کلمه جو
صفحه اصلی

عفونت


مترادف عفونت : بدبویی، بوی بد، تعفن، چرک، فساد، گندیدگی

برابر پارسی : گندیدگی، بدبو شدن، پلشتی

فارسی به انگلیسی

sepsis, putrefaction, stink, infection

putrefaction, stink, infection


infection


فارسی به عربی

عدوی

مترادف و متضاد

infection (اسم)
سرایت، گند، عفونت، سرایت مرض، مریض کن

putrefaction (اسم)
فساد، پوسیدگی، عفونت، تعفن، گندیدگی

putridity (اسم)
عفونت، تعفن، گندیدگی

بدبویی، بوی‌بد، تعفن، چرک، فساد، گندیدگی


فرهنگ فارسی

فاسدشدن، پوسیده شدن، برگشتن طعم وبوی چیزی، بدبوشدن، گندیدگی، بدبویی
۱ - ( مصدر ) بد بو شدن . ۲ - ( اسم ) بد بویی گندیدگی تعفن . توضیح گندیدگی و آلودگی و چرکینی زخمها و ورمها و دیگر ضایعات اندام های داخلی یا خارجی بدن و آن بر اثر تهاجم و غلبه میکربهای مختلف در انساج مختلف حاصل می شود . یا رفع عفونت کردن . ضد عفونی کردن .

تهاجم و تکثیر ریزاندامگان‌های بیماری‌زا در بافت‌های بدن که ممکن است به بیماری منجر شود


فرهنگ معین

(عُ نَ ) [ ع . عفونة ] ۱ - (مص ل . ) فاسد شدن ، بد طعم و بو شدن . ۲ - (اِمص . ) بدبویی ، گندیدگی .

لغت نامه دهخدا

عفونت . [ ع ُ ن َ ] (ع اِمص ) عفونة.بدبوئی . گنده بوئی . تعفن . گندیدگی . (ناظم الاطباء). بدبوئی و گنده شدن چیزی . (غیاث اللغات ). پارسی عفونت پوسیدن است یعنی رطوبتی تباه شده و از حال خویش بگردیده . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بویناکی . دفر. تعفن . نتن .گندگی . گندائی : و لشکرهای ما به عفونت این هوا مستأذی شوند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 114). || در اصطلاح پزشکی ، گندیدگی و آلودگی و چرکینی زخمها و ورمها و دیگر ضایعات اندامهای داخلی و یا خارجی بدن ، و آن بر اثر تهاجم و غلبه ٔ میکربهای مختلف در انساج مختلف حاصل می شود. (فرهنگ فارسی معین ).
- رفع عفونت کردن ؛ ضدعفونی کردن . (فرهنگ فارسی معین ).


عفونت. [ ع ُ ن َ ] ( ع اِمص ) عفونة.بدبوئی. گنده بوئی. تعفن. گندیدگی. ( ناظم الاطباء ). بدبوئی و گنده شدن چیزی. ( غیاث اللغات ). پارسی عفونت پوسیدن است یعنی رطوبتی تباه شده و از حال خویش بگردیده. ( ذخیره خوارزمشاهی ). بویناکی. دفر. تعفن. نتن.گندگی. گندائی : و لشکرهای ما به عفونت این هوا مستأذی شوند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 114 ). || در اصطلاح پزشکی ، گندیدگی و آلودگی و چرکینی زخمها و ورمها و دیگر ضایعات اندامهای داخلی و یا خارجی بدن ، و آن بر اثر تهاجم و غلبه میکربهای مختلف در انساج مختلف حاصل می شود. ( فرهنگ فارسی معین ).
- رفع عفونت کردن ؛ ضدعفونی کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

عفونة. [ ع ُ ن َ ] ( ع مص ) پوسیده شدن در نم. ( تاج المصادر بیهقی ) گنده شدن و پوسیده شدن در نم. ( دهار ). بدبوی و گنده شدن چیزی. ( آنندراج ). عَفَن.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به عفن و عفونت شود. || ( اِمص ) دلگیری هوا. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

۱. (پزشکی ) رشد و تکثیر میکروب در بافت های بدن که با علائمی مانند تب همراه است.
۲. تعفن، گندیدگی، بدبویی.

دانشنامه عمومی

عفونت به ورود، رشد و نمو میکروب ها یا انگل در زخم یا یک اندام از موجود زنده (میزبان) گفته می شود. ارگانیسم میکروبی از بدن میزبان به عنوان منبع و محلّ رشد و نمو و تکثیر استفاده می کند و اغلب باعث بیماری می گردد. عامل عفونت می تواند انواع انگل، ویروس، پریون، باکتری، ویروئید و قارچ را شامل گردد.بدن میزبان به طور طبیعی به وسیلهٔ سیستم ایمنی، آغاز به مبارزه با عامل خارجی و عفونت زا می کند و در مراحل آغازین، پدیدهٔ التهاب را به همراه دارد.
خستگی مزمن و ماندگار بیشتر از سه ماه و درد در ناحیه مفاصل
کاهش متداوم وزن بدن
تعریق شبانه
احساس درد و سوزش مبهم در تمام بدن
پزشک بیماری های عفونی می تواند با تجویز دارو به روند بهبودی کمک کند.
تشخیص عفونت به صورت آنی ممکن نیست اما در صورت تردید پزشک به وجود عفونت، آزمایشهای خون، ادرار یا کشت خلط ریه گام ابتدایی خواهد بود. همچنین انجام رادیوگرافی سینه و آزمایش مدفوع به تشخیص عفونت کمک خواهد کرد. برای اطمینان از اینکه منشأ عفونت، مغز نیست، پزشک می تواند از مایع مغزی نخاعی(csf) نمونه گرفته و آن را مورد آزمایش قرار دهد.در کودکان وجود سیانوز (کبودی پوست)، تاکی پنی (تنفس تند) و وجود بثورات جلدی نشانه ای از عفونت حاد می باشد. از علایم مهم دیگر می توان به وجود تب بالاتر از ۳۹ درجه سانتیگراد اشاره نمود.تشخیص عامل عفونت، از پارامترهای مهم پزشکی می باشد که باید هرچه زودتر انجام گردد تا پزشک بتواند نوع درمان را مشخص کند چراکه عفونت ویروسی قابل مداوا به وسیله داروهای آنتی بیوتیک نیست.
پژوهشگران نوعی پانسمان برای زخم ها توسعه داده اند که مجهز به سامانهٔ هشدار زودهنگام عفونت است. این پانسمان به محض تماس با باکتری هایی که موجب ایجاد عفونت می شوند، تغییر رنگ می دهد و بدین شکل وجود عفونت را به فرد و پزشکان هشدار می دهد.

دانشنامه آزاد فارسی

عفونت (infection)
تهاجم عوامل بیماری زا به بدن، مستقرشدن و تکثیر آن ها، و ایجاد علایم. عاملِ بیشتر عفونت ها باکتری ها و ویروس هایند، ولی سایر میکروارگانیسمها (ریزسازواره ها)، تک یاخته ها، و انگلها هم ممکن است باعث بیماری شوند. ورود و خروج اغلبِ عوامل بیماری زا به بدن از راه های گوارشی و تنفسی صورت می گیرد. فلج اطفال، اسهال خونی، و حصبه از بیماری هایی اند که از راه خوردن آب یا غذای آلوده ایجاد می شوند. عوامل بیماری زای موجود در بزاق و ترشحات بینی از راه هوا یا قطرکهای عفونی منتقل می شوند. قطرک های ریز یا ذرات خشک هنگام حرف زدن، سرفه و عطسه کردن فردِ آلوده وارد هوا می شوند و سایر افراد این ذرات را استنشاق می کنند. بیماری هایی مثل سرخک، اوریون، و سل از این راه منتقل می شوند. ورود عامل بیماری زا از راه پوست کمتر صورت می گیرد. در این موارد عامل بیماری زا یا از راه زخم های باز، مثل کزاز، وارد بدن می شود یا مستقیماً در پوست سالم نفوذ می کند، مثل نیش پشۀ ناقل عامل مالاریا. تعداد کمی از بیماری ها از راه تماس پوست با پوست منتقل می شوند. تب غده ای و هرپس سیمپلکس (تب خال) از راه بوسیدن منتقل می شوند. راه انتقال بیماری های مقاربتی، که امروزه با نام بیماری های منتقله از راه جنسی یا اِس تی دی نامیده می شوند، عمدتاً تماس بسیار نزدیک (مقاربت) است.

فرهنگستان زبان و ادب

{infection} [علوم سلامت] تهاجم و تکثیر ریزاندامگان های بیماری زا در بافت های بدن که ممکن است به بیماری منجر شود

واژه نامه بختیاریکا

جِرم

جدول کلمات

گندیدگی

پیشنهاد کاربران

دمل

عفونت ( Infection ) : [ اصطلاح پزشکی ] ورود ، تکامل ، تکثیر و گسترش یک عامل عفونی بیماریزا را در بدن انسان یا جانوران عفونت می گـویند. بدن در مقابل عفونت هـا پاسخ نشان می دهـد ، ولی یک عفونت همیشه منجر به بیماری نمی شود. عفونت می تواند بصورت عفونت ناپیدا و یا به شکل عفونت آشکار باشد .

ستیم

گفت فردا نشتر آرم پیش تو خود بیاهنجم ستیم از ریش تو ( رودکی )

آبسه


کلمات دیگر: