معنی: منسوب به نار، آتش، ( به مجاز ) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار، ( نار، ین ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) سرخ رنگ ( زیبا )، ( عربی ـ فارسی ) ( نار + ین ( پسوند نسبت ) )، تر و تازه
نارین
فرهنگ اسم ها
معنی: منسوب به نار، آتش، ( به مجاز ) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار، ( نار، ین ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) سرخ رنگ ( زیبا )، ( عربی ـ فارسی ) ( نار + ین ( پسوند نسبت ) )، تر و تازه
(تلفظ: nārin) (عربی ـ فارسی) (نار + ین (پسوند نسبت)) ، منسوب به نار ، آتش ؛ (به مجاز) سرخ رنگ (زیبا) .
فرهنگ فارسی
کلمه مغولی مغول به خزانه محتوی جواهرات و زر سرخ مه زیر نظر مستقیم سلطان وقت بوده است نارین می گفته اند .
لغت نامه دهخدا
نارین . (ص ) تر و تازه . || تابان . روشن . صاف .براق . || ظریف . آراسته . (ناظم الاطباء).
نارین . (مغولی ، اِ) مغول به خزانه ٔ محتوی جواهرات و زر سرخ که زیر نظر مستقیم سلطان وقت بوده است نارین می گفته اند. رشیدالدین فضل اﷲ آرد: در این وقت پادشاه اسلام ضبط آن چنان فرمود که خزانها جدا باشد هرآنچه مرصعات بود تمامت به دست مبارک در صندوق نهد چنانکه اگر تصرفی رود فی الحال معلوم گردد... و پادشاه آن را قفل بزرگ زند... یک کس از خزانه داران به اتفاق خواجه سرائی معین محافظت می کنند... و هرآنچه زر سرخ بود و جامهای خاصی که در کارخانه ها بسازند، بر قاعده وزیر مفصل بنویسد و هم در عهده ٔ آن دو شخص مذکور باشد و تا پادشاه اسلام پروانه ٔ مطلق نفرماید قطعاً هیچ از آن خرج نکنند. و هرآنچه زر سفیدو انواع جامها بود که پیوسته خرج کنند خزانه داری و خواجه سرائی دیگر را نصب فرموده ... تا آنچه از آن خرج رود وزیر پروانه می نویسد. و خزانه ٔ اول را نارین و دوم را بیدون می گویند. (تاریخ غازانی ص 332 و 333).
نارین. ( مغولی ، اِ ) مغول به خزانه محتوی جواهرات و زر سرخ که زیر نظر مستقیم سلطان وقت بوده است نارین می گفته اند. رشیدالدین فضل اﷲ آرد: در این وقت پادشاه اسلام ضبط آن چنان فرمود که خزانها جدا باشد هرآنچه مرصعات بود تمامت به دست مبارک در صندوق نهد چنانکه اگر تصرفی رود فی الحال معلوم گردد... و پادشاه آن را قفل بزرگ زند... یک کس از خزانه داران به اتفاق خواجه سرائی معین محافظت می کنند... و هرآنچه زر سرخ بود و جامهای خاصی که در کارخانه ها بسازند، بر قاعده وزیر مفصل بنویسد و هم در عهده آن دو شخص مذکور باشد و تا پادشاه اسلام پروانه مطلق نفرماید قطعاً هیچ از آن خرج نکنند. و هرآنچه زر سفیدو انواع جامها بود که پیوسته خرج کنند خزانه داری و خواجه سرائی دیگر را نصب فرموده... تا آنچه از آن خرج رود وزیر پروانه می نویسد. و خزانه اول را نارین و دوم را بیدون می گویند. ( تاریخ غازانی ص 332 و 333 ).
دانشنامه عمومی
فهرست جماعت های تاجیکستان
دانه انار
(همدانی) پودرشدۀ هر چیز.
(ترکی) ریز و کوچک.
دانشنامه آزاد فارسی
میدان اصلی شهر استانی در جنوب مرکزی قرقیزستان، با ۵۰,۲۰۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲۵۹هزار نفر جمعیت (۱۹۹۶). مرکز آن، شهر نارین است. این استان منطقه ای کوهستانی است که از جنوب با جمهوری خلق چین مرز مشترک دارد. رود مهم آن نیز نارین نام دارد. صنایع آن عمدتاً کشاورزی و پرورش گوسفند و بز، و کشت گندم و جوی بهاره مهم ترین فعالیت های اقتصادی آن است.
پیشنهاد کاربران
دختری که مثل انار شیرین است نماد نارین عشق دختر
و نارین به معنی آتشین است
به ترکی به معنای لطیف و نازکه
به کردی به معنای دانه اناره
به فارسی فکر کنم به معنای تابان و زیباست
ولی در کل نارین ریشه ترکی داره
در فارسی تر و تازه یا انارین به معنی انار
در کردی به معنی زن با شرم و حیا است
و در ترکی به معنی شیطون و کوچک و خشکل
بانوی باشرم و حیا زیبا و شیطون خوشگل
شعله اتش
اهنگ غمگین
به معنی نرم و آرام و نازک و. . . که در فرهنگ واژگان کردی "هەنبانه بۆرینه" نوشته استاد هه ژار، که فرهنگنامه ای قوی مانند لغتنامه دهخدا است بهش اشاره شده.
ریشه ی اصلی این اسم کردی هستش
به معنی دونه انار خودتون به اون راه نزنین
ترکهای و فارسهای عزیز این اسم کردیه. .
زیادتر هم به معنی اتش شنیدم و یک اسم کوردی و ترکی هست
نارین یعنی زن باشرم و حیا
نارین یعنی اتش
من خودم اسمم نارین است
و من کرد هستم
اسم نارین اسم کردیه
در اصل معنی اسم نارین به فارسی میشه آتش و مغرور
و به کوردی میشه دانه