مترادف مجادله : آشوب، جدال، جروبحث، جنگ، خصومت، دعوا، ستیزه، کشمکش، مجادلت، مکاوحت، مناقشه، نزاع
متضاد مجادله : مصالحه
برابر پارسی : ستیزه گری، پرخاشگری، کشمکش
contention, dispute
altercation, polemic, wrangle
آشوب، جدال، جروبحث، جنگ، خصومت، دعوا، ستیزه، کشمکش، مجادلت، مکاوحت، مناقشه، نزاع ≠ مصالحه
مجادلة. [ م ُ دَ ل َ ] (ع مص ) با کسی واکاویدن در خصومت . (زوزنی ). پیکار سخت کردن با یکدیگر. (تاج المصادر بیهقی ). با کسی پیکار کردن . (ترجمان القرآن ). جدال . خصومت کردن با کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مخاصمه ٔ شدید کردن با کسی و منه قول القرآن ) : و جادلهم بالتی هی احسن . (از اقرب الموارد).
مجادلة. [ م ُ دَ ل َ ] (اِخ ) سوره ٔ پنجاه و هشتمین از قرآن ، مدنیه و آن بیست و دو آیت است ، پس ازحدید و پیش از حشر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).