[ویکی اهل البیت] کلید واژه: آیات تسلیم، اقسام تسلیم، تسلیم
منظور از تسلیم این که فرد مسلمان به همه اوامر، نهی ها و تقدیرات خدای حکیم، در اعتقاد و هم در عمل ایمان داشته و در حد توانش به آن عمل کند؛ و ثمره آن دارا شدن قلب سلیم خواهد بود که حتی در همه اعضاء بدن تاثیرگذار است و سبب سلامت جسمی و داشتن آرامش روحی خواهد شد.
یک نمونه دستور الهی که نسبت به مسلمان دیگر نباید حسادت کرد یا کینه او را به دل داشت؛ آثار روانی حسد یا کینه، تاثیر در قلب صنوبری است که آن را بیمار می کند وقلب بیمار بر جسم انسان اثر می گذارد و آن را هم بیمار می کند و نشاط و شادابی را از فرد حسود و کینه ی می گیرد.
اکثر بیماریها روحی و جسمی افراد مسلمان به خاطر نداشتن روحیه تسلیم است. نمونه دیگر، اسلام می گوید: در مشکلات زندگی صبر داشته باش؛ غصه نخور و با استعانت از خدای مهربان و سعی در صدد برطرف کردن آن باش یا درخوردن اسراف و زیاده روی نشود؛ اما وقتی رعایت نگردد باعث خیلی از بیماری ها روحی و جسمی می شود.
جهل و نادانی، حب دنیا، تکبر، عناد، بغی و طغیان، حسد، عصبیت قومی، معرفت شناسی بر محور احساس و تجربه حسی و...
حب دنیا یعنی حبی که در مواقع دو راهی بین گناه کبیره و ترک آن، مرتکب گناه کبیره شود، مثلا در حین معامله برای سودآوری بیشتر دروغ بگوید یا جنس نامرغوب را به عنوان مرغوب بفروشد و گرفتن رشوه، ربا و غیره.
دوست داشتن فرزند و خانواده در اسلام به آن سفارش شده اما در موقع حساس نیاز اسلام، باید آن را کنار گذاشت والا چنین حبی را حب دنیا می نامند.
[ویکی فقه] تسلیم (ابهام زدایی). واژه تسلیم ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: •تسلیم (سلام کردن)، به معنای سلام کردن در نماز• تسلیم (سلام نماز)، سلام نماز• تسلیم، تحویل مال تعهّد شده به طرف مقابل• تسلیم (عرفان و اخلاق)، در اصطلاح ، اطاعت از امر خدا، استقبال از قضا و اعتراض نکردن به مصائب و ناملایمات و اخلاص در توحید• تسلیم (قرآن)، به معنای سلام کردن، اعطای چیزی به کسی، گردن نهادن، راضی شدن به چیزی، اطاعت و انقیاد و فرمانبرداری و سرسپردگی• تسلیم امیون (قرآن)، امیین مشرکین
...
[ویکی فقه] تسلیم (رضا). تَسْلیم، رضا دادن به حکم قضا، و در اصطلاح صوفیه استقبال از تقدیر با خشنودی و رضایت است.
تسلیم نشانۀ ثبات و استقامت بنده به هنگام نزول بلایا و عدم دگرگونی ظاهری و باطنی او، و اطاعت از اوامر و نواهی خداوند، بدون شکوه و شکایت است.
عبادی مروزی، منصور، التصفیة فی احوال المتصوفة (صوفی نامه)، ج۱، ص۱۱۵، به کوشش غلامحسین یوسفی، تهران، ۱۳۴۷ش.
به این ترتیب، تسلیم در باطن خود برخاسته از فنای انانیت سالک در ارادۀ خداوند است، و به همین سبب، فرد در مقام تسلیم همچون گوی در دست چوگان باز است و با محو اراده اش در ارادۀ خداوند، خود را به کلی به او سپرده، و در همۀ امور به او اعتماد کرده است. این امر خود ناشی از معرفت سالک به این نکته است که همۀ نیکی ها و زیبایی ها از خداوند، و همه زشتی ها و بدی ها از بنده است. به همین سبب، خداوند را شایستۀ اعتماد مطلق می داند، با اقتدا به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)، خود را به او می سپارد و به او دل می بندد.
غافر/سوره۴۰، آیه۴۴.
تسلیم از جمله مقاماتی است که خود با جهد و کوشش سالک، و پس از طی مدارج سلوک حاصل می شود، از این رو ست که نویسندگان صوفیه گاه آن را از جملۀ بالاترین درجات سلوک عامه، یا پایین ترین مراحل سلوک منتهیان دانسته اند و آن را صفت سالکانی شمرده اند که هنوز مراتبی چند در پیش رو دارند.
← شرط دوام سالک
...
[ویکی فقه] تسلیم (سلام نماز). تسلیم در اینجا به معنای سلام نماز می باشد که در آخر نماز گفته می شود و نماز به پایان می رسد. از تسلیم به این معنا در باب صلات بحث شده است.
در وجوب و استحباب سلام نماز اختلاف است. بسیاری قائل به وجوب هستند. برخی احتمال داده اند شاید منظور قائلان به استحباب سلام، استحباب صیغۀ دوم سلام- در صورت جمع بین صیغۀ اوّل و دوم- باشد نه استحباب اصل سلام در نماز. در نتیجه، قول به استحباب با قول به وجوب منافات ندارد و اختلافی در مسئله نخواهد بود. بنابر قول به وجوب در اینکه تسلیم جزء نماز است یا نه، اختلاف می باشد.بسیاری قول اوّل را برگزیده اند، بلکه این قول به همۀ قائلان به وجوب نسبت داده شده است. بنابر قول به استحباب، تسلیم با فقد شرایط نماز همچون طهارت؛ بلکه با وجود موانع آن مانند نجاست لباس، صحیح است.
جزء غیر رکنی بودن سلام نماز
تسلیم- بنابر قول به جزء بودن- جزء غیر رکنی است؛ ازاین رو تنها ترک عمدی آن موجب بطلان نماز می شود در صورت ترک آن از روی سهو، اگر قبل از انجام دادن عمل منافی با نماز- همچون پشت کردن به قبله یا حرف زدن- و نیز قبل از به هم خوردن موالات یادآور شود باید سلام را تدارک نماید و نمازش صحیح است. در صورت تذکّر بعد از انجام دادن عمل منافی نماز یا به هم خوردن موالات، در اینکه نماز باطل می شود و اعادۀ آن لازم است یا نه، اختلاف می باشد.
الفاظ تسلیم
برای سلام نماز دو عبارت ذکر شده است:۱. «السّلام علینا و علی عباد اللّه الصّالحین.» ۲. «السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.»
← اقوال در صور مختلف سلام نماز
...
[ویکی فقه] تسلیم (سلام کردن). تحیت گفتن با صیغه سلام و نیز سلام نماز را سلام گویند. از سلام به معنای نخست در باب صلات سخن گفته اند.
در قرآن کریم از سلام به عنوان تحیت بهشتیان نام برده و بدان امر شده است. چنان که در روایات، از سنتهای رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و از مستحبات مؤکد شمرده شده است. ابتدا به سلام و مقدم داشتن آن بر هر سخنی، سلام کردن به کودکان و افشای سلام؛ یعنی سلام کردن به هر کس که انسان با او برخورد می کند، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است.
حکم سلام
پیشی گرفتن در سلام به مسلمانان، مستحب مؤکد و ترک آن مکروه است،
ابتدا به سلام نمازگزار
مگر نمازگزار که ابتدا به سلام برای او جایز نیست.
سلام کردن به نمازگزار
...
[ویکی فقه] تسلیم (شاعران). تَسْلیم، تخلص چند شاعر پارسی زبان که در سده های ۱۱ و ۱۳ق /۱۷ و ۱۹م، در ایران و هند می زیستند.
تسلیم خراسانی (سدۀ ۱۱ ق)، شاه رضا، متخلص به تسلیم. اوحدی وی را با ظاهری قلندرانه در ۱۰۸۳ق/۱۶۷۲م، در کشمیر دیده است.
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، ص۲۳۵، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم ۵۳۲۴.
۳ تن شاعر شیرازی تسلیم تخلص کرده اند که دو تن آن ها در خور توجه اند.
← محمدطاهر تسلیم شیرازی
تسلیم اصفهانی، میرزا صادق اصفهانی، متخلص به تسلیم (سدۀ ۱۳ ق)، مردی صاحب ذوق و اهل طریقت و مرید غلام علی شاه جلالی هندی است.
هدایت، رضا قلی، ریاض العارفین، ج۱، ص۴۱۴، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، ۱۳۳۴ش.
...
[ویکی فقه] تسلیم (عرفان و اخلاق). تسلیم، اصطلاحی در عرفان و اخلاق است.
تسلیم مأخوذ از سلام (از نامهای خداوند از آنرو که بریّ از عیب و نقص است)، گردن نهادن، راضی شدن، سلام کردن، عافیت طلبیدن و دوری جستن از آفت و بلاست.
واژه تسلیم در إصطلاح
تسلیم در إصطلاح، إطاعت از امر خدا، استقبال از قضا و اعتراض نکردن به مصائب و ناملایمات و اخلاص در توحید است. این معنای اصطلاحی، برگرفته از قرآن کریم و احادیث ائمه علیهم السلام است و با اصطلاحاتی از قبیل رضا و تفویض قرابت دارد.
واژه تسلیم در قرآن
در قرآن کلمه تسلیم دو بار به معنای گردن نهادن به امر خدا و رسول و یک بار به معنای تحیت و تعظیم به کار رفته است. همچنین این معانی در ترکیباتی از ریشه «سَلَمَ» فراوان به کار رفته است حضرت ابراهیم علیه السلام نمادی از تسلیم است، چنانکه در پاسخ به خطاب خداوند که فرمود: «اَسْلِمْ»، گفت : «اَسْلَمْتُ لِرَبّ العالَمین» که مفسران این آیه را ناظر به استقامت بر اسلام و اخلاص در توحید دانسته اند.
واژه تسلیم درأحادیث
...
[ویکی فقه] تسلیم (قرآن). تسلیم به معنای سلام کردن، اعطای چیزی به کسی، گردن نهادن، راضی شدن به چیزی، اطاعت و انقیاد و فرمانبرداری و سرسپردگی است.
منظور از تسلیم این که فرد مسلمان به همه اوامر، نهی ها و تقدیرات خدای حکیم، در اعتقاد و هم در عمل ایمان داشته و در حد توانش به آن عمل کند؛ و ثمره آن دارا شدن قلب سلیم خواهد بود که حتی در همه اعضاء بدن تاثیرگذار است و سبب سلامت جسمی و داشتن آرامش روحی خواهد شد.
آثار تسلیم
۱. ↑ لغت نامه، ج۴، ص۵۸۹۱، «تسلیم».۲. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۱۲.
...