کلمه جو
صفحه اصلی

سترون


مترادف سترون : بی بار، بی بر، عقیم، نازا ، بایر، لم یزرع، کویر ، استریل

متضاد سترون : بارور، زایا، حاصلخیز

برابر پارسی : نازا، سترون

فارسی به انگلیسی

aseptic, sterile

sterile


فارسی به عربی

قاحل , معقم

مترادف و متضاد

barren woman (اسم)
سترون

barren (صفت)
بی ثمر، عقیم، خنثی، خشک، نازا، بی حاصل، سترون، تهی

sterile (صفت)
عقیم، بایر، نازا، سترون، بی بار، بی حصل

بی‌بار، بی‌بر، عقیم، نازا ≠ بارور، زایا


۱. بیبار، بیبر، عقیم، نازا ≠ بارور، زایا
۲. بایر، لمیزرع، کویر ≠ حاصلخیز
۳. استریل


فرهنگ فارسی

استرمانند، نازاینده، نازا، عقیم، زن بی بچه
( صفت ) نازا عقیم .

فرهنگ معین

(سَ تَ وَ ) (ص . ) نازا، عقیم ، زنی که بچه نیاورد.

لغت نامه دهخدا

سترون. [ س َ ت َرْ وَ / س ُ ت ُرْوَ ] ( ص ) هندی باستان «ستری » ( بی حاصل ، ناحاصلخیز )، ارمنی «سترج » ، یونانی «ستیره » ، لاتینی «ستریلیس » ،گتی «ستیرو» ، یهودی فارسی «استروند» . رجوع کنید به استرون. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). زن نازاینده و عقیمه را گویند و معنی ترکیبی این لغت استرمانند است چه ستر بمعنی استر، و ون به معنی شبه و مانند باشد و چون استر نمی زاید او را به این اعتبار بدین نام خوانده اند. ( برهان ). زنی که نزاید. عقیم. ( صحاح الفرس ) ( شرفنامه ). زن عقیم که بهندی بایج گویند و وجه تسمیه آن است که سَتَر حیوان معروف که آن را قچر گویند و لفظ ون کلمه تشبیه است ، چون از حیوان مذکور توالد و تناسل نمیشود پیدایش او از خر نر و اسب ماده باشد. لهذا به این اسم مسمی گشت اگر چه معنیش از مؤید و کشف ثابت شده مگر وجه تسمیه به این تصریح از استقراء فقیر مؤلف است. ( آنندراج ) ( غیاث ) :
ندانی ای بعقل اندر خر کنجد بنادانی
که با نر شیربرناید سترون گاو ترخانی.
غضایری.
کنون شویش بمرد و گشت فرتوت
از آن فرزند زادن شد سترون.
منوچهری.
نفس نباتی ار به عزبخانه باز شد
عیبش مکن که مادر بستان سترونست.
انوری.
دلم آبستن خرسندی آمد
اگر شد مادر روزی سترون.
خاقانی ( دیوان ص 323 ).
کاف و نون بوده سترون از هزاران سال باز
زاده فرزندی که شاهنشاه کیهان آمده.
خاقانی.
دبنین و سترون بین که رستند
که بر پشت و شکم چیزی نبستند.
نظامی.
|| زنی که بیش از یک فرزند نزاییده باشد. ( برهان ) ( شرفنامه ).

فرهنگ عمید

۱. نازاینده مانند استر، نازا، عقیم، استرمانند: کنون شویش بمرد و گشت فرتوت / از آن فرزند زادن شد سترون (منوچهری: ۸۶ ).
۲. استریل.
* سترون کردن: (مصدر متعدی ) (پزشکی )
۱. عقیم کردن، نازا ساختن.
۲. استریل کردن.

۱. نازاینده مانند استر؛ نازا؛ عقیم؛ استرمانند: ◻︎ کنون شویش بمرد و گشت فرتوت / از آن فرزند زادن شد سترون (منوچهری: ۸۶).
۲. استریل.
⟨ سترون کردن: (مصدر متعدی) (پزشکی)
۱. عقیم کردن؛ نازا ساختن.
۲. استریل کردن.


دانشنامه عمومی

سترون (استریل)
سترون به معنای ناباروری

فرهنگستان زبان و ادب

{sterile} [پزشکی] کاملاً عاری از باکتری یا قارچ یا ویروس یا دیگر ریزاندامگان های بیماری زا و غیربیماری زا
{sterile} [پزشکی] ناتوان از تولید مثل متـ . نازا، عقیم * واژۀ "نازا" صرفاًً در مورد زنان به کار می رود. "سترون" مصوب فرهنگستان اول است.

جدول کلمات

یایس

پیشنهاد کاربران

ابر بی باران

این واژه ازاستربه معنی قاطرگرفته شده که حرف الف دراغازان حذف گردیده است مانندکلمه اشکم که باحذف الف شکم ساخته شده است بنابراین سترون یعنی ماننداسترنازاوعقیم

سِتَروَن کردن یا استریل کردن ( به انگلیسی: sterilization ) فرایندی است که میکروارگانیسمها و عوامل انتقال دهنده آن ها از جمله قارچ، باکتری٬ هاگ باکتری و ویروس را از سطح اجسام از بین می برد. {توضیحات بیشتر جهت درک معنی واژه سِتَروَن : فرایند استریل کردن بسته به جنس تجهیزات نیازمند به استریلیزاسیون شامل روش های گرمایی خشک ( فوور ) ، گرمایی مرطوب ( اتوکلاو ) ، شیمیایی، رادیواکتیو ( پرتوگاما ) و اتوکلاو پلاسما ( توسط پرکسید اکسیژن و اتوکلاو اتیلن اکساید ( گاز اتیلن اکساید ) و فیلتراسیون می شوند. استریل یا سترون به معنی کاملاً عاری از باکتری یا قارچ یا ویروس یا دیگر میکروارگانیسمهای بیماری زا و غیربیماری زا ( در مورد اشیای بی جان ) است. هدف از استریل کردن جلوگیری از انتقال عفونت است. }

سترون از ریشه پروتو هندواروپایی *ster - به معنای نابارور میاد پس این کلمه از روی استر ( قاطر ) با حذف الف ابتدایی و در نتیجه مانند قاطر عقیم ساخته نشده بلکه مستقیما مانند خود استر ( قاطر ) از این ریشه است و به یکباره بدون رجوع ب قاطر معنای عقیم بودن میدهد.


کلمات دیگر: