معنی: اولین پرتو خورشید
الند
فرهنگ اسم ها
معنی: اولین پرتو خورشید
لغت نامه دهخدا
الند. [ اَ ل َ ] ( اِخ ) از دیههای کلارستاق. رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 108 و ترجمه همان کتاب ص 146 شود.
الند. [ اَ ل َ ] ( اِخ ) نام قدیمی مجمعالجزایر فنلاند در بالتیک. سکنه آن 30000 تن است. و امروزه اهونانمو گویند.
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام قدیمی مجمعالجزایر فنلاند در بالتیک . سکنه ٔ آن 30000 تن است . و امروزه اهونانمو گویند.
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) از دیههای کلارستاق . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 108 و ترجمه ٔ همان کتاب ص 146 شود.
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفتگانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان خوی است . این دهستان در قسمت شمال باختری بخش واقع شده واز طرف شمال محدود است به دهستان چالدران ، از جنوب به قطور، از خاور به سکمن آباد و فرورق ، و از باختر به مرز ایران و ترکیه . این دهستان کوهستانی و هوای آن سردسیر است . مردم آن دارای مذهب تشیع و تسنن و زبانشان کردی است . رودخانه ای که در این منطقه جریان داردعبارت است از رود الند که از کوههای مرزی ایران و ترکیه سرچشمه گرفته پس از مشروب کردن این دهستان داخل دهستان فرورق میشود. الند محلی ییلاقی است و چشمه سارهای گوارا و شیرین دارد. شغل عمده ٔ مردم نگاهداری اغنام و احشام است و کمی به زراعت میپردازند. محصول مهم آن پشم ، لبنیات و اندکی غلات است . این دهستان از سی وسه آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمع سکنه ٔ آن در حدود 3230 تن و قرای مهم آن ، الند، بله سور بزرگ و ملحملی است . در فصل تابستان محل ییلاق ایلات میباشد و راههای آن عموماً پیاده رو و صعب العبور و فقط یک راه ارابه رو از دره ٔ الند به خوی دارد. مرکز این دهستان قریه ٔ الند و خود آن هم بنام مرکزی «الند» معروف است . دبستانی نیز دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
دانشنامه عمومی
(کردی) سپیدە؛ روشنایی افق.
فهرست شهرهای مجارستان
فهرست شهرهای آلمان