مترادف شیوع : اشاعه، پراکندگی، سرایت، نشر، اشتهار، تداول
برابر پارسی : گسترش، همه گیر، واگیر
outbreak, prevalence
اشاعه، پراکندگی، سرایت، نشر
اشتهار، تداول
۱. اشاعه، پراکندگی، سرایت، نشر
۲. اشتهار، تداول
تعداد کل موارد جدید و قدیم ابتلا به بیماری یا وقوع رویدادی در یک جامعه در یک دورۀ زمانی مشخص
شیوع . [ ش َ ] (ع اِ) فروزینه ٔ آتش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
شیوع . [ ش ُ ] (ع اِمص ، اِ) اشتهار و شهرت و پراش . || هر چیز که همه کس آنرا بدانند و در همه جا فاش باشد. (ناظم الاطباء).
- شیوع به هم رسانیدن ؛ فاش شدن و آشکارا گشتن و پراش شدن . (ناظم الاطباء).
- شیوع خبری ؛ استفاضه ٔ آن . پراکنده وفاش شدن آن . انتشار آن . (یادداشت مؤلف ).
شیوع . [ ش ُ ] (ع مص ) شیع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آشکار شدن . (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (غیاث ). آشکارا شدن خبر. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (دهار). آشکارا شدن .(ترجمان القرآن جرجانی ص 63). رجوع به شیع شود. || مشهور و متداول شدن . (فرهنگ فارسی معین ).
گسترش