کلمه جو
صفحه اصلی

شرایط


مترادف شرایط : اسباب، شروط

برابر پارسی : چگونگی، پیمان

فارسی به انگلیسی

ballgame, pass, requirement, situation, state

conditions, terms, qualifications


فارسی به عربی

موهل

مترادف و متضاد

qualification (اسم)
صلاحیت، صفت، شرط، قید، وضعیت، توصیف، شرایط

term (اسم)
دوره، شرط، لفظ، مهلت، مدت، هنگام، اصطلاح، شرایط، نیمسال، جمله، روابط، میعاد، دوره انتصاب، ثلث تحصیلی

اسباب


شروط


۱. اسباب
۲. شروط


فرهنگ فارسی

شرطها، جمع شریطه
( اسم ) جمع شریطه پیمانها قرارها قراردادها . توضیح در تداول فارسی جمع شرط گیرند .

( اسم ) جمع شریطه پیمانها قرارها قراردادها . توضیح در تداول فارسی جمع شرط گیرند .

فرهنگ معین

(شَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ شریطه ، پیمان ها، قراردادها، قرارها.

لغت نامه دهخدا

شرائط. [ ش َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ شریطة. ( اقرب الموارد ). رجوع به شریطة شود.

شرایط. [ ش َ ی ِ ] ( ع اِ ) شرائط. ج ِ شریطة. شرطها و پیمانها و قرارها و قراردادها. ( از ناظم الاطباء ) : اگر شرایط درنخواهم [ خواجه احمد حسن ] و بجای نیارم خیانت کرده باشم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 147 ). امیر به خط خود جواب نبشت و هرچه خواسته بوده و التماس نمود از این شرایط قبول نمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 381 ). بوسهل حمدوی مواضعه نبشت در هر بابی با شرایط تمام. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 395 ). شرایط سخن آرائی در تضمین امثال و تلفیق آیات... تقدیم نموده آید. ( کلیله و دمنه ). در آن دیار هم شرایط بحث... هرچه تمامتر بجای آورم. ( کلیله و دمنه ). شرایط بحث اندر آن بغایت رسانیدم. ( کلیله و دمنه ). به شرائط تباعت و استمرار بر قضیت عبودیت.... قیام کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 440 ). || در تداول فارسی امروز به معنی موقع ( یا موقعیت ) و اوضاع و احوال بکار میرود: در شرایط فعلی اقدامی نمی توان کرد. رجوع به شرائط و شریطة شود.

فرهنگ عمید

= شریطه

شریطه#NAME?


دانشنامه عمومی

شرایط (فیلم). شرایط (به انگلیسی: Circumstance) فیلمی از مریم کشاورز و محصول سال ۲۰۱۱ است. این فیلم در جشنواره ساندنس به نمایش درآمد و جایزهٔ برگزیدهٔ تماشاگران را دریافت نمود.
جشنواره ساندنس
جشنواره فیلم های همجنسگرایانهٔ لندن
فیلم شرایط به کارگردانی مریم کشاورز روز جمعه ۲۶ اوت ۲۰۱۱ در شهرهای لس آنجلس و نیویورک نمایش یافت. این فیلم که در جشنواره سینمای ساندنس در ماه ژانویه جایزه بهترین فیلم مورد پسند تماشاگران را دریافت کرد، داستانی براساس دلدادگی دو دختر نوجوان به یکدیگر در یک رابطه عاشقانه همجنسگرا و مشکلاتی که چنین رابطه ای در فضای فعلی ایران با آن مواجه است را به تصویر می کشد.این فیلم درواقع میخواهد فضای فعلی جامعه ایران را به گونه ای نفرت انگیز و سیاه نشان دهد و آشکارست که کارگردان و عوامل این فیلم مدت زیادی است در ایران نبوده اند و از آن هیچ گونه آشنایی ندارند و همان تصویری را نشان میدهند که به کام خودشان است.
عاطفه حکیمی(نیکول بوشهری): پدرش یکی از آدم های سرشناس و پولدار تهران نشان داده ، دختری که با سن کم به پارتی های زیادی می رود. و توجهِ کمی از خانواده اش دریافت میکند.
مهران حکیمی(رضا سیسو صفایی): پسری که اول فیلم معتاد است و سپس استخدام سپاه می شود ، فردی مذهبی که در چنین فیلم ها یک مذهبی تجاوزگرِ، خبرچین، دو رو و ریا کار نشان داده شده که خیلی به نمازش اهمیت میدهد! و ...

پیشنهاد کاربران

وضعیت

قیود

circumstance

وضع


در پارسی " سامه ها" برابر کتاب فرهنگ برابرهای پارسی واژه های بیگانه از ابوالقاسم پرتو

این واژه ریشه آریایی دارد:
واژه آریایی شرایت که عرب آنرا شرایط مینویسد در اصل به معنای نشانه گذاری است که در سنسکریت به شکل शरव्यता zaravyatA و به معنای condition آمده است. بدینسان آشکار میشود که شرایط حالت جمع از واژه شرط نیست بلکه شرط در اصل شرت و به معنای اطمینان است.



سامه ها

context

این واژه ی �شرایط� عربی نیست و در فرهنگ واژگان سانسکریت که خواهر زبان پارسی است به معنای condition آمده است!

سامه گان، سامِگان ( جمعِ سامه ی پارسی به معنیِ عهد، پیمان، شرط )

Conditions

در زبان آلمانی برای واژگان ( وضعیت، شرایط، چگونگی ) ، واژه Umstand را بکار می برند و انگلیسی زبانها واژه circumstance.
Um در زبان آلمانی پیشوندی به معنای ( حول، پیرامون ) می باشد که برابر آن در پارسی ( پَر، پیر، پیرا ) می باشد، همچنین در زبان انگلیسی واژه cir. cum. stance را داریم که تکواژ cir در واژگانی همچون circle به معنی ( پَرهون یا دایره ) دیده می شود و باید درنظر داشت که پیشوند ( cir ) همان ( پَر یا پیرا ) در پارسی است.
stand در آلمانی یا stance در انگلیسی نیز به روشنی با واژه ایستادن و ایستاندن , هستن و هشتن در پارسی هم بُن و ریشه است. بنابراین واژگانی که از دلِ این فروکاهی بیرون می آیند، چنین هستند:
1 - پَرنهش یا پیرانهش:وضعیت، شرایط، چگونگی ) و از آن می توان کارواژه ( پَرنهادن ) یا واژه دیگری همچون ( پَرنهشتن ) را بکار گرفت.
2 - پَرایستایش و واژگانی همچون پَرایستادن و. . .
با توجه به این فروکاهی، واژگان درخورتری نیز می توان یافت ولی آنچه روشن است می بایست پیشوند ( پَر یا پیرا ) در این واژگان بکار آید.

چند و چون

نمونه:
. . . بورژوازی برای طبقه فرمانروا بودن در همبود ( جامعه ) و گرانبار نمودن چند و چون ( شرایط ) خویش به عنوان قانونی برتر بر فراز همبود، دیگر هیچ شایستگی ندارد.

برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2016/06/blog - post_88. html


کلمات دیگر: