کلمه جو
صفحه اصلی

قهرمانی


مترادف قهرمانی : پهلوانی، یلی، دلیری، شجاعت

فارسی به انگلیسی

athletic, epic, championship, heroic, swashbuckling, promoting championship

championship, promoting championship


athletic, epic, championship, heroic, swashbuckling


فارسی به عربی

بطولة

مترادف و متضاد

championship (اسم)
پهلوانی، مبارزه، قهرمانی، مسابقه قهرمانی

heroism (اسم)
شجاعت، قهرمانی

پهلوانی، یلی


دلیری، شجاعت


۱. پهلوانی، یلی،
۲. دلیری، شجاعت


فرهنگ فارسی

۱ - فرمانروایی ۲ - کارفرمایی : اگر اشتر و اسب و استر نباشد کجا قهرمانی بود قهرمان را ۳ ? - پهلوانی دلیری ۴ - نگهبانی محافظت .

لغت نامه دهخدا

قهرمانی. [ ق َ رَ ] ( حامص ) کار و عمل قهرمان. فرمانروایی. || کارفرمایی. || پهلوانی. دلیری. ( فرهنگ فارسی معین ) :
آن تیغزنان بقهرمانی
بر شاه کنند پاسبانی.
نظامی.
|| نگهبانی. محافظت. ( فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه عمومی

قهرمانی می تواند به موارد زیر اشاره کند:
قهرمانی (ورزش)

فرهنگستان زبان و ادب

{championship} [ورزش] کسب عنوان نخست در یک رویداد ورزشی
{heroic} [هنرهای نمایشی] مربوط و منسوب به قهرمان


کلمات دیگر: