کلمه جو
صفحه اصلی

متین


مترادف متین : باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر، استوار، محکم، پابرجا، رزین، فرهیخته، خلیق

متضاد متین : جلف، سبک

برابر پارسی : بردبار، آراسته، سنگین، هشیوار

فارسی به انگلیسی

composed, demure, dignified, dispassionate, even-tempered, gracious, self-possessed, serene, sedate, steady, mild-mannered, potent, sober, firm, [fig.] sedate, cool, sound

firm, [fig.] sedate, self - possessed, cool, sound


composed, demure, dignified, dispassionate, even-tempered, gracious, steady, mild-mannered, potent, sedate, self-possessed, serene, sober


فارسی به عربی

رزین , صاحی , هادی

عربی به فارسی

قوي هيکل , تنومند , ستبر , هيکل دار


فرهنگ اسم ها

اسم: متین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: matin) (فارسی: متين) (انگلیسی: matin)
معنی: دارای متانت، با وقار، محکم، استوار، از نام ها و صفات خداوند، دارای پختگی، خردمندی و وقار، از نامهای خداوند

(تلفظ: matin) (عربی) دارای پختگی ، خردمندی و وقار ، دارای متانت ؛ استوار ، محکم ، از نام‌ها و صفات خداوند.


مترادف و متضاد

firm (صفت)
پایدار، سفت، سخت، محکم، ثابت، پا بر جا، استوار، متین، راسخ، مستحکم، پرصلابت

sober (صفت)
هوشیار، سنگین، عاقل، بهوش، متین، موقر، میانه رو

placid (صفت)
ارام، راحت، متین

steady (صفت)
محکم، پر پشت، ثابت، پی در پی، استوار، مداوم، متین، یک نواخت

steadfast (صفت)
استوار، ثابت قدم، متین

demure (صفت)
جدی، فروتن، سنگین، متین

sedate (صفت)
جدی، ارام، ملایم، متین، موقر

serene (صفت)
ساکت، روشن، ارام، صاف، متین، بی سر و صدا

staid (صفت)
ارام، ثابت، متین، موقر

self-possessed (صفت)
ارام، خونسرد، خود دار، متین

باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر ≠ جلف، سبک


استوار، محکم، پابرجا، رزین


فرهیخته، خلیق


۱. باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر
۲. استوار، محکم، پابرجا، رزین
۳. فرهیخته، خلیق ≠ جلف، سبک


فرهنگ فارسی

محکم، ثابت، استوار، پابرجا
( صفت ) ۱ - محکم استوار پا برجا : گر مرا فرموده بودی خسرو بنده نواز بهتر از دیوان شعرت پاسخی کردم متین . ( منوچهری ) ۲ - با وقار .
از اسمائ پیامبر

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (ص . ) محکم ، استوار، سخت .

لغت نامه دهخدا

متین . [ م َ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء). من اسمائه تعالی . (از محیطالمحیط). از نامهای خداوند تبارک و تعالی . (ناظم الاطباء).


متین . [ م َ ] (اِخ ) یکی از اسماء رسول صلی اﷲ علیه و علی آله و سلم . (غیاث ) (آنندراج ).


متین . [ م ِ ] (اِ) بیل . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به میتین شود.


متین. [ م َ ] ( ع ص ) درشت و استوار. ( از منتهی الارب ). استوار. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). استوار و محکم. ( آنندراج ) ( غیاث ). محکم و استوار و سخت و درشت. ( ناظم الاطباء ).پخته کار. رزین. متقن. مبرم. مستحکم. سخت قوی. سخت نیرومند. استوار. صلب. سخت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : و املی لهم ان کیدی متین. ( قرآن 183/7 ). ان اﷲ هوالرزاق ذوالقوة المتین. ( قرآن 58/51 ).
رایش چنانکه لفظ بزرگان بود متین
عزمش چنانکه بازوی گردان بود قوی.
فرخی.
عزمش چو عزم و حجت پیغمبران درست
رایش چو رأی دولت نیک اختران متین.
فرخی.
گر مرا فرموده بودی خسرو بنده نواز
بهتر از دیوان شعرت پاسخی کردم متین.
منوچهری.
یگانه گشته از اهل زمانه
به الفاظ متین و رای متقن.
منوچهری.
نعمت فردوس یک لفظ متینش را ثمر
گنج باد آورد یک بیت مدیحش را ثمن.
منوچهری.
مغرور به حول و قوت قدرخان و کثرت مدید و بأس شدید و حبل متین و بسطت و تمکین او. ( ترجمه تاریخ بیهقی ایضاً ص 297 ).
قران بود و شمشیر پاکیزه حیدر
دو بنیاد دین متین محمد.
ناصرخسرو.
چه سخن نیکو و متین رانده اند و بر ایراد قصه اقتصار نموده. ( کلیله و دمنه ).
قرآن شفا شناس که حبلی است بس متین
سنت نجات دان که صراطی است مستقیم.
خاقانی.
زیر طناب خیمه ات عرش خمیده رفت و گفت
ای خط جدول هدی حبل متین دیگری.
خاقانی.
ناصرالدین به حزمی متین و قدمی ثابت آن حمله را رد کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 150 ). موصوف به رای رزین و حزم متین. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 279 ).

متین. [ م ِ ] ( اِ ) بیل. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به میتین شود.

متین. [ م َ ] ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی. ( مهذب الاسماء ). من اسمائه تعالی. ( از محیطالمحیط ). از نامهای خداوند تبارک و تعالی. ( ناظم الاطباء ).

متین. [ م َ ] ( اِخ ) یکی از اسماء رسول صلی اﷲ علیه و علی آله و سلم. ( غیاث ) ( آنندراج ).

متین . [ م َ ] (ع ص ) درشت و استوار. (از منتهی الارب ). استوار. (دهار) (مهذب الاسماء). استوار و محکم . (آنندراج ) (غیاث ). محکم و استوار و سخت و درشت . (ناظم الاطباء).پخته کار. رزین . متقن . مبرم . مستحکم . سخت قوی . سخت نیرومند. استوار. صلب . سخت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و املی لهم ان کیدی متین . (قرآن 183/7). ان اﷲ هوالرزاق ذوالقوة المتین . (قرآن 58/51).
رایش چنانکه لفظ بزرگان بود متین
عزمش چنانکه بازوی گردان بود قوی .

فرخی .


عزمش چو عزم و حجت پیغمبران درست
رایش چو رأی دولت نیک اختران متین .

فرخی .


گر مرا فرموده بودی خسرو بنده نواز
بهتر از دیوان شعرت پاسخی کردم متین .

منوچهری .


یگانه گشته از اهل زمانه
به الفاظ متین و رای متقن .

منوچهری .


نعمت فردوس یک لفظ متینش را ثمر
گنج باد آورد یک بیت مدیحش را ثمن .

منوچهری .


مغرور به حول و قوت قدرخان و کثرت مدید و بأس شدید و حبل متین و بسطت و تمکین او. (ترجمه ٔ تاریخ بیهقی ایضاً ص 297).
قران بود و شمشیر پاکیزه حیدر
دو بنیاد دین متین محمد.

ناصرخسرو.


چه سخن نیکو و متین رانده اند و بر ایراد قصه اقتصار نموده . (کلیله و دمنه ).
قرآن شفا شناس که حبلی است بس متین
سنت نجات دان که صراطی است مستقیم .

خاقانی .


زیر طناب خیمه ات عرش خمیده رفت و گفت
ای خط جدول هدی حبل متین دیگری .

خاقانی .


ناصرالدین به حزمی متین و قدمی ثابت آن حمله را رد کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 150). موصوف به رای رزین و حزم متین . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 279).

فرهنگ عمید

۱. دارای متانت.
۲. محکم، ثابت، استوار، پابرجا.

دانشنامه عمومی

با متانت، استوار و محکم.


فرهنگ فارسی ساره

هشیوار


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَتِینٌ: نیرومندی که هیچ کاری ناتوانش نمیکند
ریشه کلمه:
متن (۳ بار)

«مَتین» به معنای قوی و شدید است و اصل آن از «مَتْن» گرفته شده که به معنای عضله محکمی است که در پشت قرار دارد.
متن دراصل گوشت محکمی است که در کناره تیره پشت واقع است به گوشت هر دو طرف آن متنان گویند (مجمع) از این جهت به چیز محکم متین گفته‏اند . به آنها مهلت می‏دهیم راستی کید من محکم و قوی است که هیچ کس آنرا دفع نتواند کرد. . ذُوالقُوَّة و مَتین هر دو از اسماء حسنی است در اقرب الموارد در معنی مَتین آنگاه که وصف خدا باشد گفته: بسیار قدرتمند که در افعالش زحمتی و رنجی به او نمی‏رسد معنی آیه: خدا رزّاق و صاحب نیروی قوی است. یعنی روزی دادن به بندگان به وی مشقّتی ندارد. متین فقط سه بار در قرآن مجید بکار رفته است: . . .

[ویکی اهل البیت] متین (اسم الله). لفظ «متین » در قرآن سه بار وارد شده و در یک مورد وصف خدا قرار گرفته است، چنان که می فرماید:
(ما أُریدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْق وَ ما أُریدُ أَن ْ یُطْعِمُون * إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو القُوَّةِ المَتینُ).(ذاریات/57ـ 58)
«از آنها روزی نمی خواهم، و نمی خواهم مرا اطعام کنند، خدا است روزی دهنده و اوست صاحب نیروی استوار». 1 . نهج البلاغه، خطبه 192.
ابن فارس می گوید:«متین» در اصل به معنی صلابت و سختی است در حالی که رازی می گوید: متین به معنای پشت است، و پایداری هر حیوانی به وسیله پشت آن است، و از این جهت نیرو را در لغت عرب «ظهر» گویند، چنان که می فرماید:(وَ لَو کانَ بعضهُمْ لِبَعْض ظَهیراً).(اسراء/88)« هر چند برخی پشتیبان برخی دیگر شود» و کلام استوار را «متین» نامند.(1)
در هر حال «متین» را از «متانت» به معنی صلابت یا از «متن» به معنی پشت بگیریم، نمی توان خدا را به این معنا توصیف کرد، ناچار باید لازم معنای آن را بگیریم و آن این که خدا موجودی است که هرگز مغلوب دیگری نشده و از آن متأثر نمی شود و شاهد آن جمله (ذو القوّة)است که قبل از متین آمده است، و در گذشته یادآور شدیم که قوه با قدرت فرق دارد، قوه مرتبه شدید قوت را می گویند، و گویا آیه دلالت می کند که خدا در نهایت قدرت است که هرگز مغلوب دیگری نمی شود و مجموعاً مساوی با واجب الوجود می شود..

پیشنهاد کاربران

متین یعنی مهربان یعنی استوار


با متانت محکم استوار

استوار ( برعقیده یافعلی ) ؛باطنا ارام، باوقار

باوقار و استوار اسمی پسرانه

ارام بودن


فرهیخته، باوقار و آراسته

متشخص , درست , افتاده ,

بنظرم معنی متین یجورای صاف, درست, صحیح همچین چیزا میشه گف

متین باوقار پختگی محگم و اسمی پسرانه

استوار

سر سخت و استوار


باوقار مهربان

پسر خوش سیما

کی گفته اسم متین پسرانه هستش من یک دخترم واسمم هم متین است

متین اسم دختر هم هست چون چون متین ستوده دختره پس باید اونجا دختر هم بزنید

اسم قشنگیس

ارام

متفکر ارام

متین به نظر من یعنی مهربان، باوقار ، هوشیار، باهوش و آرام

متین به نظر من بعنی مهران باوقار هوشیار للهوس وآرام

متین هم اسم پسره هم اسم دختر

با وقار و با فرهنگ.


سبک و جلف

متین یعنی باوقار اندازه کوه سرسخت اندازه دریا مهربان

محکم و همیشه استوار

حکم استوار


متین یعنی باوقار مهربان سرسخت سخت کوش با وقار ، منکه خیلی دوسش دارم

وزین

در فرانسه هم matin نوشته میشه و meta خونده میشه به معنای صبحی و سحری هست

اسم متین بسیار زیباست
و هم اسم پسره و هم دختر ولی بیشتر اسم پسر به کار میبرن. و اینکه متین یکی از نام های خداوند است.

متین یعنی پابر جا شیرین زبان و عزیز

معنی اسم متین قابل گفتن نیست چرا هم یکی از اسماخداوند و یکی از صفات پیامبر هست اما با تمام اینها هیچ اسمی به پای اسم زهرا نمی رسه; - )

متین نامی پسرانه وازصفات خداوند است خدامذکربوده وتمام صفاتش مردانه است

نامی دخترانه است نام من اکنون متین است و دختر بودن با این اسم افتخار دارد

متین اسم پسرانه است از معانی مختلفش کاملا مشخصه. . .

متین
امام علی قربونش برم

حبل الله المتین است
ریسمان محکم که پس چنگ بزنید یک راست برین بهشت
اسم خیلی مهمه ولی مهم تر درون ادماست

امام حسین فداشم. صدام حسین لعنت الله

باطن

متین یعنی آرام، محکم و متفکر

استوار قوی بلند مرتبه آرام سنگین سخت

متین

معنی متین: باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر، استوار، محکم، پابرجا، رزین، فرهیخته.



عزیزان متین اسم پسرانه است چون مذکر، متینا دخترانشه چون مونث

متفکر و ارام قوی و قدرتمند

متین کاملا پسرانه است به معنای مرد محکم وبازار واگر کسی روی دخترش گذاشته اشتباه بزرگی کرده به اصل ورزشه مذکر بودنش توجه نکرده

متینا یا متینه دخترانه است


واژه پارسی_ ایرانی متین ( مت=اندیشه - خرد این=پسوند دارندگی مانند زرین ) به مانای خردمند پخته باوقار استوار از ریشه مت به مانای اندیشه فکر خرد همخانواده با مات ( مات اش بُرد=به فکر فرورفت ) محمد یا مه مت ( اندیشه ستوده ) و هومت یا همت ( فکرخوب ) ساخته شده است. ارب از روی واژه متین واژه متانت را جعل کرد

متین یعنی عین کوه بزرگ وآرام مثل دریابزرگ وزلال مثل جنگل زیبامثل رودخانه جاری درحقیقت متین ازصفات خداونداست که معنی بسیاردارد

متین یعنی فرستادن هدیه ای از طرف خداوند به من❤😍

متین : محکم ، سخت ، استوار ، پابرجا ، پاینده .

متین یعنی عاشق اما سرسخت متین یعنی در باطن پر از غم در ظاهر شاد متین یعنی چون دریا پرخروش و چون صحرا پهناور
متین یعنی یک دختر. . .

متین یعنی مهربون ، باوقار ، محکم ، آرام
و همینطور یه اسم دخترونه
چون اسم خودم متین و یه دخترم


قابل توصیف نیست اما
چون دریا آرام
چون ماه زیبا
چون خورشید مهربان
و چون شبنم عاشق
. . .

متین : متین از اسماالحسنی خداوند ( نامهای نیکوی خداوند ) محسوب می شود . متین به معنی سخت ومحکم وپاینده وپایدار وخردمند و باوقار است.

اسم پسرانم مهدی و متین است واسم دخترگلم هم فاطمه که از جانم برام عزیزترن وسعی کردیم اسم خوب ونیکو برای بچه هامون انتخاب کنیم چون از وظایف شرعی والدین انتخاب نام نیکوست وحقی است که فرزندان برمادارند.

متین : پایدار ، سفت ، سخت ، محکم ، ثابت ، پا بر جا ، استوار ، متین ، راسخ ، مستحکم ، پرصلابت . هوشیار ، سنگین ، عاقل ، بهوش ، متین ، موقر ، میانه رو . دارای پختگی، خردمندی . متین از اسمائ پیامبر.


کلمات دیگر: