کلمه جو
صفحه اصلی

اتوبوس


برابر پارسی : گذربر، خودروی بزرگ

فارسی به انگلیسی

jitney, bus, coach, omnibus

bus, omnibus


bus, coach, omnibus


فارسی به عربی

سلسلة الحلقات

مترادف و متضاد

coach (اسم)
کالسکه، اتوبوس، مربی، مربی ورزش، واگن راه اهن، خانه متحرک

bus (اسم)
اتوبوس، گذرگاه، مسیر عمومی

omnibus (اسم)
اتوبوس

فرهنگ فارسی

نوعی اتومبیل بااطاق بزرگ برای حمل ونقل مسافر
( اسم ) نوعی از اتوموبیل با اطاق دراز و صندلیهای متعدد که معمولا در شهر و بیرون از شهر برای رفت و آمد کسان بکار میرود . یا اتوبوس دو طبقه . اتوبوسی که بر روی طبق. اول آن طبق. دیگری قرار دادهاند و مسافراغن در هر دو اطاق زیر و بالای آن سوار میشوند . یا اتوبوس شهری . اتوبوسی که در شهر رفت و آمد میکند و مردم را از یک نقط. شهر به نقط. دیگر میبرد .

فرهنگ معین

( ~. ) [ فر. ] ( اِ. )نوعی اتومبیل با اتاق بزرگ و صندلی های متعدد که برای حمل و نقل مسافران خارج یا داخل شهرها به کار می رود.

لغت نامه دهخدا

اتوبوس. [ اُ ت ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) اُمنیبوس. اُتومبیل.

فرهنگ عمید

نوعی اتومبیل با اتاق بزرگ و صندلی های متعدد که برای حمل ونقل مسافر میان شهرها یا خیابان های داخل شهر به کار می رود.

دانشنامه عمومی

اتوبوس(به فرانسوی:Autobus) نوعی وسیلهٔ نقلیهٔ عمومی است.اتوبوس ها بر اساس حوزه سرویس دهی به دو گروه درون شهری و برون شهری تقسیم می شوند. این دو دسته اتوبوس از نظر امکانات، ایمنی و قیمت ساخت متفاوت هستند.
اتوبوس درون شهری
اتوبوس برون شهری
اتوبوس های مسافرتی Coach bus
اتوبوس اکسپرس Express bus service برای تردد سریع بین دو ایستگاه کوتاه مثلاً در فرودگاه ها
اتوبوس انتقالی Transit bus
اولین اتوبوس در ایران توسط یک تاجر بلژیکی در شهر رشت به کار گرفته شد، اما به مرور زمان و با توجه به میزان کرایه، سودآوری و زیر ساخت های حمل و نقل توجیه اقتصادی آن رد شد و به همین دلیل اتوبوس به کار گرفته شده به یکی از تجار ایرانی به نام (معین التجار) فروخته شد.او نیز پس از انقلاب مشروطه اتوبوس خود را به تهران آورد و با کرایه هر نفر ۳ شاهی مشغول به فعالیت شد که به مرور زمان تقاضا برای استفاده از این خودرو بیشتر از قبل شد و پس از چند سال با ورود چند اتوبوس توسط تجار مختلف به شهر رونق زیادی در جابه جایی مسافر شکل گرفت.اما اغلب اتوبوس های شاغل با توجه به مسافت طی شده از اروپا تا مقصد به کارگیری در ایران، بعد مسافت و زمان حمل، مستهلک بودند و هزینه حمل و نقل بالایی را طلب می کردند که در نهایت باعث پایه گذاری صنعت اتومبیل سازی در ایران شد.براین اساس اولین اتوبوس های مونتاژ شده در سال ۱۲۹۰ شمسی وارد تهران شدند که حدود ۵ درصد جابه جایی مسافران آن زمان توسط ۵۰۰ دستگاه اتوبوس انجام می گرفت.
بر اساس تردد بین مسیرها:
بر اساس تعداد طبقه ها:
اتوبوس (فیلم نامه). اتوبوس نام یک فیلم نامه به قلم محمود دولت آبادی می باشد. این اثر در سال ۱۳۶۰ نوشته و در سال ۱۳۷۲ منتشر شد.
به گفته دولت آبادی : سال ۵۹ بود که یک روز داریوش فرهنگ به اتفاق همسرش سوسن تسلیمی به خانه من آمدند. به توصیه بیضایی از من خواست فیلم نامه ای بر اساس طرحی که به بیان وی در گذشته به شکل واقعی رخ داده بود بنویسم. در دهات کرمان مردی روستایی اتوبوسی می خرد و یک دهاتی دیگر در رقابت با او اتوبوسی دیگر می خرد. بنا می شود این موضوع بشود دست مایه فیلم نامه (اتوبوس) که من آن را نوشتم. فیلم نامه را داریوش فرهنگ به مدیر شبکه دوم تلویزیون داد، آقای حسن جلایر، ایشان خواند و فیلم نامه را پسندید و حتی پیش پرداخت هم به من دادند، بعد فیلم نامه را به شبکه یک تلویزیون دادند، در آنجا بار دیگر با نام من مخالفت شد. این را داریوش فرهنگ تلفنی به من خبر داد. با این خبر گمان کردم این فیلم نامه هم می رود کنار (گاواره بان) و سربداران، اما چند ماه بعد مطلع شدم فیلمی با همین نام، (اتوبوس)، در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است که فیلمنامه نویس آن دیگری است! به آن فیلم چند جایزه سیمرغ دادند. اما من تا ۷۲ ساعت دچار سردرد بودم.
فیلمنامه ای همانند از بهرام بیضایی که در همین رابطه و با همین داستان نوشته شده پرونده ی قدیمی پیرآباد نام دارد که فیلم فصل پنجم را بر اساس او ساخته اند.

اتوبوس (فیلم). اتوبوس (فیلم) فیلمی به کارگردانی یداله صمدی و نویسندگی داریوش فرهنگ ساختهٔ سال ۱۳۶۴ است.

پیشنهاد کاربران

گروهبر
وسیله نقلیه جمعی
مینی بوس = گروهبر کوچک

در دروس هفتم تا نهم
اتوبوس =الحافلط

کلان خودرو

اُتوبوس
بَسابَر، کَلانبَر، بَسرو، کَلانرو، بَسانه، کَلانه، مَهرو،
مِهرو، مَهینرو، مَهینبَر، زَمین پیما، زمین نورد،
گیتی پیما ، گیتی نورد

دستتون درد نکنه مردم تا معنیشو بیابم


کلمات دیگر: