برابر پارسی : بخش
سوره
برابر پارسی : بخش
فارسی به انگلیسی
sura(h), chapter of the Koran
فرهنگ اسم ها
اسم: سوره (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sure) (فارسی: سوره) (انگلیسی: sure)
معنی: هر یک از بخش های صد و چهارده گانه ی قرآن که خود شامل چند آیه است، سورت، هریک از بخش های صدو چهاردهگانه قرآن که شامل چند آیه است
معنی: هر یک از بخش های صد و چهارده گانه ی قرآن که خود شامل چند آیه است، سورت، هریک از بخش های صدو چهاردهگانه قرآن که شامل چند آیه است
(تلفظ: sure) (عربی) هر یک از بخشهای صد و چهاردهگانهی قرآن که خود شامل چند آیه است ، سورت .
فرهنگ فارسی
فصل یاقطعه مستقل ازکتاب، یک فصل ازکتاب، سورات
( اسم ) هر یک از فصلهای یکصد و چهارده گانه قران مجید جمع : سور .
دهی است جزئ دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران
( اسم ) هر یک از فصلهای یکصد و چهارده گانه قران مجید جمع : سور .
دهی است جزئ دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران
فرهنگ معین
(رَ یا رِ ) [ ع . سورة ] (اِ. ) هریک از فصل - های یکصد و چهارده گانة قرآن مجید.
لغت نامه دهخدا
سوره. [ رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حنین بخش مرکزی شهرستان خرم آباد. دارای 1000 تن سکنه. آب آن از شطالعرب و محصول آنجا خرما. شغل اهالی آنجا زراعت و صنایع دستی آنان حصیربافی است. موقع بارندگی با قایق از شطالعرب به خرمشهر میروند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
سوره. [ رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش شاهپور شهرستان خوی. دارای 839 تن سکنه. آب آن از رودخانه زولا و محصول آنجا غلات ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی آنان جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
سوره. [ رِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران. دارای 181 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات ، صیفی و چغندرقند است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
سوره. [ رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش شاهپور شهرستان خوی. دارای 839 تن سکنه. آب آن از رودخانه زولا و محصول آنجا غلات ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی آنان جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
سوره. [ رِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران. دارای 181 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات ، صیفی و چغندرقند است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
سورة. [ رَ ] (ع اِ) شرف . منزلت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) :
الم تران اﷲ اعطاک سورةً
تری کل فلک دونها یتذبذب .
|| هر رده از بنا. || علامت . نشان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به سورت شود.
الم تران اﷲ اعطاک سورةً
تری کل فلک دونها یتذبذب .
نابغه (ازآنندراج ).
|| هر رده از بنا. || علامت . نشان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به سورت شود.
سورة. [ س َ رَ ] (ع اِمص ) تیزی هر چیزی . (منتهی الارب ). || خشم سلطان و بیدادی آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || علامت و نشان بزرگی و رفعت آن . (منتهی الارب ). || سورةالمجد؛ علامت و نشان بزرگی . (اقرب الموارد). || سورة الخمر؛ برجستن شراب بسوی دماغ . || سورةالبرد؛ شدت سردی . || سورةالحمی ؛ شدت تب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به سورت شود.
سوره . [ رِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران . دارای 181 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، صیفی و چغندرقند است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
سورة. [ رَ ] (ع اِ) هر یک از فصول یکصد و چهارده گانه ٔ قرآن مجید. (ناظم الاطباء). پاره ٔ قرآن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60). عبارت است از پاره ٔ قرآن که مشتمل برآیاتی که دارای فاتحه و خاتمه است باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ) : وقت سحر غسل کرد و نماز جماعت بامداد بگذارد و سوره ٔ نون و القلم و سوره ٔ هل اتی علی الانسان در دو رکعت بخواند. (تاریخ بیهقی ).
ای که ندانی تو همی قدر شب
سوره ٔ واللیل بخوان از کتاب .
چه عجب گر ز سوره ٔ والتین
دزد جان غراب دیدستند.
او سوره ٔ حقایق و من کمتر آیتش
زآنم بنامه آیت حق کرده بود نام .
سورةالرحمن بخوان ای مبتدی
تا شوی بر سرّ پریان مهتدی .
بهیچ صورتی اندر نباشد اینهمه معنی
به هیچ سوره ای اندر نباشد اینهمه آیت .
- سوره ٔ اخلاص ؛ قل هواﷲ. (غیاث ) (آنندراج ).
- سوره ٔ نور ؛سوره ای از سوره های قرآن مجید. (غیاث ).
ای که ندانی تو همی قدر شب
سوره ٔ واللیل بخوان از کتاب .
ناصرخسرو.
چه عجب گر ز سوره ٔ والتین
دزد جان غراب دیدستند.
خاقانی .
او سوره ٔ حقایق و من کمتر آیتش
زآنم بنامه آیت حق کرده بود نام .
خاقانی .
سورةالرحمن بخوان ای مبتدی
تا شوی بر سرّ پریان مهتدی .
مولوی .
بهیچ صورتی اندر نباشد اینهمه معنی
به هیچ سوره ای اندر نباشد اینهمه آیت .
سعدی .
- سوره ٔ اخلاص ؛ قل هواﷲ. (غیاث ) (آنندراج ).
- سوره ٔ نور ؛سوره ای از سوره های قرآن مجید. (غیاث ).
فرهنگ عمید
۱. ‹سورت› هریک از قسمت های صدوچهارده گانۀ قرآن که خود شامل چند آیه است.
۲. [مجاز] سورۀ توحید.
۲. [مجاز] سورۀ توحید.
دانشنامه عمومی
سیمناد.
سوره در لغت به معنای «بریده شده» است و در اصطلاح گروهی مستقل از آیه های قرآن که مطلع «بسم الله الرحمن الرحیم» و مقطعی دارد.
قرآن
فهرست سوره های قرآن
ترتیب نزول سوره های قرآن
به اعتقاد شیعیان هر سوره قرآن جز سوره توبه با آیهٔ «به نام خداوند بخشنده مهربان» آغاز می شود؛ و اهل سنت فقط «بسم الله الرحمن الرحیم» سوره حمد را جزء سوره می دانند. در قرآن این کلمه به همین معنا به کار رفته است. مثلاً در آیه تحدی (هماوردجویی) (بقره، ۲۳)
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمه ای از آن سوره گرفته شده است. برخی معتقدند ترتیب سوره ها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شده اند. سوره های قرآن به دو دسته مکی (فرو فرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم می شوند. سوره ها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. عایشه این مهم را اینطور تشریح می کند که اگر ابتدا حرمت خمر و زنا مطرح شده بود کسی مسلمان نمی شد، پس ابتدا آیات مربوط به بهشت و جهنم مطرح می شوند و پس از مسلمان شدن اصحاب باقی آیه ها می آیند. (صحیح بخاری ۶–۵۱۵)
بخاری از قول عمر نقل می کند که وقتی عمر نسخه متفاوتی از سوره فرقان را می شنود، محمد به او می گوید که هر سوره هفت صورت جداگانه دارد. (صحیح بخاری ۶–۵۱۴)
قرآن
فهرست سوره های قرآن
ترتیب نزول سوره های قرآن
به اعتقاد شیعیان هر سوره قرآن جز سوره توبه با آیهٔ «به نام خداوند بخشنده مهربان» آغاز می شود؛ و اهل سنت فقط «بسم الله الرحمن الرحیم» سوره حمد را جزء سوره می دانند. در قرآن این کلمه به همین معنا به کار رفته است. مثلاً در آیه تحدی (هماوردجویی) (بقره، ۲۳)
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمه ای از آن سوره گرفته شده است. برخی معتقدند ترتیب سوره ها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شده اند. سوره های قرآن به دو دسته مکی (فرو فرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم می شوند. سوره ها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. عایشه این مهم را اینطور تشریح می کند که اگر ابتدا حرمت خمر و زنا مطرح شده بود کسی مسلمان نمی شد، پس ابتدا آیات مربوط به بهشت و جهنم مطرح می شوند و پس از مسلمان شدن اصحاب باقی آیه ها می آیند. (صحیح بخاری ۶–۵۱۵)
بخاری از قول عمر نقل می کند که وقتی عمر نسخه متفاوتی از سوره فرقان را می شنود، محمد به او می گوید که هر سوره هفت صورت جداگانه دارد. (صحیح بخاری ۶–۵۱۴)
wiki: سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۳۲۵۵نفر (۶۷۴خانوار) بوده است.
wiki: بخش جوادآباد شهرستان ورامین در استان تهران ایران است.
این روستا در دهستان بهنام عرب جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۲ نفر (۲۳خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان بهنام عرب جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۲ نفر (۲۳خانوار) بوده است.
wiki: سوره (ورامین)
دانشنامه آزاد فارسی
سوره (قرآن پژوهی). اصطلاحی در علوم قرآنی، به معنای بخشی مستقل از مجموعه آیات قرآن کریم که دارای مطلع (سرآغاز) و مقطع (سرانجام) باشد. بنابر مشهور تعداد سوره های قرآن کریم ۱۱۴ سوره است که بلندترین آن ها سورۀ بقره (۲۸۶ آیه =۲.۵ جزء) و کوتاه ترین آن ها سورۀ کوثر (۳ آیه) است. سوره های قرآن کریم از نظر طول به چهار دسته تقسیم می شوند: ۱. طِوال؛ ۲. مئون؛ ۳. مثانی؛ ۴. مفصّل. برحسب این که سوره در مکه نازل شده باشد یا در مدینه، سوره ها به دو دستۀ مکی و مدنی تقسیم می شوند. برای برخی از آیه ها و سوره های قرآن کریم، سنتاً ارزش دعایی خاصی قائل اند. سوره هایی نیز کاربردهای ویژه دارند؛ مانند خواندن سوره های فاتحه، الرّحمن، و مُلک در مجالس ترحیم. برخی سوره های قرآن نام های مشترک دارند؛ مانند الزهراوان (بقره و آل عمران) و مُعَوَّذتَین (دو سورۀ آخر قرآن). برخی سوره ها دارای شأن نزول (اسباب نزول) و برخی دارای ناسخ و منسوخ و برخی نیز دارای سجدۀ واجب یا مستحب هستند. برای اطلاع از ویژگی های هر سوره به مقالات جداگانه ای که زیرنام هر سوره آمده مراجعه شود.
wikijoo: سوره_(قرآن_پژوهی)
سوره (نشریه). سورِه (نشریه)
ماهنامۀ فرهنگی، هنری، انقلابی، چاپ تهران. به صاحب امتیازی حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی و مدیرمسئولی حسن بنیانیان. نخستین شماره در فروردین ۱۳۶۸ منتشر شد. سردبیری اولین شماره ها برعهدۀ سید محمد آوینی بود. پس از او، تا ۴۰ شماره سید مرتضی آوینی سردبیر بود که بعد از شهادت او در فروردین ۱۳۷۲، انتشار نشریه مدتی متوقف ماند. سپس افرادی ازجمله سید محمد آوینی و سید علی میرفتاح کار او را ادامه دادند. از اواخر ۱۳۸۱، وحید جلیلی سردبیری آن را به عهده گرفت. سوره بنا دارد با رویکردی جهانی، تاریخی و آسیب شناسانه مسائل را تحلیل و تفسیر کند.
ماهنامۀ فرهنگی، هنری، انقلابی، چاپ تهران. به صاحب امتیازی حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی و مدیرمسئولی حسن بنیانیان. نخستین شماره در فروردین ۱۳۶۸ منتشر شد. سردبیری اولین شماره ها برعهدۀ سید محمد آوینی بود. پس از او، تا ۴۰ شماره سید مرتضی آوینی سردبیر بود که بعد از شهادت او در فروردین ۱۳۷۲، انتشار نشریه مدتی متوقف ماند. سپس افرادی ازجمله سید محمد آوینی و سید علی میرفتاح کار او را ادامه دادند. از اواخر ۱۳۸۱، وحید جلیلی سردبیری آن را به عهده گرفت. سوره بنا دارد با رویکردی جهانی، تاریخی و آسیب شناسانه مسائل را تحلیل و تفسیر کند.
wikijoo: سوره_(نشریه)
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] قرآن کریم در قالب مجموعه آیاتی نازل شده که خداوند متعال آنها را به سوره نام بردار ساخته است.قرآن کریم دارای ۱۱۴ سوره است که هریک به نام ویژه ای دارد.
برای لفظ سوره معانی گوناگونی ذکر کرده اند، از جمله:۱ـ مخفَّف و تسهیل یافته، در این صورت، سؤره، تلفظ می شود که در اصل به معنای باقی ماندة آشامیدنی در ظرف می باشد و چون سوره قرآن قطعه و قسمتی از آن است، بدین جهت سوره اش نامیده اند.۲ـ سوره از سور، به معنی حصار و بارة شهر است، چون سورة قرآن، پیرامون آیاتی را احاطه کرده و آنها را گرد هم به صورت واحدی درآورده و نیز همچون بارة شهر، بلند مرتبت و رفیع است، آن را سوره می نامند.۳ـ سوره از سوار است که معرب دستواره (= دستبند) می باشد و چون سورة قرآن مانند دستواره ای آیاتی از قرآن را در بر گرفته است سوره نامیده شده است.۴ـ مقام و منزلت رفیع.۵ـ سوره از تصور (= تصاعد و ترکیب) است و از کلمة تَسَوَّرُوا در آیة «إِذْ تَسَوَّرُوا الِْمحْرابَ» همین معنی اراده شده است زیرا سوره های قرآن بر روی هم قرار گرفته اند، لذا آنها را سوره می نامند .
برای لفظ سوره معانی گوناگونی ذکر کرده اند، از جمله:۱ـ مخفَّف و تسهیل یافته، در این صورت، سؤره، تلفظ می شود که در اصل به معنای باقی ماندة آشامیدنی در ظرف می باشد و چون سوره قرآن قطعه و قسمتی از آن است، بدین جهت سوره اش نامیده اند.۲ـ سوره از سور، به معنی حصار و بارة شهر است، چون سورة قرآن، پیرامون آیاتی را احاطه کرده و آنها را گرد هم به صورت واحدی درآورده و نیز همچون بارة شهر، بلند مرتبت و رفیع است، آن را سوره می نامند.۳ـ سوره از سوار است که معرب دستواره (= دستبند) می باشد و چون سورة قرآن مانند دستواره ای آیاتی از قرآن را در بر گرفته است سوره نامیده شده است.۴ـ مقام و منزلت رفیع.۵ـ سوره از تصور (= تصاعد و ترکیب) است و از کلمة تَسَوَّرُوا در آیة «إِذْ تَسَوَّرُوا الِْمحْرابَ» همین معنی اراده شده است زیرا سوره های قرآن بر روی هم قرار گرفته اند، لذا آنها را سوره می نامند .
wikifeqh: سوره
[ویکی شیعه] سوره در اصطلاح قطعه ای از قرآن است که از انسجام محتوایی برخوردار بوده و دارای مطلع و مقطع است. قرآن کریم ۱۱۴ سوره دارد که اول آن فاتحه و آخر آن سوره ناس است.
سوره های قرآن - جز سوره توبه- با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود. لفظ سوره هشت بار به صورت مفرد و یک بار به صیغه جمع در قرآن کریم به کار رفته است. در توقیفی بودن و یا اجتهادی بودن ترتیب سوره های قرآن کریم اختلاف نظر وجود دارد.
سوره در لغت به معنای مرتبه و منزلت، قطعه و بخشی از شیء و هیجان همراه با ارتفاع و اعتلا است. در اصطلاح قطعه ای از کلام الهی است که از انسجام محتوایی برخوردار بوده و دارای مطلع و مقطع است. سوره های قرآن کریم - جز سوره توبه- با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود. لفظ سوره هشت بار به صورت مفرد و یک بار به صیغه جمع، در قرآن به کار رفته است. قطعه های مختلف کتاب الهی نیز بدین مناسبت به سوره نام گذاری شده که مانند سور شهر یا روستا، مانع تهاجم مخالفان است و هر سوره مظهر هیجان و اعتلا و ظهور خداوند در برابر معاندان است. و یا از آن رو که سور و باروی شهر، خانه های شهر و همه آن چه را درون شهر است فرا می گیرد، سوره قرآن نیز همه آیات و کلمات آن سوره را در بر می گیرد. برخی از لغت شناسان، سوره را مشتق از سؤر می دانند که به معنای قطعه و قسمت باقی مانده شی گفته می شود.
سوره های قرآن - جز سوره توبه- با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود. لفظ سوره هشت بار به صورت مفرد و یک بار به صیغه جمع در قرآن کریم به کار رفته است. در توقیفی بودن و یا اجتهادی بودن ترتیب سوره های قرآن کریم اختلاف نظر وجود دارد.
سوره در لغت به معنای مرتبه و منزلت، قطعه و بخشی از شیء و هیجان همراه با ارتفاع و اعتلا است. در اصطلاح قطعه ای از کلام الهی است که از انسجام محتوایی برخوردار بوده و دارای مطلع و مقطع است. سوره های قرآن کریم - جز سوره توبه- با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود. لفظ سوره هشت بار به صورت مفرد و یک بار به صیغه جمع، در قرآن به کار رفته است. قطعه های مختلف کتاب الهی نیز بدین مناسبت به سوره نام گذاری شده که مانند سور شهر یا روستا، مانع تهاجم مخالفان است و هر سوره مظهر هیجان و اعتلا و ظهور خداوند در برابر معاندان است. و یا از آن رو که سور و باروی شهر، خانه های شهر و همه آن چه را درون شهر است فرا می گیرد، سوره قرآن نیز همه آیات و کلمات آن سوره را در بر می گیرد. برخی از لغت شناسان، سوره را مشتق از سؤر می دانند که به معنای قطعه و قسمت باقی مانده شی گفته می شود.
wikishia: سوره
[ویکی اهل البیت] «سوره» از «سور بلد» (دیوار بلند و محیط به شهر) گرفته شده است؛ زیرا هر سوره آیاتی را دربرگرفته است و به آن احاطه دارد. مانند حصار (سور) شهر که خانه هایی را دربرگرفته است.
برخی آن را به معنای بلندای شرف و منزلت رفیع گرفته اند. زیرا بنابر گفته ابن فارس یکی از معانی سوره، علوّ و ارتفاع است و «سارَ یَسورُ» به معنای غضب نمودن و برانگیخته شدن از همین ماده است. هر طبقه از ساختمان را نیز سوره می گویند.
جوهری معتقد است : و السُّورُ أیضاً: جمع سُورَةٍ، مثل بُسْرَةٍ و بُسْرٍ، و هی کلُّ منزِلة من البِناء. و منه سُورَةُ القرآنِ، لأنَّها منزلةٌ بعد منزلةٍ مقطوعةٍ عن الأخری. ابوالفتوح رازی می گوید: بدان که سوره را معنی، منزلت بود از منازل شرف و همچنین گوید: باروی شهر را از آن جهت «سور» خوانند که بلند و مرتفع باشد.
برخی دیگر آن را از «سؤر» به معنای قطعه و باقیمانده چیزی دانسته اند. ابوالفتوح در این باره می گوید: اما آنکه مهموز گوید، اصل آن از «سؤر الماء» باشد و آن بقیه آب است در آبدان و عرب اگر در ظرف چیزی باقی گذاری گوید: «أسأرتُ فی الإناء» . بنابراین سوره در اصل «سؤره» بوده و به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است و تمام قاریان متفقاً آن را با واو خوانده اند و در هیچ یک از موارد نه گانه که در قرآن آمده کسی آن را با همزه قرائت نکرده است.
نام هر یک از سوره ها برای آن سوره ها علم است. بنابراین اگر با یکی دیگر از اسباب «منع صرف» جمع شود «غیر منصرف» خواهد بود. مثلا: سوره های یونس، یوسف، ابراهیم، لقمان و سبأ، به سبب «عجمه» و سوره های عبس، فصّلت، اقترب، قل اوحی، تبارک، تبّت و لم یکن، به سبب «وزن فعل» و سوره های فاتحه، توبه، برائت، قریش و مریم به سبب «تأنیث» و سوره های آل عمران، انسان و رحمان به سبب «الف و نون» غیر منصرفند، ولی بیشتر نام های سور، چون با «الف و لام» است، جنبه غیر منصرف بودن آنها منتفی است.
برخی از اسامی، به جهت یک حرفی یا دو حرفی بودن مبنی اند، مانند سوره ق، سوره ص، سوره یس و سوره طه.
برخی دیگر با همان هیأت که علم شده است خوانده می شود، مثلا «مطففین» در سه حالت رفع و نصب و جرّ با «یاء» است و اعراب آن روی «نون» خواهد بود؛ سوره های مؤمنون، کافرون و منافقون در سه حالت با واو خوانده می شوند؛ زیرا صرفا حالت اولیه نقل، در نظر گرفته می شود . و پس از علم شدن حالت افرادی دارد.
برخی آن را به معنای بلندای شرف و منزلت رفیع گرفته اند. زیرا بنابر گفته ابن فارس یکی از معانی سوره، علوّ و ارتفاع است و «سارَ یَسورُ» به معنای غضب نمودن و برانگیخته شدن از همین ماده است. هر طبقه از ساختمان را نیز سوره می گویند.
جوهری معتقد است : و السُّورُ أیضاً: جمع سُورَةٍ، مثل بُسْرَةٍ و بُسْرٍ، و هی کلُّ منزِلة من البِناء. و منه سُورَةُ القرآنِ، لأنَّها منزلةٌ بعد منزلةٍ مقطوعةٍ عن الأخری. ابوالفتوح رازی می گوید: بدان که سوره را معنی، منزلت بود از منازل شرف و همچنین گوید: باروی شهر را از آن جهت «سور» خوانند که بلند و مرتفع باشد.
برخی دیگر آن را از «سؤر» به معنای قطعه و باقیمانده چیزی دانسته اند. ابوالفتوح در این باره می گوید: اما آنکه مهموز گوید، اصل آن از «سؤر الماء» باشد و آن بقیه آب است در آبدان و عرب اگر در ظرف چیزی باقی گذاری گوید: «أسأرتُ فی الإناء» . بنابراین سوره در اصل «سؤره» بوده و به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است و تمام قاریان متفقاً آن را با واو خوانده اند و در هیچ یک از موارد نه گانه که در قرآن آمده کسی آن را با همزه قرائت نکرده است.
نام هر یک از سوره ها برای آن سوره ها علم است. بنابراین اگر با یکی دیگر از اسباب «منع صرف» جمع شود «غیر منصرف» خواهد بود. مثلا: سوره های یونس، یوسف، ابراهیم، لقمان و سبأ، به سبب «عجمه» و سوره های عبس، فصّلت، اقترب، قل اوحی، تبارک، تبّت و لم یکن، به سبب «وزن فعل» و سوره های فاتحه، توبه، برائت، قریش و مریم به سبب «تأنیث» و سوره های آل عمران، انسان و رحمان به سبب «الف و نون» غیر منصرفند، ولی بیشتر نام های سور، چون با «الف و لام» است، جنبه غیر منصرف بودن آنها منتفی است.
برخی از اسامی، به جهت یک حرفی یا دو حرفی بودن مبنی اند، مانند سوره ق، سوره ص، سوره یس و سوره طه.
برخی دیگر با همان هیأت که علم شده است خوانده می شود، مثلا «مطففین» در سه حالت رفع و نصب و جرّ با «یاء» است و اعراب آن روی «نون» خواهد بود؛ سوره های مؤمنون، کافرون و منافقون در سه حالت با واو خوانده می شوند؛ زیرا صرفا حالت اولیه نقل، در نظر گرفته می شود . و پس از علم شدن حالت افرادی دارد.
wikiahlb: سوره
[ویکی الکتاب] معنی سُورَةٌ: سوره -پارهای از کلمات و جملهبندیهایی است که همه برای ایفای یک غرض ریخته شده باشد
معنی سُوَرٍ: سوره ها( سوره : پارهای از کلمات و جملهبندیهایی است که همه برای ایفای یک غرض ریخته شده باشد)
معنی جَزَیْتُهُمُ: به آنان جزاء دادم ( در سوره مبارکه مؤمنون آیه شریفه111 :حتماً می دهم)
معنی جُمِعَ: جمع شد- گرد آوری شد(در سوره مبارکه شعراء آیه شریفه 38 :جمع شدند)
معنی جَوَابِ: حوضی که آب در آن جمع شود (جواب یا جوابی ، جمع جابیه است) (سوره مبارکه سبأ آیه شریفه13)
معنی مَدِینَةِ: شهر- مدینه ( در آیه شریفه 8 سوره مبارکه منافقون : "یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی ﭐلْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ ﭐلْأَعَزُّ مِنْهَا ﭐلْأَذَلَّ ..." )
معنی زَنجَبِیلاًَ: زنجبیل (در عرب مرسوم بوده که از زنجبیل استفاده عطر و بوی خوش میکردهاند ، و آن را در جام نوشیدنیها میریختند ، در این آیه شریفه 17 سوره مبارکه انسان به ابرار وعده داده که زنجبیل بهشتی را که پاکیزهتر و خوشبوتر است در جام شرابشان میریزند . )
معنی زَّبَانِیَةَ: فرشتگان موکل بر آتش (زبانیة در کلام عرب به معنای پلیس است ودر سوره مبارکه علق معنایش این است که و ما به زودی پلیسهای موکل بر آتش را که فرشتگانی خشن و پر نیرو هستند صدا میزنیم ، آن وقت است که نصرت هیچ ناصری سودی به حال او نخواهد داشت )
معنی تَذُودَانِ: آن دوزن منع می کردند - آن دوزن حبس می کردند (از ذود به معنای حبس و منع است ، و مراد از آن در آیه شریفه 23 سوره مبارکه قصص این است که : آن دو زن گوسفندان خود را از اینکه به طرف آب بروند ، و یا از اینکه با گوسفندان مردم مخلوط شوند ، جلوگیری میکردند )
معنی عُقَدِ: گره ها - جمع عقده (در عبارت "ﭐلنَّفَّاثَاتِ فِی ﭐلْعُقَدِ " منظور از دمنده ها در گره ها داستانی است که در الدر المنثور که از تفاسیر اهل سنت است هم آمده به این ترتیب که مردی یهودی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جادو کرد ، و در نتیجه آن حضرت بیمار...
معنی مُزَّمِّلُ: جامه به خود پیچیده - لفافه به خود پیچیده (در اصل متزمل بوده ، اسم فاعل از باب تفعل (تزمل) است ، و معنایش لفافه به خود پیچیده است . کسی که جامه یا چیزی به خود میپیچد تا بخوابد یا مثلا سرما را دفع کند ، را مزمل میگویند ، و از ظاهر این جمله بر میآید در ...
معنی مَنَاکِبِهَا: شانه هایش (کلمه مناکب جمع منکب است ، که نام محل برخورد استخوان بازو با شانه است واین استعاره ایست شبیه آیه 45 سوره فاطر که فرموده : ما ترک علی ظهرها من دابة - هیچ جنبندهای بر پشت زمین زنده و باقی نمیگذاشت . مانند اینکه زمین را به اسبی رام تشبیه کرد...
معنی لُقْمَانُ: نام یکی ازبندگان شایسته خداوند که یکی از سوره های قرآن به نام اوست وبرخی از سخنان حکیمانه وی در این سوره نقل شده است (از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)نقل شده است که:" به حق میگویم که لقمان پیغمبر نبود ، و لیکن بندهای بود که بسیار فکر میکرد ، و یقین...
ریشه کلمه:
سور (۱۷ بار)
«سوره» از مادّه «سور» به معنای ارتفاع و بلندی بنا است، سپس به دیوارهای بلندی که سابقاً اطراف شهرها برای حفظ از هجوم دشمنان می کشیدند، «سور» می گفتند.
و از آنجا که این دیوارها شهر را از منطقه بیرون جدا می کرد، تدریجاً این کلمه، به قطعه و بخشی از چیزی ـ از جمله قطعه و بخشی از قرآن که از بقیه جدا شده است ـ اطلاق گردیده.
بعضی از ارباب لغت نیز گفته اند: «سوره» به بناهای زیبا، بلند و برافراشته گفته می شود; و به بخش های مختلف از یک بنای بزرگ نیز سوره می گویند. به همین تناسب به بخش های مختلف قرآن که از یکدیگر جدا است سوره اطلاق شده است.
معنی سُوَرٍ: سوره ها( سوره : پارهای از کلمات و جملهبندیهایی است که همه برای ایفای یک غرض ریخته شده باشد)
معنی جَزَیْتُهُمُ: به آنان جزاء دادم ( در سوره مبارکه مؤمنون آیه شریفه111 :حتماً می دهم)
معنی جُمِعَ: جمع شد- گرد آوری شد(در سوره مبارکه شعراء آیه شریفه 38 :جمع شدند)
معنی جَوَابِ: حوضی که آب در آن جمع شود (جواب یا جوابی ، جمع جابیه است) (سوره مبارکه سبأ آیه شریفه13)
معنی مَدِینَةِ: شهر- مدینه ( در آیه شریفه 8 سوره مبارکه منافقون : "یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی ﭐلْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ ﭐلْأَعَزُّ مِنْهَا ﭐلْأَذَلَّ ..." )
معنی زَنجَبِیلاًَ: زنجبیل (در عرب مرسوم بوده که از زنجبیل استفاده عطر و بوی خوش میکردهاند ، و آن را در جام نوشیدنیها میریختند ، در این آیه شریفه 17 سوره مبارکه انسان به ابرار وعده داده که زنجبیل بهشتی را که پاکیزهتر و خوشبوتر است در جام شرابشان میریزند . )
معنی زَّبَانِیَةَ: فرشتگان موکل بر آتش (زبانیة در کلام عرب به معنای پلیس است ودر سوره مبارکه علق معنایش این است که و ما به زودی پلیسهای موکل بر آتش را که فرشتگانی خشن و پر نیرو هستند صدا میزنیم ، آن وقت است که نصرت هیچ ناصری سودی به حال او نخواهد داشت )
معنی تَذُودَانِ: آن دوزن منع می کردند - آن دوزن حبس می کردند (از ذود به معنای حبس و منع است ، و مراد از آن در آیه شریفه 23 سوره مبارکه قصص این است که : آن دو زن گوسفندان خود را از اینکه به طرف آب بروند ، و یا از اینکه با گوسفندان مردم مخلوط شوند ، جلوگیری میکردند )
معنی عُقَدِ: گره ها - جمع عقده (در عبارت "ﭐلنَّفَّاثَاتِ فِی ﭐلْعُقَدِ " منظور از دمنده ها در گره ها داستانی است که در الدر المنثور که از تفاسیر اهل سنت است هم آمده به این ترتیب که مردی یهودی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جادو کرد ، و در نتیجه آن حضرت بیمار...
معنی مُزَّمِّلُ: جامه به خود پیچیده - لفافه به خود پیچیده (در اصل متزمل بوده ، اسم فاعل از باب تفعل (تزمل) است ، و معنایش لفافه به خود پیچیده است . کسی که جامه یا چیزی به خود میپیچد تا بخوابد یا مثلا سرما را دفع کند ، را مزمل میگویند ، و از ظاهر این جمله بر میآید در ...
معنی مَنَاکِبِهَا: شانه هایش (کلمه مناکب جمع منکب است ، که نام محل برخورد استخوان بازو با شانه است واین استعاره ایست شبیه آیه 45 سوره فاطر که فرموده : ما ترک علی ظهرها من دابة - هیچ جنبندهای بر پشت زمین زنده و باقی نمیگذاشت . مانند اینکه زمین را به اسبی رام تشبیه کرد...
معنی لُقْمَانُ: نام یکی ازبندگان شایسته خداوند که یکی از سوره های قرآن به نام اوست وبرخی از سخنان حکیمانه وی در این سوره نقل شده است (از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)نقل شده است که:" به حق میگویم که لقمان پیغمبر نبود ، و لیکن بندهای بود که بسیار فکر میکرد ، و یقین...
ریشه کلمه:
سور (۱۷ بار)
«سوره» از مادّه «سور» به معنای ارتفاع و بلندی بنا است، سپس به دیوارهای بلندی که سابقاً اطراف شهرها برای حفظ از هجوم دشمنان می کشیدند، «سور» می گفتند.
و از آنجا که این دیوارها شهر را از منطقه بیرون جدا می کرد، تدریجاً این کلمه، به قطعه و بخشی از چیزی ـ از جمله قطعه و بخشی از قرآن که از بقیه جدا شده است ـ اطلاق گردیده.
بعضی از ارباب لغت نیز گفته اند: «سوره» به بناهای زیبا، بلند و برافراشته گفته می شود; و به بخش های مختلف از یک بنای بزرگ نیز سوره می گویند. به همین تناسب به بخش های مختلف قرآن که از یکدیگر جدا است سوره اطلاق شده است.
wikialkb: سُورَة
جدول کلمات
سوره «انجیر»
تین
تین
پیشنهاد کاربران
مایملک
این واژه ای پارسی است و کوتاه شده ی فرشته ی وای یا وایو یا وَهی / وَحی : سُروش است :
سُروش < سوروش< سور - اوش< سور - ه = سوره
سُروش < سوروش< سور - اوش< سور - ه = سوره
جمع چندین آیه، سوره بمعنای جشن و برنده شدن شادی، آیات که کامل میگردیده میگفتن سوره
زیبا صورت
زیبایی خدا
《 پارسی را پاس بِداریم》
سوره
به پارسیِ تَرانِویس: گُزاره
تَرانِویسیِ گُزاره یِ سِپاس ( سوره یِ حَمد ) اَز اُستاد مُحَمَد حُسِینِ روحانی :
به نام ایزَدِ بُزُرگوارِ مِهرَبان⭐سِپاس به ایزَدِ جَهانیان⭐بُزُرگوارِ مِهرَبان⭐پادِشاهِ روزِ رَستاخیز⭐تو را اَست سَر به آستان نَهادَنَم⭐وَ اَز تو خواستارِ یاری اَم⭐به راهِ راست رَهنَما تو باش⭐به راهِ آن کَسان که داده ای نَواخت ها⭐نَه راهِ آن کَسان که خَشمِ تو اَست بَهره شان⭐وَ رَه سِپُردِگان دَر تَباه⭐
سوره
به پارسیِ تَرانِویس: گُزاره
تَرانِویسیِ گُزاره یِ سِپاس ( سوره یِ حَمد ) اَز اُستاد مُحَمَد حُسِینِ روحانی :
به نام ایزَدِ بُزُرگوارِ مِهرَبان⭐سِپاس به ایزَدِ جَهانیان⭐بُزُرگوارِ مِهرَبان⭐پادِشاهِ روزِ رَستاخیز⭐تو را اَست سَر به آستان نَهادَنَم⭐وَ اَز تو خواستارِ یاری اَم⭐به راهِ راست رَهنَما تو باش⭐به راهِ آن کَسان که داده ای نَواخت ها⭐نَه راهِ آن کَسان که خَشمِ تو اَست بَهره شان⭐وَ رَه سِپُردِگان دَر تَباه⭐
کلمات دیگر: