کلمه جو
صفحه اصلی

اتروپین


برابر پارسی : ( آتروپین ) زهر گیاه

فارسی به انگلیسی

atropine, belladonna

فرهنگ فارسی

( آتروپین ) ( اسم ) شبه قلیایی است سمی که از مهر گیاه گرفته میشود و در پزشکی و کحالی استعمال میگردد.

فرهنگ معین

( آتروپین ) (تْ رُ ) [ فر. ] ( اِ. ) شبه قلیایی است سمی که از مهرگیاه گرفته می شود و در پزشکی و کحالی استعمال می گردد.

فرهنگ عمید

( آتروپین ) الکلوئیدی سمّی که از گیاه بلادانه گرفته می شود و در برطرف کردن گرفتگی عضلات و گشادشدن مردمک چشم کاربرد دارد.

دانشنامه عمومی

آتروپین. آتروپین (به انگلیسی: Atropine) - از داروهای موجود در ترالی اورژانسInChI=1S/C17H23NO3/c1-18-13-7-8-14(18)10-15(9-13)21-17(20)16(11-19)12-5-3-2-4-6-12/h2-6,13-16,19H,7-11H2,1H3/t13-,14+,15+,16? YKey:RKUNBYITZUJHSG-SPUOUPEWSA-N Y
InChI=1S/C17H23NO3/c1-18-13-7-8-14(18)10-15(9-13)21-17(20)16(11-19)12-5-3-2-4-6-12/h2-6,13-16,19H,7-11H2,1H3/t13-,14+,15+,16? YKey:RKUNBYITZUJHSG-SPUOUPEWSA-N Y
نام ژنریک: آتروپین سولفات
گرفته شده از گیاه: atropa belladonna

دانشنامه آزاد فارسی

آتروپین. آتْروپین (atropine)
آلکالوئید حاصل از بلادون. بلادون گیاهی با خواص سمی است. آتروپین کارکردی آنتی کولینرژیک دارد و از عبور برخی موج های عصبی پاراسمپاتیک جلوگیری می کند. در پیش درماناستفاده می شود تا ترشحات ششی و برونشی، و ترشحاتِ ناشی از التهابات معده ای را کاهش دهد. همچنین، داروی ملایمی برای رفع گرفتگی ها، ازجمله گرفتگی عضلانی است و برای فراخ ترکردن مردمک چشم نیز مصرف می شود. آتروپین از نام آتروپوس، یکی از سه سردار سرنوشت یونانی که جان آدمیان را می گرفتند، گرفته شده است.


کلمات دیگر: