کلمه جو
صفحه اصلی

نیایش


مترادف نیایش : آفرین، پرستش، دعا، سبحه، طاعت، عبادت، عبودیت، مناجات، نماز، ورد

فارسی به انگلیسی

blessing, benediction, praise, adoration, devotion, office, prayer, service, worship, pralse

benediction, pralse


adoration, devotion, office, praise, prayer, service, worship


فارسی به عربی

اعجاب , دعوة , مبارکة , مدیح

فرهنگ اسم ها

اسم: نیایش (دختر) (فارسی) (تلفظ: niyāyeš) (فارسی: نيايش) (انگلیسی: niyayesh)
معنی: عبادت، پرستش، دعا، ستایش، دعا همراه با تضرع و زاری به درگاه خداوند، پرستش و احترام به کسی، دعا به درگاه خداوند، پرستش و احترام نسبت به کسی

(تلفظ: niyāyeš) دعا همراه با تضرع و زاری به درگاه خداوند ؛ پرستش و احترام به کسی .


مترادف و متضاد

praise (اسم)
تحسین، ستایش، پرستش، نیایش، چاپلوسی، تعریف، تمجید، رجز، خوشامد گویی صمیمانه

adoration (اسم)
ستایش، عشق ورزی، پرستش، نیایش، ستایشگری، سجود

veneration (اسم)
ستایش، نیایش، تقدیس، تکریم

invocation (اسم)
نیایش، دعاء

benediction (اسم)
نیایش، برکت، دعای خیر، دعای اختتام

orison (اسم)
نیایش، دعا، تضرع

آفرین، پرستش، دعا، سبحه، طاعت، عبادت، عبودیت، مناجات، نماز، ورد


فرهنگ فارسی

دعا، آفرین، ستایش، پرستش، دعاازروی تضرع
۱ - ( اسم ) عبادت پرستش . توضیح ۱ مصدر این کلمه در فارسی مستعمل نیست و آن از ریش. ایرانی باستان سنسکریت ( آواز خواندن ) آمده . ۲ - ( اسم ) دعا آفرین . توضیح ۲ در جزو ادعی. خرده اوستا پنج نماز و آفرین را که راجع است به خورشید : مهر ماه آب و آتش : بترتیب خورشید نیایش مهر نیایش ماه نیایش اردویسور بانو نیایش و آتش نایش نامند .
دعا ٠ آفرین ٠ دعای نیکو و آفرین ٠ آفرین و تحسین ٠ دعائی باشد که از روی تضرع و زاری کنند ٠ ستایش ٠ تحسین ٠ آفرین و دعا بود از روی زاری ٠

فرهنگ معین

(یِ ) [ په . ] (اِمص . ) دعا، ستایش .

لغت نامه دهخدا

نیایش. [ ی ِ ] ( اِمص ) دعا. آفرین . ( لغت فرس اسدی ) ( غیاث اللغات ). دعای نیکو و آفرین. ( صحاح الفرس ) ( از اوبهی ). آفرین و تحسین. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ). دعائی باشد که از روی تضرع و زاری کنند. ( برهان قاطع ). ستایش. تحسین. ( غیاث اللغات ). آفرین و دعا بود از روی زاری. ( جهانگیری ). خواهش. تضرع. ( اوبهی ) زاری. ( غیاث اللغات ). دعا از روی تضرع و زاری. ( رشیدی ). عبادت. دعا. ستایش :
به یک هفته بر پیش یزدان پاک
همی با نیایش بپیمود خاک.
فردوسی.
که من رفتنی ام سوی کارزار
ترا جز نیایش مباد ایچ کار.
فردوسی.
همه مردم از خانه ها شد به دشت
نیایش همی ز آسمان برگذشت.
فردوسی.
کنون خواهم از تو که با رای پاک
چو رخ را نهی از نیایش به خاک.
اسدی.
بر آنم که گر بنده را شهریار
شناسد نیایش نیاید به کار.
نظامی.
نیایش در دل خسرو اثر کرد
دلش را چون فلک زیر و زبر کرد.
نظامی.
- نیایش کردن ؛ دعا کردن. عبادت کردن. آفرین گفتن. ستایش کردن :
شب تیره تا برکشد روز چاک
نیایش کنم پیش یزدان پاک.
فردوسی.
نیایش همی کرد خود با پسر
بدان آفریننده دادگر.
فردوسی.
چو در پیش یزدان گشائی دو لب
نیایش کن ازبهر من روز و شب.
فردوسی.
گوی ترا ستاره نیایش کند همی
گوید که قدر و منزلت و مرتبت تراست.
فرخی.
موبد موبدان پیش ملک آمدی و ستایش نمودی و نیایش کردی او را. ( نوروزنامه ).
به طاعت خانه شد خسرو کمر بست
نیایش کرد یزدان را و بنشست.
نظامی.
- نیایش گرفتن ؛ به دعاپرداختن. ستایش و آفرین آغاز کردن :
به شاه جهان بر ستایش گرفت
نوان پیش تختش نیایش گرفت.
فردوسی.
جهان آفرین را ستایش گرفت
بر آتشکده بر نیایش گرفت.
فردوسی.
- نیایش نمودن ؛ نیایش کردن :
نیایش نمودند چون بندگان
به پیش کیان شاه فرخندگان.
دقیقی.
به نامه نمودی نیایش مرا
نخست آنکه کردی ستایش مرا.
فردوسی.
|| دوستی. مهربانی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. دعا از روی تضرع و زاری.
۲. پرستش
۳. آفرین، ستایش: همه نیکویی ها ز گیتی به توست / نیایش ز فرزند گیرم نخست (فردوسی: ۲/۲۱۰ ).

دانشنامه عمومی

نیایش یا دُعا شکلی از رفتار دینی است که هدف از آن، جستن ارتباط با موجودیتی است که فردِ نیایشگر او را به عنوان آفریدگار خود یا موجودی روحانی در نظر می گیرد. فرد نیایشگر در دعاهای خود معمولاً خواسته ای را از مخاطبِ نیایش خود طلب می کند یا از مخاطبِ دعا سپاسگزاری می کند. دعاها معمولاً با بیان کردن واژه هایی به صورت شفاهی یا تداعی آن واژه ها در ذهن انجام می گیرد و در برخی ادیان شکل رایج تر آن به صورت نیایش سرایی است.
کلیات مفاتیح الجنان (مجموعه ای از ادعیه، اعمال سنه، زیارات و نمازهای مستحبی، دعاهای آلام و اسقام، دعاهای ساعات روز حرزها و …)
منتخب صحیفه مهدیه (مجموعه ای از نمازها، دعاها، و زیارتهایی که از مهدی امام دوازدهم شیعیان صادر شده یا دربارهٔ او نقل شده است)
صحیفه فاطمیه (ادعیه صادره از فاطمه دختر محمد پیامبر مسلمانان)
صحیفه سجادیه (ادعیه صادره از زین العابدین امام چهارم شیعیان)
صحیفه رضویه (ادعیه صادره از علی بن موسی الرضا امام هشتم شیعیان)
در حقیقت دعا رفتاری مذهبی است که فرد با خلق نوعی زندگی خیالی واقعیت های ناخوشایند جهان مادی را موقتاً محو می کند.
نیایش می تواند به صورت فردی یا گروهی انجام شود. مخاطبان نیایش ممکن است ایزدها، ارواح، درگذشتگان، و حتی مفاهیم باشند. از انواع دعاها می توان دعاهای درخواستی، التماسی، سپاسگزارانه، اعترافی، توبه گرانه، پرستشی و همدم خواهانه را نام برد.
افراد برای منظورهای گوناگونی دعا می کنند؛ از جمله برای منفعت شخصی یا برای بهبود وضعیت فرد یا افراد دیگر. التماس از «ایزد» برای انجام کاری، اعتراف به «گناهان»، درمیان گذاشتن اندیشه ها با کسی که به عنوان آفریدگار در نظر گرفته می شود، ایجاد حسّ بودن با «ایزد» به منظور کاستن از حس تنهایی، ارتباط جستن با افرادِ درگذشته یا همراهی با هم دینان در سرودخوانی های نیایشی یا نمازها می توانند از دلایل نیایش باشند.

نقل قول ها

نیایش یا دعاکردن.
• شما را سفارش می کنم به دعا کردن، زیرا با هیچ چیز به مانند دعا به خدا نزدیک نمی شوید و دعا کردن برای هیچ امر کوچکی را، به خاطر کوچک بودنش رها نکنید، زیرا حاجتهای کوچک نیز به دست همان کسی است که حاجتهای بزرگ به دست اوست. -> جعفر بن محمد (کافی، ج۲، ص۴۶۷، ح۶)
• کسی که در دلش هوایی جز خشنودی خدا خطور نکند، من ضمانت می کنم که خداوند دعایش را مستجاب کند. -> حسن بن علی، (کافی، ج۲، ص۶۲، ح۱۱)
• هر کس دوست دارد خداوند هنگام سختی ها و گرفتاری ها دعای او را اجابت کند، در هنگام آسایش، دعا بسیار کند. -> محمد بن عبدالله ،(نهج الفصاحه، ح ۳۰۲۳)
• هیچ دعایی زودتر از دعایی که انسان در غیاب کسی می کند، مستجاب نمی شود. -> حصرت محمد بن عبدالله (بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۵۹، ح۱۷)
• دعا کردن را در هنگام رقّت قلب غنیمت شمرید، که رقت قلب، رحمت است. -> حضرت محمد بن عبدالله (بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۴۷، ح۱۴)
• هر کس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کسب خود را حلال کند و حق مردم را بپردازد. دعای هیچ بنده ای که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسی بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمی رود. -> جعفر بن محمد (بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۲۱، ح۳۱)
• هر آینه بنده دعا می کند و خداوند عزوجل به دو فرشته می فرماید: من دعای او را مستجاب کردم اما حاجتش را نگهدارید، زیرا دوست دارم صدای او را بشنوم و همانا بنده دعا می کند و خداوند تبارک و تعالی می فرماید: زود خواسته اش را برآورید که من خوش ندارم صدای او را بشنوم. -> جعفر بن محمد (کافی، ج۲، ص۴۸۹، ح۳)
• هر کس در هیچ کاری به مردم امید نبندد و همه کارهای خود را به خدای عزوجل واگذارد، خداوند هر خواسته ای که او داشته باشد اجابت کند. -> علی بن حسین (کافی، ج۲، ص۱۴۸، ح۳)
• دعای شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب می شود. -> موسی بن جعفر (بحار الانوار، ج ۹۲، ص ۲۵۵، ح ۳۳)
• دعایی که با بسم اللّه الرحمن الرحیم شروع شود، رد نمی شود. -> حضرت محمد بن عبدالله (الدعوات، ص ۵۲)
• خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمی پذیرد. -> حضرت محمد بن عبدالله (کنز العمال، ج۲، ص۷۲)
• عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند. -> حسین بن علی (بحارالانوار، ج۹۳، ص ۲۹۴)

جدول کلمات

دعا

پیشنهاد کاربران

ب نظر من نیایش زیباترین اسم دختره. . ب معنی راز و نیاز با خداوند

نیایش نامی زیبا و کم نظیر

نیایش ی اسم زیبا برازندس و لطفن نگید ک عربی دوستان

نیایش:یعنی ستایش
یه اسم زیبا و دخترانه😍
یعنی راز و نیاز با خالق یکتا
یعنی پرستش
یعنی سبحه
یعنیدعا همراه با تضرع و زاری


نیایش:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " نیایش" می نویسد : ( ( نیایش در پهلوی نیایشن niyāyišn بوده است. نیایش ، در ریخت ، اسم مصدر شینی است . اما مصدر آن که در پارسی نیاییدن می توانست بود کاربرد نیافته است و گردانیده ( = صرف ) نشده است. ریختی دیگر از آن نیغایش می توان بود . نی یا " ن " در آن پیشاوند می نماید. ) )
( ( چنین گفت :"کاین را ستایش کنید
جهان آفرین را نیایش کنید ؛ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 256. )


اسم من نیایش هست نیایش یعنی رازو نیاز کردن با خدا

نیایش، اسم مصدر کدوم فعله؟ ستایش اسم مصدر فعل ستودن و آرامش اسم مصدر فعل آرمیدن و پرستش اسم مصدر فعل پرستیدن و رهایش اسم مصدر فعل رهیدن و آفرینش اسم مصدر فعل آفریدن است. ولی نیایش را نمی دانم؟ اگه می دونید بگید لطفا. مرسی

نیاییدن

ناساز با آنچه در بالا از زبان استاد دانشگاهی آمده، می توان بخوبی از واژه ی نیایش، کارواژه ی نیاییدن ساخت و بکار برد. آیا آن استاد دانشگاه که بر بنیاد کارهای دانشجویانش کتاب های بسیاری نیز بیرون داده، چهار گوشه ی پهنه ی آریانا را پژوهیده که چنان سخنی بر زبان رانده است؟ آیا می توان تنها بر بنیاد آنچه در کتاب ها آمده، چنین برآوردی نمود؟ زبانِ در پهنه ی گفتاری آن، بسیار گسترده تر و گوناگون تر از پهنه ی نوشتاری آن است.

نیاییدن به آرشِ نیایش کردن ( با زدودن کارواژه ی کمکی ) برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2020/02/blog - post_22. html



نیایش : آفرینش


نیایش یعنی دعا

رازو نیاز: )

نیایش به معنای راز و نیاز با خداوند

نیایش یعنی سبحه و پرستش و دعا.

من چند روز پیش شنیدم که اسم یک دکتر مرد نیایش هادی است اما بعد از اینکه جست و جو کردم فهمیدم نیایش اسم دختر است لطفا اسم پسر هاتون رو نیایش نگذارید.

نیایش : /niyāyeš/ نیایش 1 - دعا همراه با تضرع و زاری به درگاه خداوند؛ 2 - پرستش و احترام به کسی . اسم نیایش برای نامگذاری دختران موردتاییدد ثبت احوال کشور است.

من دیدم روپسرا هم این اسمو میزارن ولی اینجا زده دخترونس

نیایش اصلا اسم پسرونه نیست. من خودم اسمم نیایشه . فامیل هست اما اسم نیست . نیاوش تنها اسم پسرونه ایه که شباهت زیادی داره به نیایش . شاید دوستان اشتباه دیدن که نیایش اسم پسره

نیایش در واژه به معنی گذاشتن واهدا کردن چیزی است ( نیادن به معنی گذاشتن است )
و ستایش به معنی ستاندن است
احتمالا در قدیم به اهدا هدیه وقربانی نیایش میگفتند
و به درخواستی که از خدای خود داشتن ستایش میگفتند
هم اکنون هم در زبان فارسی میگویند نماز گذاردن

نیایش به معنی راز و نیاز با خداست

راز
راز و نیاز
دعا
من اسمم نیایشه و اسم دخترونه هست
لطفاً قیمه هارو نریزید تو ماستااا
اسم پسراتون نزارید

پرستش

نیایش به معنای از ته دل دعا کردن

نیایش اسم بسیار زیبایی است به معنی راز نیاز کردن با خدا

نی یش نام بسیار زیبا و کم نظیر

ریشه ی واژه ی نیایش از نیغایش ( نی گا ) می باشد، ستاک اوستایی گا ( گاثا ) ( گاهان ) به چم سرود شعر دعا کردن. ریخت دیگری از ستاک ( گا ) در واژه ی ( افغان، فغان ) که ( اَپَ گا ) بوده است.

منبع:

Etymological dictionary of the iranian Verb
by
فرهنگ ریشه فارسی [علی نورایی]

دعا . . . . خلوت با خدا. . . . رازونیاز . . . . . .

اسم دختر من نیایش. اسمی بسیار زیبا و معنوی و روحانی


کلمات دیگر: