخ ) طبرستانی . رجوع به هدایت (رضا قلیخان ) شود.
هدایت . [ هَِ ی َ ](اِخ ) مخبرالسلطنه . رجوع به هدایت (مهدیقلی ) شود.
هدایت . [ هَِ ی َ ] (اِخ ) صادق . رجوع به صادق هدایت شود.
ناصرخسرو.
خاقانی .
نظامی .
سعدی .
هدایت . [ هَِ ی َ] (اِخ ) رضاقلی خان طبرستانی ملقب به لله باشی در تهران متولد شد و در شیراز به تحصیل دانش پرداخت . در موقع سفر فتحعلیشاه به اصفهان مورد توجه شاه قرار گرفت و به لقب امیرالشعرائی مفتخر گردید. چون فتحعلیشاه درگذشت به دربار محمدشاه و سپس به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و از طرف ناصرالدین شاه به ریاست مدرسه ٔ دارالفنون رسید. (از کتاب سال کیهان 1342 ص 399).
رضا قلی خان ، فرزند محمد هادی ولادتش در شب پانزدهم محرم الحرام در سنه ٔ 1215 هَ . ق . در تهران واقع گردید. والدش از اعیان قریه ٔ چارده مضافات دامغان بوده و از اوان شباب ملازمت پیشه نموده و در حضرت قهرمان ایران محمدشاه قاجار (آقامحمدخان ) خزانه دار بوده و در دوران فتحعلیشاه نیز این شغل را ادامه داده است . رضاقلی خان بنا به اظهار خود از دوران صغر طبعش به معلومات و منظومات راغب بوده و در دبستان به سخن منظوم زبان گشوده است . آثار و تألیفات او که خود در سن 45 سالگی آنها را در خاتمه ٔ ریاض العارفین نام برده است عبارتنداز: 1- مثنوی هدایت نامه در بحر رمل . 2- مثنوی گلستان ارم . 3- مثنوی دیگر موسوم به انیس العاشقین . 4- مثنوی موسوم به بحرالحقایق . 5- کتاب مظاهرالانوار. 6- مثنوی انوارالولایه . 7- مثنوی خرم بهشت . 8- فهرست التواریخ . 9- منهج الهدایه . 10- مفتاح الکنوز. 11- تذکره ٔ ریاض العارفین . 12- مدارج البلاغه . 13- مجمعالفصحا در تذکره ٔ شعرا شامل دو مجلد بزرگ . 14- لطایف المعارف . 15- رساله ٔ جامع الاسرار. 16 تا 18- سه جلد در تکمیل تاریخ روضةالصفای میرخواند. 19- دیوان غزلیات شامل بیش از8 هزار بیت . 20- دیوان قصاید شامل بیش از 10 هزار بیت . (از خاتمه ٔ ریاض العارفین چ سنگی ص 352 ببعد). آنچه رضاقلی خان هدایت به روضةالصفا افزوده شامل تاریخ دوره ٔ صفویه ، افشاریه ، زندیه و قاجاریه است . (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 206). از تألیفات دیگر او فرهنگ معروف انجمن آرای ناصری و کتابی به نام نژادنامه است و فرهنگ مزبور آخرین اثر اوست . رضاقلی خان علاوه بر تحقیقات و تألیفات متعدد خدمت دیگری به فرهنگ ایران کرده و آن تأسیس یک چاپخانه است که بسیاری از کتب ادبی در عصر قاجاریه در آن چاپخانه طبع شده است . (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 370 و 371).
راهبرد، رهنمود، راهنمای