فولکلور
فولکلور
فارسی به عربی
عربی به فارسی
رسوم اجدادي , معتقدات واداب ورسوم قديمي واجدادي , افسانه هاي قومي واجدادي , فولکلور
مترادف و متضاد
فولکلور، رسوم اجدادی، افسانه های قومی واجدادی
فرهنگ فارسی
توده شناسی، علم به آداب ورسوم توده مردم وافسانه هاوتصنیف های عامیانه
( اسم ) علم باداب و رسوم توده مردم و افسانه ها و تصنیفهای عامیانه توده شناسی .
( اسم ) علم باداب و رسوم توده مردم و افسانه ها و تصنیفهای عامیانه توده شناسی .
فرهنگ معین
(فُ لْ لُ ) [ فر. ] (اِمر. ) توده شناسی ، علم به افسانه ها، باورها، ترانه ها، و... تودة مردم ، فرهنگ مردم (فره ).
لغت نامه دهخدا
فولکلور. [ فُل ْک ْ لُرْ ] ( فرانسوی ، اِ ) ( از دو کلمه انگلیسی ِفولک به معنی توده و لور به معنی دانش ) علم به آداب و رسوم توده ٔمردم و افسانه ها و تصنیفهای عامیانه.توده شناسی. ( از فرهنگ فارسی معین ). فرهنگ عامه ، مجموعه عقاید، اندیشه ها، قصه ها، آداب ، رسوم ، ترانه ها و هنرهای ساده و ابتدایی یک ملت را فولکلور گویند.
فرهنگ عمید
= فرهنگ * فرهنگ عوام
= فرهنگ 〈 فرهنگ عوام
دانشنامه عمومی
باور عامیانه یا فولکلور (به فرانسوی: Folklore) را می توان مجموعه ای شامل افسانه ها، داستان ها، موسیقی، تاریخ شفاهی، ضرب المثل ها، هزلیات، باورهای عامه، رسوم دانست. فولکلور از دو کلمه انگلیسی فولک به معنی توده و لور به معنی دانش تشکیل شده است.
فرهنگ عامه
فرهنگ فارسی عامیانه
تاریخ شفاهی
فولکلور را بیشتر در بررسی توده های عامی مردم می جوید معمولاً در میان اقوام قدیمی بجز قبایل وحشی نمونه هایی از فولکلور یافت می شود. واژه فولکلور را برای اولین بار ویلیام تامس عتیقه شناس انگلیسی در مقاله ای که موضوع آن بحث دربارهٔ دانش عامیانه و آداب و رسوم سنتی بود بیان داشت. این اصطلاح از نیم قرن پیش نیز در ایران و ادبیات آن راه یافته است و به تدریج این اصطلاح به معنی دانش عامیانه و دانستنی های تودهٔ مردم رواج یافت و «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه»، «فرهنگ توده» و «فرهنگ مردم» نامیده شد.
ایران به لحاظ قدمت تاریخی دارای تنوع آداب و رسوم و عقاید است و به همین لحاظ دارای فولکلور غنی است. در ایران افسانه سرایی و قصه گویی از سنن دیرباز ایرانیان محسوب می شود.
شواهد افسانه ها و اساطیر ایران از زمان زرتشت و صدها سال قبل از او در اوستا منعکس است. سوای آثار مکتوب، هزاران قصه و افسانه و داستان به طور شفاهی و دهان به دهان در دهات و شهرها و کوهپایه های این مرزوبوم رایج بود که یا در قهوه خانه ها توسط افرادی به نام نقال یا نقالی ایرانی یا شب ها در خانه ها نقل می شد و شاید تا بیست سال بیش در هر خانواده لااقل یک نفر که بهتر قصه بگوید و ده ها داستان بداند وجود داشت و زندگی و آداب و رسوم ما رنگ غنی و خاص فولکلوریک خود را دارا بود.
فرهنگ عامه
فرهنگ فارسی عامیانه
تاریخ شفاهی
فولکلور را بیشتر در بررسی توده های عامی مردم می جوید معمولاً در میان اقوام قدیمی بجز قبایل وحشی نمونه هایی از فولکلور یافت می شود. واژه فولکلور را برای اولین بار ویلیام تامس عتیقه شناس انگلیسی در مقاله ای که موضوع آن بحث دربارهٔ دانش عامیانه و آداب و رسوم سنتی بود بیان داشت. این اصطلاح از نیم قرن پیش نیز در ایران و ادبیات آن راه یافته است و به تدریج این اصطلاح به معنی دانش عامیانه و دانستنی های تودهٔ مردم رواج یافت و «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه»، «فرهنگ توده» و «فرهنگ مردم» نامیده شد.
ایران به لحاظ قدمت تاریخی دارای تنوع آداب و رسوم و عقاید است و به همین لحاظ دارای فولکلور غنی است. در ایران افسانه سرایی و قصه گویی از سنن دیرباز ایرانیان محسوب می شود.
شواهد افسانه ها و اساطیر ایران از زمان زرتشت و صدها سال قبل از او در اوستا منعکس است. سوای آثار مکتوب، هزاران قصه و افسانه و داستان به طور شفاهی و دهان به دهان در دهات و شهرها و کوهپایه های این مرزوبوم رایج بود که یا در قهوه خانه ها توسط افرادی به نام نقال یا نقالی ایرانی یا شب ها در خانه ها نقل می شد و شاید تا بیست سال بیش در هر خانواده لااقل یک نفر که بهتر قصه بگوید و ده ها داستان بداند وجود داشت و زندگی و آداب و رسوم ما رنگ غنی و خاص فولکلوریک خود را دارا بود.
wiki: فولکلور
دانشنامه آزاد فارسی
فولْکلور (folklore)
(یا: فرهنگ عامیانه) سنت های شفاهی و فرهنگ یک قوم، در هیئت افسانه ، چیستان، ترانه، داستان و ضرب المثل. این واژه را دبلیو جِی تامس (۱۸۰۳ـ ۱۸۸۵) در ۱۸۴۶ ابداع کرد؛ اما بنیادگذار مطالعۀ نظام مند این موضوع یاکوب گریم بود. (← ادبیات_شفاهی). نحوۀ رویکرد به فولکلور تغییرات و تحولات فراوان پذیرفته است. اصطلاح «رسوم کهن مردمی»، که ابتدا به جای فولکلور مطرح شد، این فکر را به ذهن القا می کند که مردم در آغاز ارزش بالایی برای آن عناصری از سنت های باستانی قائل بودند که پیوند با سنت های کهن را نشان می داد، از حوادث و وقایعی که تاریخ آکادمیک یا رسمی آن ها را به فراموشی سپرده بود، اطلاعاتی به دست می داد، و دربارۀ مناسک فراموش شدۀ قانونی یا دینی شواهد و قراینی فراهم می آوردند. ماکس مولر (۱۸۲۳ـ۱۹۰۰) فولکلور را دلیلی بر وجود اسطوره های طبیعت تعبیر می کرد. جیمز فریزر نمایندۀ مطالعۀ تطبیقی بر فولکلورهای اولیه و عامیانه ای بود که متقابلاً یکدیگر را تبیین می کردند. لارنس گوم (۱۸۵۳ـ۱۹۱۶) از تحلیلی تاریخی در این زمینه استفاده کرد. برونیسلاو مالینوفسکی و آلفرد رادکلیف براون (۱۸۸۱ـ ۱۹۵۵)، مواد مربوط به فولکلور را به مثابۀ عناصر یکپارچه ای از یک فرهنگ زندۀ مفروض درنظر می گرفتند. فولکلور با رشته هایی چون قوم نگاری، انسان شناسی فرهنگی و جامعه شناسی همپوشانی دارد، اما ریشه های آن ها و علایق نظری شان یکسان نیستند. مطالعۀ فرهنگ عامیانه از دیرباز با عناصر روستایی و محلی در فرهنگ جدید مربوط بود، اما اکنون چندان بسط یافته است که همۀ مقوله های فرهنگ مردمی موجود در میان جمعیت های روستایی و شهری (همچون در افسانه های شهری) و در میان کودکان (از قبیل آوازها و اشعار کودکانه) را دربر می گیرد. باورها، سنت ها و رسومی که فولکلور یک گروه، قشر اجتماعی یا ملت را تشکیل می دهند به صورت های متعددی تجلی می یابند؛ ازجمله بازی های عامیانه و اشعار و آوازهای مرتبط با آن ها، رقص ها و لباس ها، شوخی های زبانی و شوخی های عملی، داستان های طنزآمیز و باورنکردنی، چیستان، ضرب المثل، خرافات و برگزاری مناسکی که وقایع، فصل ها یا مراحل زندگی یک فرد را مشخص می کند، پزشکی عامیانه، اعمال جادویی و ساحری، و خانه ها و اسباب و اثاث آن ها.
(یا: فرهنگ عامیانه) سنت های شفاهی و فرهنگ یک قوم، در هیئت افسانه ، چیستان، ترانه، داستان و ضرب المثل. این واژه را دبلیو جِی تامس (۱۸۰۳ـ ۱۸۸۵) در ۱۸۴۶ ابداع کرد؛ اما بنیادگذار مطالعۀ نظام مند این موضوع یاکوب گریم بود. (← ادبیات_شفاهی). نحوۀ رویکرد به فولکلور تغییرات و تحولات فراوان پذیرفته است. اصطلاح «رسوم کهن مردمی»، که ابتدا به جای فولکلور مطرح شد، این فکر را به ذهن القا می کند که مردم در آغاز ارزش بالایی برای آن عناصری از سنت های باستانی قائل بودند که پیوند با سنت های کهن را نشان می داد، از حوادث و وقایعی که تاریخ آکادمیک یا رسمی آن ها را به فراموشی سپرده بود، اطلاعاتی به دست می داد، و دربارۀ مناسک فراموش شدۀ قانونی یا دینی شواهد و قراینی فراهم می آوردند. ماکس مولر (۱۸۲۳ـ۱۹۰۰) فولکلور را دلیلی بر وجود اسطوره های طبیعت تعبیر می کرد. جیمز فریزر نمایندۀ مطالعۀ تطبیقی بر فولکلورهای اولیه و عامیانه ای بود که متقابلاً یکدیگر را تبیین می کردند. لارنس گوم (۱۸۵۳ـ۱۹۱۶) از تحلیلی تاریخی در این زمینه استفاده کرد. برونیسلاو مالینوفسکی و آلفرد رادکلیف براون (۱۸۸۱ـ ۱۹۵۵)، مواد مربوط به فولکلور را به مثابۀ عناصر یکپارچه ای از یک فرهنگ زندۀ مفروض درنظر می گرفتند. فولکلور با رشته هایی چون قوم نگاری، انسان شناسی فرهنگی و جامعه شناسی همپوشانی دارد، اما ریشه های آن ها و علایق نظری شان یکسان نیستند. مطالعۀ فرهنگ عامیانه از دیرباز با عناصر روستایی و محلی در فرهنگ جدید مربوط بود، اما اکنون چندان بسط یافته است که همۀ مقوله های فرهنگ مردمی موجود در میان جمعیت های روستایی و شهری (همچون در افسانه های شهری) و در میان کودکان (از قبیل آوازها و اشعار کودکانه) را دربر می گیرد. باورها، سنت ها و رسومی که فولکلور یک گروه، قشر اجتماعی یا ملت را تشکیل می دهند به صورت های متعددی تجلی می یابند؛ ازجمله بازی های عامیانه و اشعار و آوازهای مرتبط با آن ها، رقص ها و لباس ها، شوخی های زبانی و شوخی های عملی، داستان های طنزآمیز و باورنکردنی، چیستان، ضرب المثل، خرافات و برگزاری مناسکی که وقایع، فصل ها یا مراحل زندگی یک فرد را مشخص می کند، پزشکی عامیانه، اعمال جادویی و ساحری، و خانه ها و اسباب و اثاث آن ها.
wikijoo: فولکلور
پیشنهاد کاربران
باور عامیانه یا فولکلور شامل مجموعه ای از افسانه ها، داستان ها، تاریخ شفاهی، هزلیات ضرب المثل ها، موسقی، باورهای عامه و رسوم است.
فولکلور از دو کلمه انگلیسی فولک به معنی توده و لور به معنی دانش تشکیل شده است
فولکلور از دو کلمه انگلیسی فولک به معنی توده و لور به معنی دانش تشکیل شده است
باور عامیانه
افسانه های محلی
موسیقی های محلی
ضرب المثل های محلی
باور های محلی
داستان های محلی
ابداع کننده ی واژه : دبلیو چی تامس
معروفترین جمع کننده فولکلور : بزرگ علوی - صمد بهرنگی
افسانه های محلی
موسیقی های محلی
ضرب المثل های محلی
باور های محلی
داستان های محلی
ابداع کننده ی واژه : دبلیو چی تامس
معروفترین جمع کننده فولکلور : بزرگ علوی - صمد بهرنگی
فُولکلُور واژه ای انگلیسی است ( Folklore ) .
توضیح آن به بیان ساده این است که در بین مردم هر شهر، روستا و دِه که هنوز جلوه ی صنعتی و آمیخته به تکنولوژی پیدا نکرده اند، یکسری باور ها، اعتقادات کهن و قصه ها وجود دارد که ریشه در طرز فکر آن مردم دارد.
همان چیزی که ما تحت عنوان رسم و رسومات سنتی از آن یاد می کنیم.
برای مثال می گوییم در شهر اراک رسم هست که. . .
و این رسم در شهر دیگری برای مثال خوزستان پیدا نمی شود.
پس باور فولکلوریک، باوری است که ریشه در تفکرات مردم یک محدوده ی خاص دارد، سنتی و محلی است و جنبه ی جهانی و همگانی ندارد.
باور های فولکلور صرفا باورهایی با پشتوانه ی آداب و رسوم و سنت هستند که نسل به نسل ادامه می یابند و نه آن که بخواهیم آنها را از دیدگاه علمی بررسی کنیم.
فولکلور تنها به طرز فکر و رسم مختص نمی شود، بلکه در صنایع دستی و هنر موسیقی هم نمونه های آن را می بینیم.
برای مثال نمونه ی خاصی از موسیقی و ساز که در مناطق جنوبی ایران رواج دارد، با آیین برگزاری مخصوص خودش که این نمونه موسیقی در جایی دیگر برای مثال نواحی شمالی رواج ندارد.
و یا صنایع دستی که می بینیم هر شهر برای خودش سازه های دستی دارد و به عنوان سوغاتِ معرف آن شهر آن را می شناسیم.
برای مثال حصیر بافی که مختص به جنوب کشور می باشد.
کشور ایران از آنجا که در زمینه ی ادبیات و شعر، صنایع دستی، هنر و موسیقی قدمتی بسیار کهن دارد، از پشتوانه فلکوریک غنی ای نیز بهره مند است و جلوه ی این بی همتایی را در واکنش توریست هایی که به ایران سفر می کنند و شگفتی شان از رسومات و صنایع محلی مان می بینیم.
به همین شکل هر کشوری برای خود فولکلور های مختص به زمانه و باور های کهن خود را دارد.
هر چقدر شهر ها جنبه ی صنعتی تر و هماهنگ تری با تکنولوژی روز به خود می گیرند، این آیین ها، رسوم، صنایع دستی و هنر های محلی و فولکلوریک بیشتر از بین می روند چرا که انجام کار ها به دست ماشین سپرده می شود و کم کم شکل سنتی و سابق رنگ می بازد.
توضیح آن به بیان ساده این است که در بین مردم هر شهر، روستا و دِه که هنوز جلوه ی صنعتی و آمیخته به تکنولوژی پیدا نکرده اند، یکسری باور ها، اعتقادات کهن و قصه ها وجود دارد که ریشه در طرز فکر آن مردم دارد.
همان چیزی که ما تحت عنوان رسم و رسومات سنتی از آن یاد می کنیم.
برای مثال می گوییم در شهر اراک رسم هست که. . .
و این رسم در شهر دیگری برای مثال خوزستان پیدا نمی شود.
پس باور فولکلوریک، باوری است که ریشه در تفکرات مردم یک محدوده ی خاص دارد، سنتی و محلی است و جنبه ی جهانی و همگانی ندارد.
باور های فولکلور صرفا باورهایی با پشتوانه ی آداب و رسوم و سنت هستند که نسل به نسل ادامه می یابند و نه آن که بخواهیم آنها را از دیدگاه علمی بررسی کنیم.
فولکلور تنها به طرز فکر و رسم مختص نمی شود، بلکه در صنایع دستی و هنر موسیقی هم نمونه های آن را می بینیم.
برای مثال نمونه ی خاصی از موسیقی و ساز که در مناطق جنوبی ایران رواج دارد، با آیین برگزاری مخصوص خودش که این نمونه موسیقی در جایی دیگر برای مثال نواحی شمالی رواج ندارد.
و یا صنایع دستی که می بینیم هر شهر برای خودش سازه های دستی دارد و به عنوان سوغاتِ معرف آن شهر آن را می شناسیم.
برای مثال حصیر بافی که مختص به جنوب کشور می باشد.
کشور ایران از آنجا که در زمینه ی ادبیات و شعر، صنایع دستی، هنر و موسیقی قدمتی بسیار کهن دارد، از پشتوانه فلکوریک غنی ای نیز بهره مند است و جلوه ی این بی همتایی را در واکنش توریست هایی که به ایران سفر می کنند و شگفتی شان از رسومات و صنایع محلی مان می بینیم.
به همین شکل هر کشوری برای خود فولکلور های مختص به زمانه و باور های کهن خود را دارد.
هر چقدر شهر ها جنبه ی صنعتی تر و هماهنگ تری با تکنولوژی روز به خود می گیرند، این آیین ها، رسوم، صنایع دستی و هنر های محلی و فولکلوریک بیشتر از بین می روند چرا که انجام کار ها به دست ماشین سپرده می شود و کم کم شکل سنتی و سابق رنگ می بازد.
دانش عمومی
کلمات دیگر: