کلمه جو
صفحه اصلی

مهمان نوازی

فارسی به انگلیسی

accommodation, hospitality

hospitality


فارسی به عربی

کرم

مترادف و متضاد

hospitality (اسم)
خوش رویی، ضیافت، مهمان نوازی

فرهنگ فارسی

تفقد و پذیرایی مهمانان .

لغت نامه دهخدا

مهمان نوازی. [ م ِ ن َ ] ( حامص مرکب ) عمل مهمان نواز. تیمارداری و تعهد و اهتمام کردن در کار مهمان.

فرهنگ عمید

خوب پذیرایی کردن از مهمان.

دانشنامه عمومی

مهمان نوازی رابطه ای میان میزبان و مهمان است و به عملکرد میزبان در قبال مهمان تفسیر می شود.
دربارهٔ مطلبی که مهمان دوست دارد صحبت کند
قبل از مهمان نخوابد
در حضور آن ها از کمبودها و مشکلات زندگی ننالد
چنانچه صحبت های مهمان باب میلش نبود خود را ناراحت نشان ندهد
در حضور او به خانواده خود خشم نگیرد
مهمان نوازی در فرهنگ فارسی به تلاش میزبان برای تأمین راحت مهمان اطلاق می گردد. مهمان نوازی از نظر لغوی به معنای ابراز لطف عملی، تفقد و پذیرایی از مهمان است.
یکی از رسوم زیبای فرهنگ ما مهمانی دادن و میهمان شدن است در خیلی از کشورهای دنیا سردی، رفتار خشک و بی روح و زندگی ماشینی را می توان به وضوح دید ولی در ایران در دورترین روستاها خونگرمی و مهمان نوازی مردمان زبانزد همگان است.هانری المانی در رابطه با فرهنگ مهمان نوازی ایرانیان می نویسد: ایرانیان بر این باورند که اگر بر مهمان بیش از ارزش وی ارج ننهی گویی به او توهین کرده ای. حس همدلی و انسان دوستی و مهرورزی از بارزترین ویژگی های این فرهنگ کهن است.مهمان نوازی در فرهنگ اسلامپذیرایی از مهمان باعث ایجاد انس و آشنایی بیشتر، شرکت دادن دیگران در ثروت خود، احترام و بزرگداشت مردم و گذشت مالی است و اقوامی که بهره بیشتری از این سجیه اخلاقی دارند همواره به آن مباهات و افتخار می کنند.
رزق ما با پای مهمان می رسد از خوان غیب / میزبان ما است هر کس می شود مهمان ما (صائب تبریزی)

واژه نامه بختیاریکا

میمُو دراری


کلمات دیگر: