کلمه جو
صفحه اصلی

ورزشکار


مترادف ورزشکار : بازیکن، بسکتبالیست، تنیس باز، دونده، شناگر، فوتبالیست، کشتی گیر، والیبالیست، ورزشدوست، وزنه بردار

فارسی به انگلیسی

sportswoman, athletic, athlete, sportsman, gymnast, jock, one who takes physical exercises

one who takes physical exercises, athlete


athletic, athlete, sportsman


فارسی به عربی

ریاضی

مترادف و متضاد

athlete (اسم)
ورزشکار، پهلوان، یکه تاز، قهرمان ورزش

sportsman (اسم)
ورزشکار، ورزش دوست، ورزشکار جوانمرد

gymnast (اسم)
ورزشکار، معلم زورخانه، قهرمان ژیمناستیک

gamester (اسم)
ورزشکار، ادم شوخ، قمار باز، هرزه و مهمل

athletic (صفت)
ورزشی، پهلوانی، ورزشکار، تنومند، پرعضله

بازیکن، بسکتبالیست، تنیس‌باز، دونده، شناگر، فوتبالیست، کشتی‌گیر، والیبالیست، ورزشدوست، وزنه‌بردار


فرهنگ فارسی

کسی که بورزش علاقمند است و پیوسته ورزش میکند

لغت نامه دهخدا

ورزشکار. [ وَ زِ ] ( ص مرکب ) کسی که به ورزش علاقمند است و پیوسته ورزش میکند. ( یادداشت مؤلف ). || نیرومند.

فرهنگ عمید

کسی که ورزش می کند، ورزش کننده.

دانشنامه عمومی

ورزش کار، کسی است که به طور منظم در ورزش شرکت دارد. ورزشکار می تواند حرفه ای یا غیرحرفه ای باشد.
Sportsperson، ویکی پدیای انگلیسی، برداشت شده در ۲۰ خرداد ۱۳۸۹.
بیش تر ورزشکاران حرفه ای هیکل های پرورش یافتهٔ خوبی دارند که با تمرینات فیزیکی سنگین و تمرین سخت همراه با رژیم غذایی سخت گیرانه به دست آمده است.
ورزشکار برتر کسی است که مهارت های فیزیکی (زور، چابکی و استقامت) بالاتر از میانگین دارد و بنابراین برای رقابت فیزیکی مناسب تر است.

پیشنهاد کاربران

کسی که ورزش می کند شغل و حرفه اش ورزش است

Athletic

ورزشکار


کلمات دیگر: