شیر ماده درشت خلقت نام شهری است
عفرین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عفرین . [ ع ِ ] (ع ص ) مرد مبالغه کننده در امور با زیرکی و فطانت و درگذرنده در امور و رسا. (ناظم الاطباء). عفریت . (اقرب الموارد). و رجوع به عفریت شود. ج ، عَفارین . (اقرب الموارد).
عفرین . [ ع ِ ] (اِخ ) نام نهری است در نواحی مصیصه ، که بسوی اعمال نواحی حلب جاری است . و در اخبار نام آن آمده است . (از معجم البلدان ).
عفرین . [ ع ِ ف ِرْ ری ] (ع ص ، اِ) شیر ماده ٔ درشت خلقت . || لیث عفرین ؛ شیر بیشه و بیشه شیر. (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد). || جانورکی است که در خاک نرم بن دیوار می باشد، یا جانورکی است مانند کربسه و بر سوار پیش آید و به دنب می زند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گوش خزک . (یادداشت دهخدا). || مرد تمام اندام ضابط توانا. (منتهی الارب ). مرد کامل ضابط قوی . (از اقرب الموارد). || زیرک و رسا و بغایت رساننده ٔ هر چیزی . (منتهی الارب ). نافذ در کارها و مبالغه کننده در آن با زیرکی . || هر ضابط قوی . || مرد کامل پنجاه ساله . (از اقرب الموارد). || (اِخ ) نام شهری است . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ). مأسده و جای شیرناکی است ، و یا شهری است . (از اقرب الموارد).
عفرین. [ ع ِ ] ( ع ص ) مرد مبالغه کننده در امور با زیرکی و فطانت و درگذرنده در امور و رسا. ( ناظم الاطباء ). عفریت. ( اقرب الموارد ). و رجوع به عفریت شود. ج ، عَفارین. ( اقرب الموارد ).
عفرین. [ ع ِ ] ( اِخ ) نام نهری است در نواحی مصیصه ، که بسوی اعمال نواحی حلب جاری است. و در اخبار نام آن آمده است. ( از معجم البلدان ).
عفرین. [ ع ِ ف ِرْ ری ] ( ع ص ، اِ ) شیر ماده درشت خلقت. || لیث عفرین ؛ شیر بیشه و بیشه شیر. ( منتهی الارب ). اسد. ( اقرب الموارد ). || جانورکی است که در خاک نرم بن دیوار می باشد، یا جانورکی است مانند کربسه و بر سوار پیش آید و به دنب می زند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). گوش خزک. ( یادداشت دهخدا ). || مرد تمام اندام ضابط توانا. ( منتهی الارب ). مرد کامل ضابط قوی. ( از اقرب الموارد ). || زیرک و رسا و بغایت رساننده هر چیزی. ( منتهی الارب ). نافذ در کارها و مبالغه کننده در آن با زیرکی. || هر ضابط قوی. || مرد کامل پنجاه ساله. ( از اقرب الموارد ). || ( اِخ ) نام شهری است. ( منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ). مأسده و جای شیرناکی است ، و یا شهری است. ( از اقرب الموارد ).
عفرین. [ ع ِ ] ( اِخ ) نام نهری است در نواحی مصیصه ، که بسوی اعمال نواحی حلب جاری است. و در اخبار نام آن آمده است. ( از معجم البلدان ).
عفرین. [ ع ِ ف ِرْ ری ] ( ع ص ، اِ ) شیر ماده درشت خلقت. || لیث عفرین ؛ شیر بیشه و بیشه شیر. ( منتهی الارب ). اسد. ( اقرب الموارد ). || جانورکی است که در خاک نرم بن دیوار می باشد، یا جانورکی است مانند کربسه و بر سوار پیش آید و به دنب می زند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). گوش خزک. ( یادداشت دهخدا ). || مرد تمام اندام ضابط توانا. ( منتهی الارب ). مرد کامل ضابط قوی. ( از اقرب الموارد ). || زیرک و رسا و بغایت رساننده هر چیزی. ( منتهی الارب ). نافذ در کارها و مبالغه کننده در آن با زیرکی. || هر ضابط قوی. || مرد کامل پنجاه ساله. ( از اقرب الموارد ). || ( اِخ ) نام شهری است. ( منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ). مأسده و جای شیرناکی است ، و یا شهری است. ( از اقرب الموارد ).
دانشنامه عمومی
عَفرینٔ از شهرهای استان حلب در سوریه است. این شهر شمال باختری ترین شهر سوریه است. عفرین ۳۶۶ روستا دارد. وسعت آن ۲٫۰۳۳ کیلومتر مربع است و حدود ۸۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد. در اطراف شهر عفرین، حدود ۴۶۰٬۰۰۰ نفر در ۷ منطقه ساکن هستند.منطقهٔ عفرین در سال ۲۰۱۲ و در جریان جنگ داخلی سوریه به طور کامل تحت تسلط کردهای سوریه قرار گرفت. ولی در ۱۸ مارس ۲۰۱۸ به تصرف ارتش ترکیه و نیروهای ارتش آزاد سوریه درآمد.
استان حلب
ادلب
جنگ داخلی سوریه
این شهر در کوه پایه جای گرفته است و رود عفرین از کنارش می گذرد. بلندترین کوه این منطقه کوه هواره است که بلندی آن از سطح دریا ۱۲۰۰ متر است.
جمعیت شهر عفرین را کردها، عرب ها و ترکمن ها تشکیل می دهند.
اکثر مردم این منطقه مسلمان سنی مذهب هستند، به استثنای چند روستا که مسلمان شیعه و علوی و ارمنی مسیحی هستند.
استان حلب
ادلب
جنگ داخلی سوریه
این شهر در کوه پایه جای گرفته است و رود عفرین از کنارش می گذرد. بلندترین کوه این منطقه کوه هواره است که بلندی آن از سطح دریا ۱۲۰۰ متر است.
جمعیت شهر عفرین را کردها، عرب ها و ترکمن ها تشکیل می دهند.
اکثر مردم این منطقه مسلمان سنی مذهب هستند، به استثنای چند روستا که مسلمان شیعه و علوی و ارمنی مسیحی هستند.
wiki: عفرین
کلمات دیگر: