سهیل
فارسی به انگلیسی
Canopus
فرهنگ اسم ها
معنی: نام ستاره ای درخشان، ( اَعلام ) روشن ترین ستاره ی صورت فلکیِ کشتی ( سفینه ) و دومین ستاره ی درخشان آسمان، که در نواحی جنوبی ایران در مواقع محدودی از سال مشاهده می شود، ( عربی ) روشن ترین ستاره ی صورت فلکی کشتی، روشنترین ستاره صورت فلکی سفینه
(تلفظ: soheyl) (عربی) روشنترین ستارهی صورت فلکی کشتی، که در نواحی جنوبی ایران در مواقع محدودی از سال مشاهده میشود .
فرهنگ فارسی
ستارۀ آلفای شاهتخته که دومین ستارۀ پرنور شب از قدر 0/6ـ است
ابن عمرو بن عبد شمس از بنی عامر ازلوی خطیب قریش و یکی از بزرگان دوره جاهلیت بود
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
ز سر تا بپایش گلست و سمن
بسرو سهی بر سهیل یمن.
تا بخوبی نبود هیچ ستاره چو قمر.
چون بر پرند و ششتری پاشیده دینار و درم.
بوینده تر از عبیر و عنبر.
ز راست فرقد و شعری ز چپ سهیل یمن.
گر همی بایدسهیلت قصد کن سوی یمن.
سماک و سهیل و سها گشت غارب.
من سهیلم کآمدم بر موت اولادالزنا.
از ادیم یمن ستد خامی.
صورت و جان هر دو طفیل دل است.
بلرزش درافتاد همچون سهیل.
سهیل. [ س ُ هََ ] ( اِخ ) ابن عمروبن عبدشمس از بنی عامر ازلوی. خطیب قریش و یکی از بزرگان دوره جاهلیت بود. در جنگ بدر اسیر شد و اسلام آورد. نخست بمکه سپس بمدینه سکونت اختیار کرد. وی بسال 18 هَ. ق. درگذشت. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 397 ).
سهیل . [ س ُ هََ ] (اِخ ) ابن عمروبن عبدشمس از بنی عامر ازلوی . خطیب قریش و یکی از بزرگان دوره ٔ جاهلیت بود. در جنگ بدر اسیر شد و اسلام آورد. نخست بمکه سپس بمدینه سکونت اختیار کرد. وی بسال 18 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی ج 1 ص 397).
ز سر تا بپایش گلست و سمن
بسرو سهی بر سهیل یمن .
فردوسی .
تا بتابش نبود نجم سها همچو سهیل
تا بخوبی نبود هیچ ستاره چو قمر.
فرخی .
از روی چرخ چنبری رخشان سهیل و مشتری
چون بر پرند و ششتری پاشیده دینار و درم .
لامعی .
رخشنده تر از سهیل و خورشید
بوینده تر از عبیر و عنبر.
ناصرخسرو.
طلایه بر سپه روز کرد لشکر شب
ز راست فرقد و شعری ز چپ سهیل یمن .
مسعودسعد.
در دیار تو نتابد آسمان هرگز سهیل
گر همی بایدسهیلت قصد کن سوی یمن .
سنائی .
چو شنگرف گون شد ز خورشید عالم
سماک و سهیل و سها گشت غارب .
حسن متکلم .
گر مرا دشمن شدند این قوم معذورند از آنک
من سهیلم کآمدم بر موت اولادالزنا.
خاقانی .
چون سهیل جمال بهرامی
از ادیم یمن ستد خامی .
نظامی .
نور ادیمت ز سهیل دل است
صورت و جان هر دو طفیل دل است .
نظامی .
ز باریدن برف وباران و سیل
بلرزش درافتاد همچون سهیل .
سعدی .
فرهنگ عمید
ستارهای در صورت فلکی سفینه که پس از شِعرای یمانی درخشانترین ستارگان است و در خاورمیانه در شبهای آخر تابستان دیده میشود؛ سهیل یمن؛ سهیل یمان؛ پرک؛ اگست. Δ قدما گمان میکردند سرخی و خوشرنگی سیب و همچنین خوشبویی ادیم از اثر تابش سهیل است: ◻︎ بر همه عالم همی تابد سهیل / جایی انبان میکند جایی ادیم (سعدی: ۱۵۷).
دانشنامه عمومی
به معنی دست نیافتنی وکمیاب از نظر ارزش وقیمت
فهرست ستارگان نامزد ابرنواختر
ستارهٔ سُهـِیل (آلفا شاه تخته، alpha Carinae) یا پَرَک درخشان ترین ستارهٔ صورت فلکی شاه تخته است. سهیل پس از شباهنگ دومین ستارهٔ پرنور آسمان شب است ولی در مدارهای شمالی قابل دیدن نیست. برای نمونه در شهر تهران تنها یک درجه از افق بالا می آید و بعد از حدود ۳ ساعت غروب می کند و در شهری مانند بندرعباس نیز بعد از حدود ۶ ساعت بعد از طلوع قابل مشاهده می شود. برای دیدن آن باید به مناطق با عرضهای جغرافیایی پایین تر سفر کرد، دلیل ورود نام این ستاره به فرهنگ فارسی به شکل ضرب المثل همین کم پیدا بودن آن است.ستاره سهیل یک ابرغول سفید است و با ۹ جرم خورشیدی و قطر ۷۰ برابری خورشید از نزدیکترین نامزدهای ابرنواختر به شمار می رود. این ستاره در فاصله ۳۱۳ سال نوری از زمین قرار دارد و درخشندگی آن حدود ۱۰۰۰۰ برابر خورشید تخمین زده شده.
سهیل نامی عربی بوده و در کاربرد به معنای «درخشان» است. نام های فارسی این ستاره پرک و اگست است. در کشورهای اسلامی از واژهٔ سهیل برای نام گذاری پسران استفاده می شود.
قدیمیان دربارهٔ آن می گفتند که ستاره ای است در جانب جنوب که اهل یمن نخست آن را می بینند و با برآمدن آن میوه ها می رسند.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان باقران قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۸ نفر (۲۵خانوار) بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
(نام یونانی آن: کانوپوس) ستارۀ آلفا از صورت فلکی جنوبی سفینه. پس از شِعرای یمانی از درخشان ترین ستارگان است. این ستاره در نقاطی که عرض شمالی آن ها بیش از ۳۷ درجه باشد دیده نمی شود؛ به همین سبب در سرزمین های اسلامی شمالی به ندرت پدیدار می شود. کنایۀ «ستارۀ سهیل شدن» نزد عامۀ مردم اشاره به همین موضوع دارد.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
...
در معنای ستاره، سُهَیل روشن ترین ستاره صورت فلکی سفینه، از صور فلکی جنوبی می باشد که از آن در باب صلات سخن گفته اند.
سُهَیل و قبله
از نشانه های ظنّی دستیابی به قبله هنگام جهل به جهت آن، برای مردم عراق، شام و یمن، ستاره سهیل است. عراقیان برای به دست آوردن جهت قبله هنگام طلوعِ ستاره سهیل، آن را محاذی شانه چپ خود، مردم شام هنگام غروب ستاره، آن را برابر چشم راست و هنگام طلوع، میان دو چشم و مردم یمن، هنگام غروب سهیل، آن را میان دو کتف خود قرار می دهند.
سُهَیل در معنای حیوان دریایی
از سهیل به معنای حیوان دریایی در باب اطعمه و اشربه نام برده اند.
سُهَیل از مسخ شدگان
...
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
اولین ستاره بوجود آمده
وستاره درخشان که سهیل یمنی هم مینامند
ولی برای باباش یعنی تمام زندگیش
سهیل یعنی یه دنیا انتظار برای دیدن روی ماهت
زیباو خوش سیما
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️