مترادف سخط : بددهانی، سب، فحش، ناسزا، خشم، غضب، قهر، ناخشنودی، نارضایتی ، غضب کردن، خشم گرفتن
متضاد سخط : خشنودی، رضایت
discontent, anger
نارضايتي , ناخشنودي , گله , شکايت , ناخشنود کردن , سرزنش , توبيخ , سرکوفت , طعنه , ريل خط اهن , خط اهن , نرده , نرده کشيدن , توبيخ کردن
بددهانی، سب، فحش، ناسزا ≠ خشنودی، رضایت
خشم، غضب، قهر
ناخشنودی، نارضایتی
۱. بددهانی، سب، فحش، ناسزا
۲. خشم، غضب، قهر
۳. ناخشنودی، نارضایتی ≠ خشنودی، رضایت
۴. غضب کردن، خشم گرفتن
سخط. [ س ُ / س ُ خ ُ ] (ع مص ) خشم گرفتن و ناخشنود شدن . ضد رضا. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
مسعودسعد.
۱. خشم گرفتن بر کسی.
۲. ناخوش داشتن چیزی.
۱. خشم؛ غضب.
۲. ناخشنودی.