گوده
فارسی به انگلیسی
pit or ditch, acetebulum
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( اسم ) تن بدن . یا گوده حرام . از حرام تن و توش بهم آورده تنبل هیچکاره : حیف است که از دختر زر جویی کام کاین فاحشه باشد از ذوات اعلام . تا کی سر خود بپای خم خواهی سود ? تا چند کشی منت این گوده حرام ? ( داراب بیک جویا )
نام یکی از دهستانهای ششگانه بخش بستک شهرستان لاراست حدود و مشخصات آن به قرار زیر است : از شمال دهستانهای صحرای باغ و حومه لار از جنوب دهستانهای دژگان و لهزان و حومه و بستک .
[پزشکی-دندانپزشکی] فرورفتگی مختصر در محل تلاقی شیارهای سطح جوندۀ مینای دندان [علوم پایۀ پزشکی] فرورفتگی یا گودکی که ممکن است طبیعی یا نابهنجار باشد
لغت نامه دهخدا
- گوده به حرام (گوده حرام ) ؛ تنبل و کاهل و هیچکاره . (ناظم الاطباء). یعنی از حرام تن و توش به هم آورده . (آنندراج ) :
حیف است که از دختر رز جویی کام
کاین فاحشه باشد از ذوات اعلام
تا کی سر خود به پای خم خواهی سود
تا چند کشی منت این گوده حرام ؟
داراب بیک جویا (از آنندراج ).
گوده . [ گُو دِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای ششگانه ٔ بخش بستک شهرستان لار است .حدود و مشخصات آن به این قرار میباشد: از شمال به دهستانهای صحرای باغ و حومه ٔ لار، از جنوب به دهستانهای دژگان و لهزان و حومه و بستک ، از خاور به دهستان رویدر و شهرستان بندرعباس و از باختر به دهستان صحرای باغ و قسمتی از دهستان بیرم محدود است . موقع آن جلگه ای میباشد. این دهستان در شمال بخش واقع شده و هوای آن گرم خشک است . آب مشروب آن از آب باران و چاه تأمین میشود. قسمتی از زراعت به وسیله ٔ قنات آبیاری می شود و بقیه دیمی است . محصولات آن عبارتند از: خرما، تنباکو و جزئی صیفی جات . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان عبابافی و چادربافی است . دهستان از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده . جمعیت آن در حدود 7500 نفر است و قراء مهم آن عبارتند از: انوه ، فتویه ، ده هنگ ، تدرویه و ده تل . شوسه ٔ لار به لنگر از قسمت باختری دهستان کشیده شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
- گوده به حرام ( گوده حرام ) ؛ تنبل و کاهل و هیچکاره. ( ناظم الاطباء ). یعنی از حرام تن و توش به هم آورده. ( آنندراج ) :
حیف است که از دختر رز جویی کام
کاین فاحشه باشد از ذوات اعلام
تا کی سر خود به پای خم خواهی سود
تا چند کشی منت این گوده حرام ؟
گوده. [ گُو دِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای ششگانه بخش بستک شهرستان لار است.حدود و مشخصات آن به این قرار میباشد: از شمال به دهستانهای صحرای باغ و حومه لار، از جنوب به دهستانهای دژگان و لهزان و حومه و بستک ، از خاور به دهستان رویدر و شهرستان بندرعباس و از باختر به دهستان صحرای باغ و قسمتی از دهستان بیرم محدود است. موقع آن جلگه ای میباشد. این دهستان در شمال بخش واقع شده و هوای آن گرم خشک است. آب مشروب آن از آب باران و چاه تأمین میشود. قسمتی از زراعت به وسیله قنات آبیاری می شود و بقیه دیمی است. محصولات آن عبارتند از: خرما، تنباکو و جزئی صیفی جات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان عبابافی و چادربافی است. دهستان از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده. جمعیت آن در حدود 7500 نفر است و قراء مهم آن عبارتند از: انوه ، فتویه ، ده هنگ ، تدرویه و ده تل. شوسه لار به لنگر از قسمت باختری دهستان کشیده شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دانشنامه عمومی
بولکیمده
گوده شهری در شهرستان سابو در استان بولکیمده در بورکینافاسوی غربی مرکزی است جمعیت آن ۳۷۱۶ نفر است.
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
در سال 1377 اسم روستا از گوده به نام کاوه ده تغییر یافت.
گوده گویش مازنی ست و به معنای گاو ده و یا روستایی که دارای گاو زیادی ست.